یاشاسین آزربایجان یاشاسین تراختور

آذربایجان كولتور تانترماخ

شعارهای تشویقی برای آسیا تیراختور به توركی و انگلیسی


ღ•*•ღ Yaşa Yaşa Tiraxtur Yaşa yaşa Tiraxtur Dayim Yaşa Tiraxtur ღ•*•ღ

ღ•*•ღ Yurdumuzun iftixarısan Azər elin qəhrəmanısan ღ•*•ღ

ღ•*•ღ Yellər yatar tufan yatar Yatmaz Tiraxtur bayrağı ღ•*•ღ

ღ•*•ღ Sök dağları, at qolları Arxandayız biz Tiraxtur ღ•*•ღ

ღ•*•ღ Sən canımız, sən eşqimiz Al qanımızsan Tiraxtur ღ•*•ღ

ღ•*•ღ Azerbaycan yurdumuz Tiraxtor bozkurdumuz ღ•*•ღ









ღ•*•ღBravo, Bravo Tractor, Bravo, Bravo Tractor, Long live Tractor ღ•*•ღ

ღ•*•ღYou are proud of our land, You are hero of the Azerbaijani people ღ•*•ღ

ღ•*•ღWinds sleep, storm sleeps, But Tractor flag never sleeps ღ•*•ღ

ღ•*•ღ You are our live, You are our love, You are our red blood ღ•*•ღ

ღ•*•ღRemove mountains, score goals, We are backing you Tractor ღ•*•ღ


ღ•*•ღ Azerbaijan is our land, Tractor is our Grey Wolf ღ•*•ღ


 

Nazlı şirin dil varim, özgə dilə yazmaram
Doğrasalar da məni, öz dilimi atmaram
Cənnəti versəz mənə, dünyanı satsaz mənə
Mən Anamın naz dilin, başqa dilə satmaram

Şəhriyarım düz deyib, qatma dilin dillərə
Mən bü gözəl türk dilin, ayrı dilə qatmaram
Bax bü dilin sayəsi, gəzdi adım dillərə
Olmasa gər bü dilim, heç yerə mən çatmaram

Onda ki mən ölmüşəm, qürlayın öz yürdüma
Çün budur adət mənim, özgə yerə yatmaram
Qəbriin ustundə siz, Türki bü şeri yazın
Öz dilimi atmaram, başqa dilə satmaram



 

نازلی شیرین دیل واریم، اؤزگه دیله یازمارام
دوغراسالار دا منی، اؤز دیلیمی آتمارام
جنّتی وئرسز من، دونیانی ساتساز منه
من آنامین ناز دیلین، باشقا دیله ساتمارام

شهرییاریم دوز دئییب، قاتما دیلین دیللره
من بو گؤزل تورك دیلین، آیری دیله قاتمارام
باخ بو دیلین سایه‌سی، گزدی آدیم دیللره
اولماسا گر بو دیلیم، هئچ یئره من چاتمارام

اوندا كی من اؤلموشم، قورلایین اؤز یوردوما
چون بودور عادت منیم، اؤزگه یئره یاتمارام
قبریین اوستونده سیز، توركی بو شعری یازین
اؤز دیلیمی آتمارام، باشقا دیله ساتمارام

آرديني اوخو
دوشنبه 12 تیر 1391
بؤلوملر : إدمان,

بررسی كارنامه ی تیراختور در لیگ یازدهم و نگاهی راهبردی به وضعیت آن در فصل آینده

Tiraxturfans.Com. تیراختور در شرایطی كه استطاعت و شایستگی فتح لیگ یازدهم را داشت و از ابتدای فصل نیز انتظارات از آن بر این مبنا چیده شده بود، سومین فصل حضورش در فوتبال ایران را با ایستادن بر جایگاه نایب قهرمانی و كسب جواز حضور در لیگ قهرمانان آسیا به پایان رسانده تا توقعات از آن برای فصل بعد و فصول آینده بیش از پیش افزایش یابد. قبل از شروع فصل امیر قلعه نوعی در روزی به یاد ماندنی و در میان استقبال عافلگیر كننده و غیرمنتظره ی هواداران وارد تبریز شد و از همان ابتدا هواداران انتظار و خواسته ی اصلی خود جهت قهرمانی تیراختور را از وی مطالبه نمودند. در هفته ی ششم و در روز جمعه 18 شهریور 90، تیراختور با تكرار پیروزی یكشنبه ی تاریخی 21 فروردین خود مقابل استقلال در آزادی همراه با فراز كمالوند و اینبار با امیر قلعه نوعی، برای اولین بار در تاریخ تأسیس باشگاه با ایستادن بر صدر جدول بر حریفان خط و نشان كشیده و خود را در قامت یك قهرمان معرفی نمود اما پس از آن با تأثیرپذیری از برخی عوامل درونی و بیرونی مسیر موفقیت آن ناهموار شد تا در نهایت به عنوان نایب قهرمانی بسنده نماید. با توجه به قرار داشتن تیراختور در مقطعی حساس پس از پیوستن امیر قلعه نوعی به استقلال، نوشتار حاضر در نظر دارد ضمن بررسی عوامل بازدارنده ی تیم محبوب آذربایجان از فتح لیگ برتر ایران، پیشنهاداتی را جهت تداوم حضور موفقیت آمیز آن در لیگ دوازدهم و مسابقات آسیایی ارائه نماید.

علل ناكامی تیراختور از دستیابی به قهرمانی را به شرح ذیل می توان خلاصه نمود:

عدم خودباوری به دلیل روحیه و اعتماد به نفس پایین تیمی

تیراختور اگرچه بر هواداران بی شماری تكیه می نماید كه برای به موفقیت رساندن تیم محبوب خود حاضر به انجام هر كاری، حتی حضور با شور و حال تمام در كنار آن در یخبندان و سرمای چندین درجه زیر صفر نیز می باشند اما وجود هوادار فقط شرط لازم بوده اما شرط كافی نمی باشد. در موفقیت یك تیم فوتبال عوامل مختلفی مانند زیربنای مدیریتی محكم و توانمند، شخصیت و ساختار تیمی با صلابت، وجود مربی كاربلد در رأس هدایت تیم، پشتوانه ی مالی قابل اتكاء، حمایت نهادهای مسئول امر ورزش و فوتبال و ... می تواند دخیل باشد. شخصیت قهرمانی یك تیم بعنوان یك فرایند در طول زمان شكل گرفته و از شروط تحقق چنین هدفی بیداری «قهرمانی درونی» قبل از به وقوع پیوستن بیرونی آن می باشد به این معنی كه قهرمانی ابتدائاً در ذهن یك تیم شروع به جوانه زدن و شكفتن نموده و سپس نشانه های آن در دنیای بیرونی نیز پدیدار میشود و تا زمانی كه تیمی به لحاظ ذهنی و روحی-روانی به سطح آمادگی لازم نرسیده باشد چنین هدفی نیز امكان تحقق پیدا نمی نماید. بخشی از تزریق شخصیت قهرمانی به تیمهای فوتبال توسط كادر فنی و سایر عناصر دخیل در مدیریت تیم و قسمتی از آن نیز تأثیر پذیرنده از ساختار درون و بیرون تیمی می باشد. گرچه امیر قلعه نوعی تیراختور را مكان مناسبی جهت تكرار قهرمانیهای خود با سپاهان تشخیص داده و با این هدف بر نیمكت داغ مربیگری این تیم جلوس نموده بود اما در هفته های آغازین فصل -حداقل جهت مدیریت انتظارات- علناً سخن از قهرمانی بمیان نیاورده و در هفته ی ششم ایستادن تیراختور بر صدر جدول شاید برای خود وی نیز منتظره نبود و بازیكنان نیز به تأسی از رویكرد كج دار و مریز سرمربی تیم، آنطور كه باید خود را با این هدف منطبق ننموده و تلاش لازم را جهت حفظ جایگاه خود بعمل نیاورده و بیشتر از یك هفته فرصت ایستادن بر این رتبه را نداشتند. چنین می توان گفت كه اعتماد به نفس، انگیزه و انگیزش لازم؛ و روحیه ی جنگندگی، شكست ناپذیری، اشتهای سیری ناپذیر و حس مثبت جاه طلبی جهت قهرمانی آنطور كه باید به تیراختور فصل یازدهم تزریق نشده بود كه این موضوع تا پایان فصل نیز بعنوان عاملی متوقف كننده در مسیر موفقیت تیم خودنمایی نمود. به این مسئله پوشش داده نشدن مناسب نقاط ضعیف و آسیب پذیر تیم را نیز می توان اضافه نمود.

گرفتار شدن در كمند حاشیه های خودساخته

در آستانه ی بازی با استقلال در هفته ی ششم، در یك بازی دوستانه با فولادگستر مشاجره ای اتفاقی بین امیر قلعه نوعی و مهدی كیانی یكی از شاخص ترین بازیكنان چهار فصل اخیر تیراختور حادث شد كه به رغم آنكه این پیشامد ناخواسته با مدیریت صحیح موضوع می توانست به سادگی رفع و رجوع گردد، در پیش گرفته شدن رویكرد غلط و سنتی از سوی مربی كه نشأت گرفته از غرور و تعصب نابجای وی بود - و البته وی برای جلوه ای منطقی و توجیه پذیر دادن به آن موضوعاتی مانند مقابله با بازیكن سالاری و مسائل اخلاقی را پیش می انداخت-، نقش خنثای باشگاه در حل و فصل آن و آتش بیار معركه شدن رسانه های زرد، آنچنان موضوع را بغرنج و پیچیده نمود كه تا حد تبعید اجباری این بازیكن به تیمی دیگر نیز پیش رفت و فقط آئین نامه ی سازمان لیگ برتر در خصوص ممانعت از معاوضه ی بازیكنانی كه در فصل قبل در عضویت تیمی بوده اند مانع از انتقالش به سایر تیمها شد اما به درازا كشانده شدن این مسئله و متعاقب آن حاشیه هایی كه به پیكره ی تیم تزریق شد سبب تضعیف ساختار تیمی و دور شدن آن از شرایط قهرمانی گشت تا جایی كه از بازی با استقلال در هفته ی ششم تا بازگردانده شدن اجباری این بازیكن در مسابقه ی پایانی نیم فصل اول در مسابقه با ملوان، یعنی در طول 12 هفته تیراختور با 4 پیروزی، 3 باخت و 5 تساوی و فقط كسب 17 امتیاز تا رتبه ی چهارم جدول نیز سقوط نمود در حالیكه تنها در شش هفته ی اول با 1 باخت و 5 پیروزی پیاپی و با بدست آوردن 15 امتیاز خود را به صدر جدول رسانده بود و همان فرجه زمانی فرصت ذیقیمتی برای تیمی مانند سپاهان فراهم آورد تا با سر و سامان دادن به وضعیت آشفته اش در هفته های ابتدایی فصل با جمع آوری امتیازات لازم خود را تا رتبه ی دوم جدول نیز بالا كشاند.

شیوه ی مربیگری كلاسیك امیر قلعه نوعی

گرچه امیر قلعه نوعی در عرصه ی مربیگری لیگ برتر ایران به موفقیتهای زیادی نائل شده و عنوان موفق ترین مربی لیگ را نیز یدك می كشد اما از روشی سنتی در مربیگری خود بهره برده و در واقع سبك مربیگری وی فرم به روزتر مربیگری نسلی است كه اشخاصی مانند علی پروین جزو سردمداران آن می باشند به همین خاطر در بسیاری از مسابقات فصل یازدهم، تیراختور هیچ راهكاری برای خنثی نمودن تاكتیك تیمهایی كه با در دستور كار قرار دادن یك بازی فیزیكی و تدافعی ابتكار عمل را از آن می گرفتند نداشت و چنین می توان عنوان نمود كه شاید در تیمهای دیگر نیز اگر ابزار لازم از جمله وجود بازیكنان خلاق كه با استعداد ذاتی خود گره بازی را بگشایند كمك حال قلعه نوعی نبود كاری از پیش نمی توانست ببرد تیراختور در دو بازی رفت و برگشت اسیر بازی صد در صد تدافعی مس سرچشمه شد و با آنكه از هفته ها قبل سقوط این تیم به لیگ دسته ی اول مسجل شده بود در بازی حساس ماقبل پایانی فصل در طلسم آن اسیر شده و به بیشتر از تساوی 0-0 نتوانست دست یابد و وقتی می بینیم كه سپاهان فقط با یك امتیاز بیشتر قهرمان شد اهمیت این دو امتیاز حیاتی از دست رفته بطور برجسته ای خود را نمایان می سازد. این مشكل تیراختور در بسیاری از بازیهای قبلی مانند مسایقه با راه آهن در تبریز، ملوان در انزلی، مس در كرمان، فجر سپاسی در تبریز و ... نیز مسدود كننده ی روند حركتی آن بود.

یارگیری نامتناسب در ابتدای فصل

علیرغم آنكه تیراختور تاكنون ارقامی میلیاردی جهت جذب بازیكنان صرف نموده است با بررسی كمی و كیفی بازیكنانی كه در طی سه فصل حضور این تیم در لیگ برتر به خدمت آن درآمده اند به این نتیجه می توان رسید كه شمار بازیكنان ناكارآمد همواره بیشتر از یك سوم لیست تیراختور را اشغال نموده است. این موضوع دلایل زیادی می تواند داشته باشد عدم گزینش صحیح بازیكنان سوی باشگاه، پدیده ی شوم دلالیسم حاكم بر فوتبال ایران كه به مربیانی مانند فراز كمالوند اجازه می دهد كه بازیكنان مصدوم، به درد نخور و خروجی و زاید سایر تیمها را با مبالغ هنگفت به خدمت گرفته و پورسانت خود را از آنان بگیرند و یا چنین بازیكنانی از سوی سایر دلالان به تیم تحمیل شوند و بكار بسته شدن شیوه ای «باری به هر جهت» برای انتخاب بازیكنان نه بر حسب نیاز خود بلكه صرفاً برای پر كردن لیست خود با بازیكنان سیاهی لشكر و ... از جمله عوامل آن می تواند باشد. در طی سه فصل گذشته هرگز یك مهاجم تراز اول كه در بین بهترین گلزنان لیگ برتر قرار داشته باشد در تیراختور حضور نداشته و در شرایطی كه تیمهایی مانند سپاهان و استقلال همواره از پتانسیل چنین بازیكنانی بهره میبرند مهاجمان تیراختور هیچگاه از سطح متوسط و زیر متوسط فراتر نبوده اند و در مقابل مهاجمانی مانند كریم انصاری فرد، فونیكه سی، برونو سزار و ... در سایر تیمها تیراختور به بازیكنی مانند علی علیزاده تكیه نموده است و اگر مجموع گلهای زده توسط بازیكنان سایر پستهای تیراختور نبود حتی می توانست تا رتبه های پایین جدول نیز تنزل یاید. اهمیت یارگیری در ابتدای فصل تا آن حدی است كه به عقیده ی بسیاری از كارشناسان نطفه ی قهرمانی تیمها نه در طول فصل بلكه با تدارك دیدن تیمی قدرتمند قبل از شروع فصل بسته میشود. بدلیل یارگیری نامتوازن تیراختور در موعد نقل و انتقالات فصل یازدهم و با توجه به مشكلاتی مانند كنار گذاشته شدن مهدی كیانی و مصدومیتهای بازیكنان، تیراختور نیم فصل اول را با 13-12 بازیكن به پایان رسانیده و پس از آن اقدام به تقویت خود نمود و بازیكنان جذب شده مانند قاسم حدادی فر و فرزاد حاتمی نیز درخشش چندان فوق العاده ای نداشتند و حتی بازیكنی مانند سیامك سرلك فرصتی بیشتر از بازی در دقایقی اندك را نیافت. وقتی در آغاز فصل تیمی با پتانسیل قهرمانی بسته نشده و به عبارتی پیچ و مهره به خوبی به هم چفت نشده باشد نتیجه ی این سرمایه سوزی در انتهای فصل جز باقی گذاشتن حسرت و افسوس برای هواداران نمی تواند باشد.

حاشیه سازیهای عناصر زرد

حاشیه ها همواره در پیرامون تیمها بعنوان عاملی مخرب ابفای نقش می نمایند و در خصوص تیراختور این قبیل حواشی سبك و سیاق و جهت گیری دیگری دارد. از سویی بدلیل حاكم بودن ساختاری انحصاری بر فوتبال ایران، حامیان سینه چاك سرخابی به انحاء مختلف در تلاش برای برای حفظ جایگاه انحصاری این دو تیم كه همچون بادكنكی به پشتوانه ی حمایتها و سرمایه های بادآورده ی بیت المال سایه ی سنگین خود را بر سر فوتبال ایران گسترانده می باشند و از سوی دیگر نگرش امنیتی و مخاطره آلود كه نشأت گرفته از نگاه «ناتنی» به آن می باشد سبب عدم پذیرش مطلوب آن در بدنه ی فوتبال ایران شده و به تبع آن سنگهای درشتی در مسیر حركتش انداخته میشود و همراستا با سیر موفقیت آن این قبیل حاشیه سازیها نیز از سوی رسانه ها و مطبوعات دیداری و شنیداری به اشكال گوناگون به اجرا گذاشته میشوند كه از مشهورترین و اثرگذارترین این قبیل رسانه های زرد، برنامه ی تخریبگر نود كه مستقیماً از سیمای ایران پخش میشود را می می توان نام برد.

مدیریت مسئله دار لیگ برتر ایران

اگر بگوییم كه مسئولان فدراسیون فوتبال، سازمان لیگ برتر وابسته به آن و كمیته های منشعب از آن بطور یكجانبه شرایط را برای قهرمانی تیم یا تیمهایی خاص فراهم می آورند پربیراه نگفته ایم. اشكالات بسیاری بر نظام كلی فوتبال كشور وارد بوده و راهبری فوتبال قبل از آنكه از ساختار منظبط و استاندارد حاكم بر آن تأثیر پذیرد از سلایق افراد متأثر میشود و این موضوع دست عده ای فرصت طلب را جهت سوء استفاده باز گذاشته و منویات شخصی در تصمیمات كلان فوتبال به ایفای نقش می پردازند. فردگرایی حاكم بر فوتبال ایران، گزینش داوران بر مبنای سلایق شخصی، مداخله های هدفدار در انتخاب داوران از سوی اشخاص مسئول و غیرمسئول، سمت گیری آرای كمیته ی انظباطی بر علیه تیمی خاص و ... فقط بخشی از آن می باشد. این آشفتگی و شكنندگی جاری در بطن مدیریت فوتبال تا حد تغییر ساعت مسابقات برای اهدافی خاص نیز پیش می رود و چنین می شود كه تیمی مثل تیراختور كه با صرف هزینه های میلیاردی بر لیگ برتر ایران پای گذاشته و به پشتگرمی احساس میلیونها هوادار در میادین حاضر میشود بازیچه ی برخی مسائل پیش و پس پرده میشود كه نمونه ی روشن آن در مسابقه ی ال كلاسیكوی ایران بین تیراختور و استقلال در سرما و برف و بوران چندین درجه زیر صفر تبریز كه با شاهكار محسن تركی به لجن كشیده شد به نمایش درآمد.

---

فصل دوازدهم، انتظارات، ضرورتها و اقدامات

در اینكه تیراختور پس از پیوستن قلعه نوعی به استقلال در مقطعی فوق العاده حساس بسر می برد شبهه ای وجود ندارد. از طرفی بدلیل بالا رفتن توقعات از نایب قهرمان لیگ یازدهم و انتظار از آن جهت فراهم آمدن زمینه ی حضور توأم با موفقیت آن در مسابقات آسیایی و از طرف دیگر احساس نیاز به داشتن نگاهی آینده نگرانه و راهبردی جهت آماده شدن بستر برای بسته شدن تیمی كه تیراختور و هواداران پرشمارش در سالهای آینده نیز از آن منتفع گردند ضرورت به خرج داده شدن حداكثر وسواس برای انتخاب بهترین فرد جهت سپرده شدن سكان هدایت آن نمایان میشود در طی روزهای اخیر برخی گزینه های خارجی و داخلی بعنوان نامزدهای نشستن بر نیمكت داغ مربیگری تیراختور در رسانه ها چرخیده اند كه تاپ مولر آلمانی و جورج خوزه ی پرتغالی و علی دایی و منصور ابراهیم زاده بعنوان جدی ترین گزینه های خارجی و داخلی مطرح گشته اند كه اگرچه باشگاه هنوز از بودن گزینه ای داخلی در لیست خود صحبت می نماید اما با پیوستن منصور ابراهیم زاده به نفت تهران و پاسخ منفی تلویحی دایی بحث گزینه های داخلی تقریباً منتفی گشته است و به نظر می رسد كه با در نظر گرفتن شرایط موجود انتخاب گزینه ای خارجی تنها انتخاب تیراختور باشد و با نگاهی كلی به لیست مربیان ایرانی نیز می توان به این نتیجه رسید كه مربی ایرانی در خور شأن تیراختور كه با اهداف تیم و اقیانوس عظیم هوادارانش سازگار باشد وجود ندارد و تفكر باشگاه روی گزینه ای داخلی نمی تواند به چیزی غیر از عدم شناخت درست و كامل آن از مربیان فوتبال ایران مرتبط باشد. روشن است كه اگر باشگاه اندیشه ای منطقی در این خصوص داشته باشد هرگز نباید انتخاب مربیان كنار گذاشته شده ی سایر تیمها مثل پرویز مظلومی به مخیله ی آن نیز خطور نماید و یا مربیانی مانند فرهاد كاظمی نیز هر آنچه در چنته داشته تاكنون نشان داده و اكنون چیزی برای عرضه ندارند. ایشان اگر خیلی مربی قابلی بودند قطعاً تیم پیكان پس از صعود به لیگ برتر با وی، عبدالله ویسی را جایگزینش نمی نمود. باشگاه هرگز نباید جهت راحتی خودش روی به مربیان توسری خور مثل مظلومی بیاورد تیراختور بزرگتر از آنست كه سكان هدایتش به چنین افرادی سپرده شود. به پشتوانه ی تجربیاتی كه در طول زمان بدست آمده است اكنون در فوتبال ایران و جهان تیمها روی به جوانگرایی آورده تا با انتخاب چنین مربیانی شور نشاط را به تیم خود تزریق نمایند و دیگر دوره ی مربیان سنتی سپری گشته است از اینرو باشگاه می بایست روی تمامی گزینه های داخلی خط قرمزی كشیده و فقط به انتخاب یك مربی خارجی كه با اهداف باشگاه منطبق باشد اندیشه نماید.

شروطی به قرار ذیل را باشگاه جهت انتخاب یك مربی خوب خارجی می تواند مد نظر قرار دهد:

1. انتظار از مربی چیست؟ فقط حضوری كج دار و مریز در فصل آینده و یا اهداف بزرگی مانند قهرمانی ایران و یا آسیا در نظر گرفته میشود؟

2. هدف ارائه ی چه نوع فوتبالی می باشد؟ فوتبالی تهاجمی، تدافعی، نتیجه گرا، منطقی و با برنامه؟ و ...!؟

3. سبك مربیگری مربیان كدام كشور با شیوه ی بازی تیراختور سازگار می باشد؟

4. این فرد برای چه مدت زمانی انتخاب می شود؟ یك ماه!؟ دو ماه!؟ چند ماه!؟ یك فصل و یا چند فصل؟

5. شخصیت و اعتبار حرفه ای و كلاس كاری مربی چقدر برای باشگاه مهم می باشد؟

واضح است كه باشگاه روی فردی كه انتخاب می نماید حداقل برای یك فصل حساب می نماید اما گاهاً تجربه ای مانند میودراك یسیچ در شهرداری پیش می آید كه به دلیل برآورده نشدن انتظارات، باشگاه با تجمل خسران فراوان اقدام به تغییر سرمربی می نماید اما این رفت و آمد به قیمت گزافی برای تیم و هواداران می تواند تمام شود به همین خاطر در گزینش مربی باید حداكثر حساسیت به خرج داده شده و باشگاه فریب نام برخی نامهای بزرگ را نخورد. گرچه مربیی مثل تاپ مولر تحربه ای 25 ساله در عرصه ی مربیگری داشته و در تیمهای مطرح آلمان مثل اینتراخت فرانكفورت، بوخوم، بایر لوركوزن،‌ هامبورگ به مربیگری مشغول بوده اما تنها تجربه ی خارجی این مربی 61 ساله ی آلمانی مربیگری در تیم ملی گرجستان بین سالهای 2006 الی 2008 بوده و بدلیل نتایج ضعیف از این تیم كنار رفته است و در طی چهار سال اخیر نیز در هیچ تیمی مربیگری ننموده و در واقع می توان وی را یك مربی بازنشسته به حساب آورد. ضمن اینكه مربیان نام آشنای آلمانی مانند رولند كخ در استقلال، ارنست میدن دورپ در تیراختور و برخی مربیان دیگر نیز تجربه ی ناموفقی داشته اند از اینرو با در نظر گرفتن سبك بازی فوتبال آذربایجان انتخاب مربیانی آلمانی كه معمولاً تیمهای تحت هدایتشان فوتبالی كند و ماشینی را به نمایش می گذارند نمی تواند انتخاب مناسبی باشد. اكنون در تمام دنیا روی به مربیان جوان و پرانگیزه آورده و یك مربی كم نام و نشان به نام روبرتو دی متئو با گرفتن جای آندره ویلاس بواس اخراجی كاری می كند كارستان و چلسی را برای اولین بار در طول تاریخ خود بر قله ی لیگ قهرمانان اروپا می نشاند كاری كه مربیان بزرگی مثل لوئیز فلیپه اسكولاری، خوزه مورینیو و كارلو آنچلوتی از عهده ی انجام آن برنیامده بودند. گرچه تفاوت فوتبال ایران با اروپا بسیار است اما قواعد و مقتضیات فوتبال در تمام جهان یكسان بوده و از اینرو باشگاه تیراختور باید با به خرج دادن هوشمندی در انتخاب، قید مربیان از رده خارج شده و اصطلاحاً پیر پاتال را زده و به انتخاب مربیی متناسب با انتظار و نیاز خود و هوادارانش اقدام نماید. با در نظر گرفتن سبك بازی تهاجمی تیراختور و انتظار هواداران جهت به نمایش گذاشته شدن فوتبالی تماشاگر پسند اما در عین حال با برنامه، تاكتیكی و نتیجه گرا از تیم خود و با در نظر گرفتن سبك فوتبال در كشورهای مختلف جهان، مربیان آلمانی انتخاب مناسبی نبوده و مربیان كشورهایی مانند پرتغال و اسپانیا و سایر كشورها با سبك فوتبالی مشابه مناسبتر می باشند. در این فصل باشگاه نباید اشتباه فصل گذشته در خصوص استقلالیزه و پرسپولیسیزه نمودن تیراختور را تكرار نموده و هم در انتخاب مربی و هم در به خدمت گیری بازیكنان اصل را بر جذب اشخاصی بگذارد كه شخصیت بزرگ تیراختور و هوادارانش برایشان از هر چیزی مهمتر باشد. امید كه باشگاه پرهوادار تیراختور با استفاده حداكثری از پتانسیل و امكانات موجود و در نظر گرفتن تمامی جوانب امر به انتخابی صحیح دست زده و بستر را جهت درخشش تیم محبوب آذربایجان در فصل دوازدهم و فصول آینده لیگ برتر ایران و همچنین مسابقات آسیایی مهیا نماید.

آرتان آرمان

آرديني اوخو
یکشنبه 21 خرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

تفاله ی استقلال منتخب مدیرعامل نظامی تیراختور؛ رد پای دستهای پشت پرده در تحمیل پرویز مظلومی به هواداران تیراختور

Tiraxturfans.Com. پس از 3 سال خون دل خوردنهای هواداران جهت صعود تیم به آسیا در شرایطی كه پس از پایان فصل یازدهم هواداران انتظار بسته شدن تیمی قدرتمند با سپرده شدن سكان هدایت آن به یك مربی با شخصیت، اعتبار كاری، پرستیژ حرفه ای و در شأن نام بزرگ تیراختور را می كشیدند تغییر جهت خلق الساعه باشگاه در چرخاندن فرمان از انتخاب یك مربی با كلاس خارجی به سمت پرویز مظلومی كه بر سر نخواستنش دعواست انتقادات شدیدی را به سمت مدیرعامل نظامی باشگاه تیراختور و سایر اركان مرتبط با آن سرازیر نموده است. اگرچه باشگاه از تقابلی كه بطور عام بین تیراختورچیان و اشخاص منسوب به سرخابی و بطور خاص از تنشهایی كه از فصل قبل بین هواداران این تیم و این مربی بخت برگشته ی استقلالی در جریان بوده است كاملاً مطلع می باشد اما به دلایلی انتخاب پرویز مظلومی نه در مقام انتخابی كه شایسته ی آن باشد بلكه به جهت آنكه این «انتخاب» با اراده ی دستهای پشت پرده صورت می گیرد می بایست تحقق یابد و اصولاً مدیرعامل این باشگاه نیز كه برای اهدافی خاص بر سر آن گمارده شده و در واقع آلت دست برخی محافل پس پرده نشین می باشد هر آنچه امر شود را بایستی با گوش و جان پذیرا شده و مخالفتی با آن نمی تواند داشته باشد این از عوارض و لطمات محاصره ی باشگاه بزرگ تیراختور توسط نهادی نظامی می باشد كه با رجوع به ساختار حاكم بر آن چنین رویكردی چندان هم غیرمنتظره نمی باشد.

در شرایطی كه از همان لحظات اول مطرح شدن نام مظلومی بعنوان مربی منتخب تیراختور مخالفتهای شدیدی با آن بوقوع پیوسته و هنوز هم ادامه دارد قرار گرفتن خبری خاص یا عنوان «ابراز خرسندی هواداران تراكتورسازی از حضور مظلومی در تبریز!» بر خروجی خبرگزاری مهر كه وابسته به ارگانی خاص بوده و هویت و ماهیت آن زیر سؤال است در نوع خود بسیار جالب توجه و البته قابل تأمل است گویا مظلومی خواب نما شده و گفته است «از دیروز كه خبر حضورم در تیم تراكتورسازی منتشر شد، خیلی ها اعم از هواداران تیم تراكتورسازی و همچنین دوستان زیادی كه در تبریز دارم، با من تماس می گیرند و از این موضوع ابراز خوشحالی می كنند كه این برای من یك اتفاق بسیار خوشایند و جالب است.» كه اگر این اظهار نظر واقعاً به وی منسوب باشد این روش كثیفی كه این مربی حتی در استقلال نیز جهت تحمیل خود به هواداران آن بكار می بست نشان از این دارد كه این فرد نگون بخت از همه جا رانده و مانده از سلامت روحی و روانی لازم نیز بهره ی كافی را ندارد. به نظر می رسد باشگاه كه تمام هم و غم خود را جهت به قهقرا بردن تیم در فصل دوزادهم متمركز نموده است با مشاهده ی مخالفتهای شدید هواداران دست به دامن لاببهای رسانه ای خود شده تا اهداف آتی خود را با موج سواری رسانه ای و شیره مالیدن به سر هواداران پیش برد غافل از آنكه این چاهی كه امثال جعفری پای خود را در آن فرو می برند بسیار عمیق تر از آنست كه تصورش می نمایند و این انتخاب جهت دار مسائلی را در عقبه ی خود می تواند داشته باشد كه چندان مثبت و خوشایند نیستند و اگرچه در این كشاكش فقط باشگاه تیراختور با هواداران دهها میلیونی اش قربانی میشود اما تحمل پس لرزه ها و پرداخت هزینه های رنگارنگ آن برای بازكنندگان پای مظلومی به آذربایجان و بازی كنندگان با احساسات خیل عظیم هواداران این تیم مردمی نیز چندان راحت نمی تواند باشد.

واقعیت آنست كه انتظار هواداران جهت سپرده شدن سكان هدایت تیم به یك مربی كاربلد و توانمند خارجی كاملاً معقول و منطقی می باشد اما هم بخاطر پایین بودن سطح فكری و مدیریتی مدیرعامل باشگاه و سایر اشخاص پیرامون وی كه حتی انتخاب فردی مانند مظلومی نیز برای چنان افرادی زیادی می باشد و نیز به جهت تحمیل این شخص با اراده ی عروسك گردانان پشت صحنه گویا این انتخاب می باید امكان تحقق یابد در چنین وضعیتی حتی ادعای اینكه هواداران تیراختور عاشقانه مظلومی را دوست می دارند نیز نباید تعجب زیادی را برانگیزد زیرا قرار است كه از این پس ماست نه سفید بل سیاه باشد. اینجا دیگر حساب دو دو تا چهار تا نیست بلكه قانون ضرب و تقسیمی كه بر آذربایجان حاكم است هیچ تطابقی با جاهای دیگر ندارد. وقتی یك تیم مردمی فقط در ظاهر صورتی مستقل داشته و هواداران آن كوچكتربن دخالتی در اداره ی آن نداشته باشند سرزدن هر تصمیم بحث برانگیزی هم نباید خیلی غریب به نظر برسد. اینجا اروپا نیست كه هواداران منچستر پس از تغییر مالكیت باشگاه و انتقال آن به خانواده ی گلیزر و تصمیم آن بر تغییر آلكس فرگوسن باشگاه را به محاصره ی خود درآورده و با بیان اینكه اگر فرگوسن نماند شما هم امكان ماندن نخواهید داشت آنان را مجبور به بازگشت از تصمیم خود نمایند. در این سرزمین تفاوت ارزش هوادار با اروپا از زمین تا آسمان است. امید كه این كشاكشها در نهایت به نقع تیم محبوب آذربایجان تمام شده و این تیم پرهوادار از كمند این اوضاع مه گرفته و متلاطم سر به سلامت بیرون آورد!

آرتان آرمان

آرديني اوخو
چهارشنبه 17 خرداد 1391

تیراختور، مربی خارجی و عبرت

عزم تیراختور برای جذب سرمربی خارجی جزم است. مدیران باشگاه از مدیران وطنی قطع امید كرده اند و صلاح تیراختور را در نامهای فرنگی میجویند اتفاقی كه اصلا بد نیست اما آیا تیراختور خارجی میخرد كه تنها خارجی خریده باشد؟ یك گذرنامه خارجی برای رضایت تراكتور كفایت میكند؟ چشمی رنگی و زبانی لاتینی؟

تیراختور اگر در خریدش به خروجی خارجی های یك دهه فوتبال ایران بی اعتنا باشد لطمه خواهد دید. تیراختور اگر به تطابق ویژگیهای فوتبال بومی خودبا همه شاخصه های احساسی و هوادار پسندش و مربی خارجی و ملیت او به قدر كفایت توجه نكند ضربه خواهد خورد مثل تجربه تلخ میدن دروپ در تیراختور. اگر چه او مربی كارنامه داری بود و قابل دفاع اما چون به سبك تیراختور و تبریز نمی خورد ناكام ماند.درست بر خلاف واسیلی گوجا كه چنان با روح تیراختور عجین بود كه كه میگفتند زاده تبریز است.

اصلا چرا مدیران تیراختور به مربی ترك بزرگ و با كارنامه نمی اندیشند؟ مردی كه از فوتبال احساسی و پرشور و تهاجمی آمده باشد و روحش با تیراختور و تبریز سازگار باشد فوتبالی شرقی كه هم باب میل هواداران باشد و هم كیفیتش را ارتقاء دهد.

مدیران تیراختور اگر تنها به نام خارجی رضایت دهند و نشان آن را جدی نگیرند انتخابی احسن نخواهند داشت فوتبالی كه هزینه زیادی در انتخاب های خود پرداخته و تاوان سنگینی داده به تیراختور هشدار میدهد كه با چشم باز خرید كند.

ساناز محمودی

http://www.azarpaniz.blogfa.com

آرديني اوخو
چهارشنبه 17 خرداد 1391

پرویز مظلومی وصله ای ناجور برای تیراختور؛ عزم مدیریت باشگاه تیراختور برای هدایت تیم به مسیرهای صعب العبور

Tiraxturfans.Com. در فوتبال ایران مد شده است كه اگر شخصی با مخالفتی شدید از هواداران تیمی مواجه شد آن را نه بعنوان واقعیتی كه ریشه در خواستهای واقعی آنان داشته باشد بلكه مرتبط با توطئه ای از جانب مخالفان خود برای زمین زدنش جلوه داده و با چنگ انداختن به این تئوری منسوخ تلاش بر مخدوش نمودن اصل مسئله و پاك كردن صورت آن می نماید. به رغم آنكه از همان لحظات اول مطرح گشتن نام مظلومی بعنوان مربی تیراختور واكنشهایی شدید درمخالفت با حضور وی بروز داده شد و حتی برخی هواداران وی را تهدید نمودند كه از حضور در تبریز منصرف شده و در صورت عزیمت شرایط خوبی در انتظارش نخواهد بود بازهم این مربی نگون بخت كه همچون تفاله ای با بیرون انداخته شدن از استقلال خود را از همه جا رانده و مانده می بیند به این روشهای نخ نما شده متوسل شده و حتی ادعای ابراز خوشحالی هواداران تیراختور از حضور وی بر روی نیمكت داغ این تیم پرهوادار را نموده و سخنان بیربطی در خصوص در كار بودن دست یك فردی كه سابقاً با تیراختور همكاری می نمود-بخوانید امیر قلعه نوعی_ برای دور نمودنش از نیمكت این تیم را به زبان آورده است البته سر زدن اینگونه «توهمات» از چنین شخصی كه به نظر می آید از سلامت روحی-روانی لازم نیز بهره ی كافی را ندارد چندان هم بعید نیست. ماجرا وقتی وارد فازهای جدیدتری می گردد كه رسانه های آنتی تیراختور زرد كه ید طولایی در ایجاد حاشیه های رنگارنگ و مخرب بر علیه آن داشته و در طی سه فصل گذشته از هر آنچه از دستشان برآمده جهت به زمین زدن آن كوتاهی ننموده اند امروز دایه ی مهربانتر از مادر شده و با تغییر جهت آنی با زدن نقاب حمایت از تیراختور به چهره ی مخدوششان با ریاكاری خود را در كسوت حمایت از آن جا زده و با در دستور كار قرار دادن مهندسی رسانه ای موضوع جهت قالب نمودن این مربی بی كفایت به تیم بزرگ تیراختور، به یكی از سایتهای هواداری كه گویا پس از مطرح شدن توافق با مظلومی واكنشهایی غیرعادی از خود به نمایش گذاشته است تا با تغییر جو حاكم بر علیه وی از حضور این مربی بخت برگشته بر روی نیمكت تیراختور ممانعت بعمل آورد حمله ور گشته اند. نكته ی قابل تأمل آنست كه این بوفچیهای رسانه ای برای كاستن از اهمیت مسئله و منحرف نمودن ذهن مخاطبان خود از علل و عوامل اصلی مخالفت هواداران تیراختور با حضور مظلومی، آن را فقط به شكسته شدن دلشان از مصاحبه ی وی با كانون هواداران استقلال كه ادغان داشته «من همواره استقلالی بوده و خواهم ماند» متصل نموده اند غافل از آنكه مظلومی كه همچون غرق شوندگان به هر حبابی چنگ می اندازد تا پس از اخراج تحقیرآمیزش از استقلال به هر نحو ممكن خود را به نیمكت تیمی بچسباند، پای در باتلاقی می نهد كه وی و بازكنندگان پایش به آذربایجات را بطور توأمان می تواند در خود فرو برد. ماجرا وقتی جالب تر می شود كه برخی افراد نزدیك به تیم از جمله حسن آذرنیا كه فقط هیكل درشتی داشته و علیرغم سابقه در فوتبال مشخصاً چیزی زیادی از آن سرش نمی شود نیز با این بوقچی ها همصدا شده و با اظهار اینكه مظلومی انتخاب مناسبی می باشد بر این سایت هواداری تاخته است. جالبتر آنست كه این رسانه ها از جمله سایت گل كه در طی سه فصل اخیر، علی الخصوص پس از آن بازی كذایی با استقلال، هواداران خاطرات تلخی از برخورردهای تخریبگرانه ی آن به نفع تیم دردانه ی پایتخت دارند از تخریب شخصیت حرفه ای مربیان خارجی مورد نظر تیراختور نیز ابایی نداشته و حتی شأن مربیی مانند تونی اولیویرای پرتغالی را تا سطح یك «جهانگرد» نیز پایین آورده است!.

واضح است از باشگاهی با اینهمه هوادار انتظار می رود كه حداكثر وسواس و هوشمندی را جهت سپردن سكان هدایت تیم به شخصی توانمند و با اعتبار كاری حرفه ای بخرج دهد اما چیزی كه این روزها از این باشگاه فاقد مدیریت به چشم میخورد و چندان غیرمنتظره هم نیست استیصال و درماندگی آن در مدیریت این اوضاع غبار گرفته می باشد البته طبیعی هم بود وقتی كه باشگاه فریب زبان بازیها و سخنان خوشرنگ امیر قلعه نوعی كه یكی از گرگهای باران دیده ی فوتبال ایران بوده و تاكنون نشان داده است كه برای فراهم آوردن زمینه ی موفقیتش حاضر به انجام هر كاری حتی زیر پا نهادن خیلی از مسائل اخلاقی نیز می باشد را بخورد وضعیت موجود بهتر از این نیز نشود. این ماجراها نشان از دارد كه افراد با كفایتی در رأس هدایت این باشگاه مردمی نبوده و پیرهن آن به تن امثال جعفری بسیار گشاد می باشد. آنچه كه در این كشاكشها تأسف برانگیز است به بازی گرفته شدن احساسات و به هیچ انگاشتن شعور میلیونها هوادار این تیم كه در طی سالیان دراز بویژه از زمان گرفتار شدن آن در طلسم 8 ساله ی لیگ دسته ی اول و پس از آن حضور پر تب و تابش در لیگ برتر زجرهای زیادی را در پی آن متحمل شده اند می باشد و دور از انتظار نیست كه پس از صعود این تیم به آسیا شاهد بودن بر این وضعیت اسف انگیزش افسوس هر آدم منصف و بی طرفی را برانگیزد و طبیعی است كه تنها كسانی كه از این شرایط خم به ابرو نیاورند اشخاص منسوب به باشگاه باشند كه بی كفایتی مدیریتی شان در حال هدایت تیم به مسیرهایی صعب العبور می باشد. در زبان توركی ضرب المثلی وجود دارد كه می گوید «بیر دلی قویویا بیر داش آتار مین آغیللی اونو چاخاردا بیلمه ز (یك دیوانه سنگی را به چاه می اندازد كه هزار فرد عاقل هم از درآوردن آن عاجز می مانند)» وضعیت بغرنج امروز تیراختور هم مصداق این ضرب المثل می باشد كه عده ای با نگرانی و استرس تمام وضعیت به پیچیدگی گراییده ی آن را به نظاره نشسته و در نقطه ی مقابل عده ای دیگر كه نه بر حسب شایستگی خود بلكه بطور بادآورده بر مسند هدایت این باشگاه مردمی تكیه داده اند بجای بكار بستن عقلانیت در حل مسئله تلاش دارند كه صورت آن را حذف نموده و با بازی رسانه ای یك «بیگانه ی نابخرد» را بر میلیونها هوادار تیمی تحمیل نمایند كه عاشقان آن برای به موفقیت رساندن معشوقشان حاضر به انجام هر كاری می باشند. اینكه سرانجام این ماجرا چه خواهد شد و تصمیمات ناعقلایی برخی نامدیران چه مخاطراتی را در مسیر حركت این تیم پرهوادار قرار خواهد داد را آینده مشخص خواهد نمود امید كه در نهایت همه چیز به نفع تیراختور رقم خورده و صحنه آرایان این نمایش نه چندان جذاب هم قبل از آنكه بر لبه ی پرتگاه قرار گرفته و این تیم مردمی را نیز با خود به عمق باتلاق فرو برند قدری عقلانیت بخرج داده و از این ناكجاآبادی كه در پیش گرفته اند به راه راست تغییر مسیر دهند.

آرتان آرمان

آرديني اوخو
چهارشنبه 17 خرداد 1391

آنتی تیراختورها حامی تیراختور!

Tiraxturfans.Com. تیراختور روزهایی بسیار سخت را سپری می نماید و مثل كاروانی كه در تاریكی بیابان مسیر خود را گم نموده و دور خود بچرخد هر روز خبرهای ضد و نقیضی از انتخاب سرمربی آینده ی آن در رسانه ها می چرخد این اخبار كه گاهاً جلوه ای طنزآمیز و خنده آور نیز بخود می گیرد خوراك رسانه های زرد را تأمین نموده و این تیم مردمی به نقل محافل رسانه های فرصت طلبی كه همواره تور بلندی برای صید حاشیه های آن پهن نموده اند تبدیل گشته است. پس از پایین آوردن شأن باشگاه تیراختور تا آن حد كه مربیی مثل پرویز مظلومی سكان هدایت این تیم پرحاشیه را بر عهده گیرد مخالفتهای بی سابقه ی هواداران موضوع را وارد فازهای جدیدتری نموده و البته رسانه های آنتی تیراختور از جمله سایت تخریبگر گل نیز كه ید طولایی در ایجاد حاشیه های رنگارنگ برای آن دارند زنگ مهندسی رسانه ای موضوع برای تحمیل این مربی بی كفایت، سرسپرده و تف سر بالای استقلال به تیم بزرگ تیراختور و هواداران دهها میلیونی اش را نواخته و برای خفه نمودن صدایشان و شیره مالیدن به سرشان روشهای منسوخ و نخ نما شده ی رسانه ای از جمله ترتیب دادن مصاحبه های ساختگی و یا واقعی با برخی مهره های سوخته كه جایگاه چندانی در بین هواداران تیراختور ندارند در خصوص مناسب بودن انتخاب پرویز مظلومی را در دستور كار خود قرار دادند تا هم خدمتی به این مربی از همه جا رانده و مانده نموده باشند و هم با رنگ نمودن گنجشك و فروش آن بجای بلبل در بازار مكاره ی رسانه ها این تیم پرهوادار را به مسیرهای انحرافی هدایت نمایند. این دشمنان قسم خورده كه تا دیروز برای به زمین كوباندن این تیم مردمی از چنگ زدن به هر نوع تخریبی ابایی نداشتند بلافاصله تغییر رنگ داده و با جا زدن خود بعنوان حامی تیراختور برای هواداران آن خط و مسیر نیز نشان می دهند كه به میان كشیدن پای افرادی مانند كمالوند كه در مقطعی با تیراختور همكاری نموده و اكنون تبدیل به مهره ی سوخته ی تیراختورچیان گشته و نشر مصاحبه هایی از زبان برخی بازیكنان با مضمون حمایت از پرویز سوبله چوبله ی دیروز استقلالی ها اما مربی آواره ی امروز نمونه هایی از آن می باشند.

هواداران تیراختور كه همواره حرف اول و آخر را در روند حركتی آن زده و هرگز حك شدن ننگ تحمیل زباله های پایتخت بر پیشانی شان برایشان نمی تواند قابل تحمل باشد بدلیل بی كفایتی مدیریتی حاكم بر این باشگاه امروز بازیچه ی رسانه های آنتی تیراختور شده و نظاره گر این نمایش مضحك و البته تأسف آور می باشند و جالب آنكه مدیرعامل این تیم كه به اظهار نظرهای كودكانه جهت توجیه مسائل و مشكلات آن مشهور است در خصوص انتخاب مربی خارجی باز هم اظهار نظری بیربط نموده و گفته است كه مثلاً بدلیل مشكلات چمن و چیزهایی از این قبیل مربی خارجی اگر در تیراختور به خدمت گرفته شود فلان و بهمان میشود گویا استفاده از مربی درست و حسابی خارجی بغیر از تیراختور برای همه حلال است زیرا اراده ی دستهای پشت پرده بر متوقف شدن موفقیت این تیم بزرگ در سطح نایب قهرمانی لیگ برتر استوار گشته است و پیشروی این تیم پرهوادار در همین سطح باید متوقف شود البته از مدیرعاملی كه قبلاً پس از بریده شدن سر تیراختور در آن بازی كذایی با استقلال جهت پیچاندن موضوع گفته بود كه اگر به فیفا شكایت نماییم ممكن است سهمیه ی ایران در لیگ قهرمانان آسیا كم شده و در نتیجه تیراختور از حضور در آن محروم شود انتظاری فراتر از این نیز نمی رود. وقتی یك مدیر مدبر و كاربلد از جنس مردم در رأس هدایت چنین باشگاهی نباشد اتفاقات روی دهنده نیز نباید سمت و سویی غیر از این در پیش گیرند.

تقریباً همه ی تیمهای لیگ برتری تكلیف فصل بعد خود را مشخص نموده و با ایجاد بستر لازم در آرامش در حال بستن تیم خود برای فصل بعد می باشند و تنها تیمی كه با تأثیرپذیری از ضعف بنیه ی مدیریتی آن هنوز پا در هوا بوده و در رسانه ها دنبال مربی می گردد تیراختور می باشد كه این فصل با ایجاد شخصیتی بین المللی در چند جبهه باید بجنگد بدیهی است وقتی ناتوانی مدیریتی در باشگاهی بیداد نماید استیصال حاكم بر آن فرصت تعیین تكلیف برای آن از جانب هر كس و ناكسی را فراهم آورده و مدیرعامل بیگانه با فوتبال آن در خصوص تاپ مولر از كریم باقری سؤال نماید و ایشان بگویند كه استاندارد و دیسیپلین مورد نظر وی هیچ سازگاریی نه فقط با تیراختور بلكه با كل فوتبال ایران ندارد البته با در نظر گرفتن سبك بازی تیراختور و انتظار هوادارانش جهت به نمایش درآمدن یك بازی تهاجمی، زیبا و تماشاگر پسند توأم با دستیابی به نتیجه، شاید مربیانی كه از فوتبال كند و ماشینی آلمان می آیند انتخاب مناسبی برای تیراختور نباشند اما مسئله درمانده بودن مدیرعامل غیرفوتبالی آن در مدیریت شرایط پیرامون آن می باشد و متأسفانه مشاوران با دانش و توانمندی هم كه از فوتبال، مقتضیات و ضروریات آن شناخت كافی داشته و بتوانند در راهبری این تیم مردمی نقش مؤثری ایفا نمایند در كنار وی حضور ندارند و طبیعی است كه در این گیر و دار احساسات اقیانوس عظیم هواداران آن به بازی گرفته شده و خودنمایی سدی محكم را در مسیر اهداف خود مشاهده نمایند. ضرورتی كه امروز در این تیم پرهوادار به چشم می خورد تعیین تكلیف عاجل مربی آن و آنهم انتخاب یك مربی توانمند خارجی برای تضمین آینده ی آن، نه برای وا كردن مسئله از سر خود سپرده شدن سكان هدایت آن به فردی دم دست مانند پرویز مظلومی كه پس از اخراج تحقیرآمیزش از استقلال تلاش دارد كه به هر نحو ممكن خود را به نیمكت تیمی بچسباند كه هم محلی برای فعالیت داشته و هم در مقابل فردی مانند امیر قلعه نوعی كه با گرفتن جایش در استقلال وی را آواره نموده است خودنمایی نماید و چه جایی بهتر از تیراختور كه هم هوادار دارد و هم ابزار لازم را!. اما اینكه آیا عاقلان با انتخاب یك مربی دارای پرستیژ و اعتبار حرفه ای در چارچوب فلسفه ی حاكم و برنامه ی راهبردی باشگاه مشكل كوچ هر ساله ی مربیان از آن را یكبار برای همیشه حل و فصل خواهند نمود یا نه وابسته به برقرار بودن تدبیر و عقلانیت در این باشگاه می باشد كه شواهد امر نشان از آن دارد كه فاقد آن می باشد.

آرديني اوخو
چهارشنبه 17 خرداد 1391

مشكل تیراختور در مظلومی خلاصه نمیشودمشكل جای دیكریست

به نقل از خبرگزاری دولچا نیوز طی دو هفته اخیر بحث درباره پیوستن پرویز مظلومی به تیراختور به قدری داغ بوده است كه تمامی مشكلات تیراختور را تحت تاثیرقرار داده است و رسانه های دنباله روی دو لچانیوز نیز كارزار را مناسب دیده و آتش بیار معركه شده اند.

چرا پرویز مظلومی باب میل هواداران تیراختور برای سرمربیگیری این تیم نیست؟ و آیا تنها مشكل تیراختور آمدن و نیامدن ایشان به تیراختور میباشد ؟ آیا هواداران نسبت به مشكلاتی به مراتب مهم تر نیز این چنین عكس العمل نشان میدهند؟

از دلایل مخالفت هواداران با پرویز مظلومی میتوان به مصاحبه فصل گذشته ایشان در بعد از بازی اشاره كرد كه علارغم برد ناجوانمردانه استقلال در تبریز با مصاحبه جنجالیی خود دل میلیونها هوادارار تراختور را شكست. جمله معروف ایشان كه گفته بودند "(این برد خیلی به من چسبید)"علنا محبوبیتی كه در دل هواداران تیراختور داشتند را با دستان خودشان از بین بردند چرا كه پرویز مظلومی با آوای گلی در همین تیم مدارج ترقی و راه یافتن به تیم ملی را پیموده بود و به دفعات فراوان توسط همین هواداران مورد تشویق قرار گرفته بود و مصاحبه ایشان نیز از نظر هواداران تیراختور نمك خوردن و نمكدان شكستن بود.

دلیل دیگرمخالفت هواداران برای حضور ایشان در تیراختور نحوه جدا شدن امیر قلعه نویی از این تیم بود (كه یك استقلالی بود) كه با گرفتن دو هفته طلایی برای تعیین سرمربی فصل آینده از مسولان تیراختوری عملا این تیم را وارد چالشی كرد كه تا به حال ادامه داشته است هواداران تیراختور كه نمیخواستند از یك سوراخ دو بار گزیده شوند و فاكتور تعصب به تیم و پیراهن بیش از بیش برایشان مهمتر و بارزشتر بود نمیخواستند با رفتن وی و پیوستن یك استقلالی دیگر كه در مصاحبه اش به طور علنی گفته بود من طرفدار استقلال هستم و به خاطر فوتبال حرفه ای باید در خدمت تیم تیراختور باشم تجربه تلخ گذشته را دوباره تكرار كنند با پیوستن ایشان علنا مخالفت كردند.

اما در این میان موضوعی كه به ضرر تیراختور تمام میشود زمانهایی است كه با این حاشیه ها از دست میرود و دولچا نیوز های پایتخت نیز كاملا به صورت هدفدار بر روی آن مانور میدهند و عدم اطلاع رسانی مسؤلین باشگاه نیز مزید بر علت شده است تا هواداران روز به روز نسبت به آینده این تیم نگران باشند.

اما مشگلات تیراختور بسیار فراتر از این حرفهاست

با نگاهی به مجموعه سپاهان میتوان از آن به عنوان یك صافی برای تیراختور نیز استفاده كرد نتایج این تیم در طول مسابقات لیگ برتر حادثه نبوده چرا كه این تیم برای سومین بار متداوم توانسته است مقام قهرمانی لیگ برتر را به دست بیاورد فاكتورهای در این تیم وجود دارد كه ضمانت پیشرفت این تیم میباشد.كه تیراختور از آن رنج میبرد:

اولین فاكتور و اساسی ترین فاكتور موفقیت های این تیم نداشتن دغدغه های مالی مسولان این تیم میباشد وجود مجموعه ای بنام فولاد سپاهان و حمایت بی چون و چرا از این تیم سبب شده است تا این تیم تنها به دنبال مسایل مدیریتی باشگاه و پیاده سازی برنامه های خویش برای مسابقات باشد .بر خلاف باشگاه تیراختور كه با وجودمجموعه عظیمی بنام مس سونگون ;مسولان تیم ابتدابایدبه دنبال تامین منابع ملی و اسپانسر باشگاه برای فصل آینده باشند كه این كار عملا نیرووزمان بسیار زیاد و حساسی را از مدیران این تیم میگیرد .

براستی چراشركت مس سونگون اینچنین در قبال تیم پر هوادار كشور بی تفاوت بوده و میخواهد با در اختیار داشتن تنها یك تیم دسته چندمی مس ورزقان از زیر بار مسولیت ها خود شانه خالی كند؟وظیفه مسولینی كه در هنگام انتخابات سنگ مردم آذربایجان را به سینه میزند در این میان چیست؟هوادارانی كه در مقابل پیوستن مظلومی به تیراختور اینچنین واكنش نشان میدهند آیا موضوعی به این مهمی ارزش پیگیری هواداران را ندارد كه در طولانی مدت میتواند گام مهم تری در پیشرفت فوتبال و ورزش آذربایجان داشته باشد.

دومین فاكتور در موفقیت تیم داشتن برنامه ریزی منظم برای فصول آینده تیم میباشد كه تمامی مدیران بازیكنان و حتی هواداران آن نیز ملزم به رعات آن هستند و در مسیر برنامه ریزی شده به راه خود ادامه میدهند كه قهرمانی كرانچار ی كه در نیمه مسابقات به این تیم پیوسته بودمیتواند مثال خوبی بر این مدعا باشد چرا كه تنها كاری كه كرانچار انجام داد هدات تیمی بود كه برنامه های لازم را برای قهرمانی و پیشرفت داشت كه مدیریت كاردان در راس آن از عوامل مهم این موفقیت برای سپاهان بود .

اما تیراختور بدلیل نداشتن فاكتور بالایی(تامین منابع مالی در زمان مناسب) عملا در این فاكتور نیز كارایی های لازم را نمیتواند داشته باشد زیرا لازمه داشتن برنامه ریزی مناسب نیز تامین بودن منابع مالی باشگاه است كه تیراختور از آن رنج میبرد و مدیریتی كه در راس این تیم ندارد علارغم تلاشهای فراوان و تعصبی كه به تیم دارد فاقد تجربه های لازم در این زمینه است .

بنابراین اگر میخواهیم كه باچنین دغدغه هایی (انتخاب مربی و بازیكن و..) در آینده مواجه نشویم باید مشگلات ریشه ای آن را مورد بررسی قرار داده و حساسیت خود و انرژی خود را بر روی آن متمركز كنیم گرچه همگی میدانیم مسله مظلومی مسله ای است كه به شخصیت تیمی تیراختور مربوط میشود و جای هیچ گونه كوتاهی وجود ندارد اما نباید از دیگر مسایل مهمی كه از درجه بالاتری برخورارند غافل نباشیم .

اما سونوندا قنداشلاریمینان بیر نچه مسله نی پایلاشیم:

عزیز قارداشلاریم گلین گچمیشین سهولرینن درس آلاخ اؤ سهولریمیز كی اونن كؤتیینی چؤخ یمیشیق.

بیر مثل واركی:(كارگرین مزدون ایشین قوتارانان سورا ورللر)"اما بیز هامینین موزدون گلممیشده ن قاباخ وریروخ سورادا چیخیر گدر دالیمیزدا ....مگر نصرتی بیزه بویوه تجربه دییلدی كی گلدیخ همان ایشتیباهی قلعه نویی نین قاباغیندا تیكرار الدوخ؟

بیز گچن فصل ثابیت الدوخ كی ایشتباهلاریمیزدان درس آلابیلروخ سپااهانی اویونون یادیمیزا سالساخ دماخ اولار كی بیز ایشتیباهیمیزدان درس آلدوخ و نتیجه سینده گوردوخ همانجور كی ایندی ایستمروخ مظلومینین گلماغینان قاباخ فصلن ایشتیباهین الیاخ.

پس عزیزلریم گلین اونا بونا موفده لقب ورماغینان اوزوموزون دیسیپلینیمیزی اندرمیاخ اشاغیا .الكس فرگوسن اونلارجا مقام گتیرماغنان نچه ایلده ن سونرا (سِر)لقبین آلدی.

اكیمجی ده بو كی مس سونگونون مسله سی چوخ مهم مسله لرده ن بیری دی كه فوتبالیمیزدان باشقا ;آیری رشته لریده الیه بیلر قاباغا آپارسین پس گلین هر كسین كی نمنه الینن گلیر السین تا مسؤلار باشا دوشسونلر كه هوادارارلار بو مسله نیده ده جیدی پیگیرلیق الییلر .

نیه گرك صنعت مس گله یزدین تربیت تمینین هزینه سین بوینونا آلا كی اوردا میسین اصلا كرخاناسی یوخ اما میس سونگون ; كیشورین 40 درصدنین میسین تامین الیه و هچ منفعتی اولمیا آذربایجانا؟

یاشاسین آذربایجان-ارموگولو-تیراختور

http://www.azarpaniz.blogfa.com

آرديني اوخو
چهارشنبه 17 خرداد 1391

تمامی آهنگهای تیراختور آزربایجان

دانلود تمامی آهنگهای تیراختور

Tiraxtur Afsanasi Gurban Olum Tiraxtur
Tiraxtur Arman Tiraxtur Rap Ardabil
Bizim Tiraxtur Yasha Tiraxtur Aytam
Ey Tiraxtur Chaman Ordulari Araz Elsas
Gartal Tiraxtur Gahraman Tiraxtur
Gol Gol Gol Gaz Ver Gaz Ver Tiraxtur
Shampion Tiraxtur Sahand / Savalan
Tiraxtur Marshi Shanli Bayragimiz
Yel Yatar Tufan Yatar ... Yasha Yasha Tiraxtur
Toratan Tiraxtur Zafar Ordumuz
Tiraxtur Marshi Tiraxtur Mahnisi
Yasha Tiraxtur tiraxtur Tu Fa
Bah Nokaram Shampion Tiraxtur
Yasha Tiraxtor Va Azerbaycan Gartal Tiraxtur Mix

آرديني اوخو
چهارشنبه 17 خرداد 1391

كد آهنگ پیشواز تیراختور در ایرانسل

٢٢١١٢٩٣ سرود باشگاه تراكتورسازی گروه باریش
۴۴١٣٣٢٣ قارتال تراختور۱ اصغر صفی پور
۴۴١٣٣٢۴ قارتال تراختور۲ جدید! اصغر صفی پور
۴۴١٣٣٢۵ تراختور اصغر صفی پور
۴۴١٣٣٣٧ قارتال تراختور۳ اصغر صفیپور

 

نحوه استفاده :

انتخاب آهنگ دلخواه

مثال زیر

۴۴١٣٣٣٧قارتال تراختور۳ اصغر صفیپور

فرستادن كد آهنگ به ایرنسل با شماره 7575

بعد از فرستادن پیام (كد به ایرانسل ، به 7575) آهنگ برای شما پخش میشود

آرديني اوخو
پنجشنبه 4 خرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

تیراختور قبلا هم معمولی نبود

تیراختور قبلا هم معمولی نبود

خبرورزشی با درج مطلبی با عنوان “تراكتور آسیایی بسته شود”، ظاهرا خواسته تیراختور تقویت شود. ولی با لحنی نوشته كه گویا تیراختور برای اینها مصداق ضرب المثل آش كشك خاله است، كه مشخصا به موارد زیر می توان اشاره كرد:

- تراكتورسازی دیگر یك تیم معمولی نیست!!

- مطمئنا هیچ فوتبالدوستی نمی خواهد شاهد باشد كه تراكتورسازی در آسیا زنگ تفریح حریفان باشد!!

در این مورد باید پاسخ داد كه اولا تیراختور قبلا هم معمولی نبود. تیمی كه در همان بدو حضور مجدد در لیگ برتر، بیشترین تعداد تماشاگران را در همه جا و در هر شرایط آب و هوایی دارد، و نیامده مدعی شده، هرگز معمولی نبوده است. ولی معلوم نیست چرا آنها وقتی پشتیبانی قاطع و منحصر به فرد طرفداران تیراختور را می دیدند چرا ككشان نمی گزید و اوضاع را معمولی و غیر مهم ارزیابی می كردند!؟

و ثانیا، تیراختور با همین تیم فعلی كه دارد هر سه تیم سپاهان و استقلال و پیروزی را كه در آسیا از گروه خود صعود كرده‌اند، شكست داده است. بنابراین طرفداران تیراختور هیچ نگرانی از این بابت ندارند كه تیراختور در آسیا به زعم آقایان زنگ تفریح شود!! بلكه طرفداران میلیونی تیراختور بسیار فراتر از اینهاست و اگر تیم تقویت شود نه برای زنگ تفریح نشدن، بلكه برای حضور تمام عیار و تلاش برای كسب عنوان آسیایی است.

تكرار داستان محرومیت برای تیراختور

فصل تمام شد ولی باز هم مثل سال قبل، محرومیتهایی پیش از شروع فصل بعد، شامل حال تیراختور شد، البته اگر امیرپاشا از تیراختور نرود! البته این بار به جای تماشاگران، مربیان دو جلسه حق حضور روی نیمكت را ندارند! داستان هم بر می گردد به مشاجره میان مربیان تیراختور و مس سرچشمه؛ من كه مانده‌ام چرا در این دعوا حكم مربیان تیراختور سنگین تر است!

دعوای زرگری سر بلیت فروشی

یك نكته مغفولی هست كه به آن پرداخته نشده است. همگی در جریان اختلاف سر چگونگی بلیت فروشی بازی‌های تیراختور هستیم؛ ولی گویا از جزئیات و چند و چون آن زیاد مطلع نیستیم؛ ولی چون گفته می شد چرا نباید درآمد حاصل از پول بلیتها به جیب باشگاه نرود شاكی بودیم. در بازی تیراختور-ملوان كه بلیت را خود باشگاه می فروخت، در حالی‌كه تخمین، حول و حوش 50 هزار نفر و حداقل چهل هزار نفر بود، تعداد تماشاگران سی و چهار هزار و خرده‌ای اعلام شد؛ ولی گویا دعوا دعوای زرگری بوده است!

نظرسنجی: اگر ‘كمال پاشا’، جایش را به ‘امیر پاشا’ نمی داد…

این روزها كه شایعات نقل و انتقالات داغ است، فقط باید منتظر ماند و دید كه بالاخره كی به كجا خواهد رفت. اما آنچه در باشگاههای دیگر مشخص است ، حتی امثال مدیرروستا و دایی و استیلی و … هم مشتری پر و پا قرص دارد، چه برسد به سرمربی تیمی كه فقط با دو سه سوت مغرضانه و غلط، و یا یكی دو تعویض دیرهنگام و … از تصاحب جام قهرمانی بازماند و به دومی قناعت كرد؛ یعنی امیر قلعه‌ نویی كه افتخارات مربیگری‌اش بسیار است. حالا هم فصل تمام شده و به نظر می رسد قلعه‌نویی در تیراختور لااقل یك سال دیگر خواهد ماند و ما هم از این بابت خوشحال خواهیم شد. اما در این میان بازار گرمی‌هایی هم اگر بشود طبیعی است و بنابراین این هم باید طبیعی باشد كه در زمان عقب بر گردیم و ببینیم، اگر كمال پاشا جایش را به امیرپاشا نمی داد، آیا تیراختوری كه در یك روند صعودی، در سال اول حضور در لیگ برتر هفتم(كه باید سهمیه را كسب می كرد)، و در سال دوم پنجم شد(كه باید دوم یا قهرمان می شد)، آیا در لیگ این فصل كه تعداد مدعیانش كمتر هم شده بود و تیم پنجاه امتیازی صبا آسیایی شد، حداقل رتبه سومی را از آن خود كند!؟ البته همانطور كه در سطور فوق ذكر شد، تیراختور امسال باید با بالای 70 امتیاز قهرمانی را با اقتدار از آن خود می كرد و نمی خواهیم از ارزشهای قلعه‌نویی بكاهیم؛ ولی در فوتبال حرفه‌ای، عواملی چون”صرفه اقتصادی” و بهره‌وری اهمییت دارند، سؤال زیر مطرح می شود. لطفا شما هم نظرسنجی”اگر كمالوند ابقاء می شد و قلعه نویی به جای او نمی آمد، تیراختور در این فصل، چند امتیاز كسب می كرد؟” شركت كنید:

http://tiraxturum.blog.com

آیدین كسائی

آرديني اوخو
شنبه 30 اردیبهشت 1391
بؤلوملر : إدمان,

نه‌دن تیراختور اورك‌دن سئویلیر؟

گئجه یاری‌سی‌دیر؛ فوتبول دالغاسی(موج فوتبال) وئرلیشینده، فوتبول فئدراسیونون هیأت رئیسه سئچیمی، و اورا “اوستان” نوماینده‌لرینین یول تاپماسی‌نین گركلی اولدوغوندان دانیشیرلار. آما بئله دانیشیردیلار، سانكی بورالاردا آزربایجان‌ كی هئچ، كانادا دان توت آلاسكایا یئرلشیب! “آزربایجان” یئرینه او قدر “شومالیغرب” دئدیلر، منه ائله گلدی كی بوندان سونرا تیراختورو آلقیشلایاندا، “یاشاسین آزربایجان” یئرینه، “یاشاسین شومالیغرب” دئیه‌ك!!

تیلویزیونون انگین باسیب، اوزانیرام یاتام. بئله باشیمیزی قاتمیشیق تیراختورون سونوجلاری، و حتی بیر ایكی دنه اویونچونون آلت‌دان گئیدیكلری گؤی گؤینكلره(!)، آز قالیر تیراختورون بیر كولوب دان اوستون اولماق نه‌ده‌نینی اونوداق!

یارین قیش سونونون ایكینجی گونو، فئوریه‌نین 21جی گونو، دونیالیق آنادیلی گونو، و بو مملكت‌ده آنادیلی عمد ایله اونودولان گوندور! یونئسكونون گئنل آپاریجی‌سی ایرینا بوكووا، 2012 جی ایلی‌نین آنادیلی گونونه وئردیگی ساوینین باشیندا، نئلسون ماندئلانین بو گؤزل سؤزونو یازمیشدیر:

Nelson Mandela once said that “If you talk to a man in a language he understands, that goes to his head. If you talk to him in his language, that goes to his heart”. (un.org)

توركجه‌سی اولار: “بیر اینسان ایله، بیلدیگی دیلینده دانیشسان، سؤز اونون باشینا گئدر. اونون اؤز دیلینده دانیشسان، اونون اورگینه گئچر“. آزربایجانلیلارین نه‌دن تیراختوردان سونرا باشقا تاخیملاری سئومه‌دیكلری، و تیراختورو سینیرسیز سئومكلری‌نین رمزی بودور. بیلمه‌یه‌نلری بیلسینلر.

اؤز وارلیقلاری و كیملیكلرینی قوروماغا بیرینجی اؤنم وئرنلره، بو گونو قوتلو اولسون دئییرم.

یاشاسین تیراختور، یاشاسین آزربایجان

آیدین كسائی

http://tiraxturum.blog.com

آرديني اوخو
شنبه 30 اردیبهشت 1391
بؤلوملر : إدمان,

تیراختور 2 ملوان صفر؛ نایب قهرمانی سرخهای آزربایجان و افسوس فرصتهای از دست رفته

 

Tiraxturfans.Com. تیراختور در حضور افزون بر 40 هزار هوادار پرشور خود با پیروزی مقابل ملوان برای نخستین بار در تاریخ باشگاه به نایب قهرمانی لیگ برتر دست یافت.

شروع طوفانی تیراختور درست در دقایق 3 و 6 سبب فرو ریختن دروازه ی ملوان برای دو بار توسط فلاویو لوپز و محمد براهیمی گشت تا هواداران به تماشای یك مسابقه ی پرگل و جذاب امیدوار شوند. ملوان كه در دقابق ابتدایی مسابقه ساختار تیمی خود را بهم ریخته می دید در ادامه بخود آمده و چند بار در ضد حملات خطرناك ظاهر شد اما عكس العملهای عالی محسن فروزان دروازه ی تیراختور را بسته نگه داشت تا دو تیم با پیروزی 2 بر صفر تیراختور به رختكن بروند.

در نیمه ی دوم ملوانیها انسجام بیشتری به بازی خود داده و به نسبت نیمه ی اول تسلط بیشتری بر توپ و میدان پیدا نمودند و در مقابل تیراختور نیز بطور جسته و گریخته برای افزودن بر گلهای خود تلاش نمود اما تلاش هیچكدام از آنها مثمر ثمر واقع نشد تا این مسابقه با پیروزی 2 بر صفر تیراختور به نقطه ی پایانی خود رسیده و تیراختور ماراتن پرفراز و نشیب لیگ یازدهم را با كسب عنوان نایب قهرمانی به اتمام برساند.

در مسابقه ی حساس همزمان سپاهان در اصفهان با تساوی 0-0 مقابل مس سرچشمه متوقف شد تا تنها با اختلاف یك امتیاز نسبت به تیراختور برای سومین فصل پیاپی و برای چهارمین بار در كل ادوار لیگ برتر به عنوان قهرمانی دست یابد. قهرمان شدن سپاهان فقط با یك امتیاز بیشتر، بیش از پیش افسوس فزصتهایی كه به سادگی در طول فصل، بوِیژه با تساوی هفته ی قبل مقابل مس سرچشمه برای تیراختور و خیل عظیم هوادارانش از دست رفت را بر جای گذاشت.

در دیگر مسابقه استقلال در استادیوم آزادی با پیروزی 3 بر صفر مقابل نفت تهران با توجه به تفاضل گل كمتر نسبت به تیراختور در جایگاه سوم قرار گرفت و نفت را نیز از دستیابی به مقام چهارمی و صعود به آسیا باز داشت.

گرچه با قدری دقت، احساس مسئولیت بیشتر و دوری از برخی حواشی ضربه زننده و البته نبود حاشیه سازیها، اشتباهات فاحش و مفتضحانه ی داوران علی الخصوص در بازی با استقلال، حق خوریها، سنگ اندازیها و چوب لای چرخ كردنهای معمول فوتبال ایران، تیراختور براحتی می توانست جام قهرمانی را نیز بالای سر ببرد اما امید است كه كادر فنی تیم، مدیریت باشگاه و سایر اركان دخیل در اداره ی تیم با درس گیری از نتایج این فصل تیراختور و دوری از برخی اشتباهات زمینه ی قهرمانی آن را برای فصل دوازدهم مهیا سازند.

پورتال هواداران تیراختور كسب عنوان نایب قهرمانی سرخهای آذربایجان را كه خیل عظیم عاشقان این تیم نقش ویژه ای در نیل به آن داشتند به آحاد ملت قهرمان آزربایجان تبریك و تهنیت گفته و برای تیم محبوب آزربایجان آرزوی درخشش در آسیا و روزهایی پر از پیروزی و موفقیت می نماید.

.

آرديني اوخو
دوشنبه 25 اردیبهشت 1391
بؤلوملر : إدمان,

نایب قهرمانی تیم تیراختور را به تمام آزربایجانیها تبرك عرض الیوروم

تیم تیراختور تنها با یك امتیاز قهرمانی را از دست این در حالی است كه سرمربی تیم تیراختور آزربایجان

امیر پاشا گفت : كه 12 امتیاز ما را داروران (تركی و ممبینی ) از ما گرفتند

بعد از دومی تیم تیراختور آزربایجان تمام آزربایجان در غرق شادی شده است و از تمام آزربایجانی های دعوت میشود در تمام این سرزمین به شادی بپردازند

و شادی خود را با دیگران تقسیم كنند

با تشكر مدیریت سایت : آنا وطن سؤزو

آرديني اوخو
جمعه 22 اردیبهشت 1391
بؤلوملر : إدمان,

تیراختور 4 پرسپولیس 1؛ گلباران پرسپولیس در روز تاریخی استادیوم سهند آذربایجان

تیراختور در یك روز حماسی و به یاد ماندنی و در حضور قریب به 70 هزار نفر از هواداران سر تا پا شور و هیجان خود توانست سنگین ترین شكست تاریخ بازی دو تیم و این فصل را پرسپولیس را به این تیم نحمیل نماید.

در شرایطی كه در نیمه ی اول بازی جذابی از سوی دو تیم در جریان نبود در دقیقه ی 20 داور مسابقه تكل از پشت احسان حاج صفی بر روی غلامرضا رضایی كه به نظر می آمد شروع حركت از بیرون محوطه ی جریمه بوده است را خطای پنالتی تشخیص داد تا نفسها در سینه ی هواداران حاضر در استادیوم و میلیونها بیننده ی تلویزیونی حبس شود اما هادی نوروزی با ایستادن پشت توپ آن را بیرون زد تا شادی هواداران حاضر در استادیوم را فرا گیرد. تیراختور پس از سوزانده شدن خطای پنالتی پرسپولیس قدری بخود آمده و تلاش بر تسلط بر بازی نمود اما تلاش دو تیم ثمری در برنداشت تا با تساوی 0-0 راهی رختكن شوند.

در نیمه ی دوم امیر قلعه نوعی با جایگزین نمودن محمد ابراهیمی بجای فرزاد آشوبی و مهدی كیانی بجای قاسم حدادی فر تیراختور را متحول نمود كه درست 5 دقیقه پس از آغاز این نیمه فلاویو لوپز با روانه نمودن شوتی به طرف دروازه ی پرسپولیس كه در بین راه دو بار به زمین نیز برخورد نمود دروازه ی حریف را فرو ریخته و ورزشگاه را منفجر نمود. تیراختور كه با گشودن دروازه ی تیم تهرانی جانی تازه گرفته بود در دقیقه ی 57 شوت برگشتی فلاویو لوپز از طرف دروازه بان پرسپولیس را توسط فرزاد حاتمی به گل دوم خود تبدیل نمود تا استادیوم دویاره غرق در شور و هیجان گردد. سرخهای آذربایجان كه با پیدا نمودن راه دروازه ی پرسپولیس مصمم تر گشته بودند در دقیقه ی 63 باز هم توسط لوپز به گل رسیدند تا پرسپولیس لحظه به لحظه خود را مواجه با یك شكست سنگین ببیند. به ثمر رساندن 3 گل نیز از اشتهای تیراختور نكاسته و دو دقیقه پس از گل سوم، محمد ابراهیمی در دقیقه 65 با دور زدن دفاع پرسپولیس برای چهارمین دروازه ی پرسپولیس را گشود تا با 20 دقیقه ی توفانی تیراختور مسابقه به اوج هیجان خود برسد. پرسپولیس در دقیقه 79 یكی از گلها را توسط علیرضا نورمحمدی جبران نمود تا قدری از سنگینی شكست كاسته باشد. در ادامه تیراختور فرصتهایی را جهت افزودن بر شمار گلهای خود داشت اما تلاشهایش ثمر بیشتری در برنداشت تا مسابقه با پیروزی شیرین 4 بر 1 قرمزهای آذربایجان به نقطه ی پایان خود برسد.

در دیدار همزمان در شرایطی كه سپاهان تا وقتهای اضافی مسابقه با نتیجه 0-0 مقابل شاهین متوقف شده بود با 2 گل لحظات انتهایی بازی را به نفع خود به پایان رساند تا در دو هفته مانده به پایان لیگ یازدهم هیجان به اوج خود برسد.

با این پیروزی تیراختور 62 امتیازی شد و در فاصله 3 امتیازی سپاهان 65 امتیازی در جایگاه دوم جدول رده بندی قرار گرفت.

در ادامه ی مسابقات هفته ی سی و دوم فردا (جمعه) ساعت 19:10 دقیقه یك مسابقه ی حساس در استادیوم آزادی تهران بین استقلال و شهرداری برگزار خواهد گردید كه پیروزی نماینده ی دوم آذربایجان هم به جهت ممانعت از سقوط آن به لیگ دسته ی اول و هم جهت مسدود نمودن روند حركتی استقلال حائز اهمیت است. پیش بینی میشود هواداران فوتبال آذربایجان برای حمایت از تیم آذربایجانی استقبال مناسبی از این مسابقه بعمل آورند.

پورتال هواداران تیراختور ضمن تبریك این پیروزی تاریخی به آحاد ملت آذربایجان آرزوی قهرمانی تیم محبوب آذربایجان را دارد.

آرديني اوخو
جمعه 8 اردیبهشت 1391
بؤلوملر :

به یاد 27 فروردین روز دختران هوادار تیراختور آذربایجان؛ انتشار مصاحبه دو بازیكن دختر هوادار تیراختور

۲۷ فروردین ۱۳۸۹ تنها برای یك نفر می تواند در این دنیا بهترین خاطره و زیباترین صحنه به یاد ماندنی باشد. آن كسی نیست به جز دختری كه توانست به دعوت خودجوش هوادارن تیراختور آذربایجان عمل كند و با پرچم قرمز از تپه های اطراف استادیوم سهند بالا برود و برای همیشه در تاریخ معاصر آذربایجان جرات و شجاعت دختران آن دیار را به ثبت برساند. شاید تا ابد او را نشناسیم و او در گمنامی بماند. اما هر كه است و هر كجاست به احترامش فریاد می زنم: یاشاسین آذربایجان قیزلاری!

به یاد 27 فروردین؛ روز دختران هوادار تیراختور آذربایجان

انتشار مصاحبه دو بازیكن تیم فوتبال دختران شهرداری اورمیه هوادار تیراختور

یاشاسین آذربایجان قیزلاری

دختران فوتبالیست پارس آبادی اردبیل افتخاری برای فوتبال آذربایجان

رضا الله قلی پور: اگر چه اشك های دختران تیم ملی فوتبال ایران وقتی خبر محرومیت خود را به خاطر داشتن حجاب شنیدن از یادها نمی رود. و حداقل ترین همدردی ها و دلسوزی هایی را از طرف افكار عمومی به لطف رسانه های پایتخت به همراه آورد و تلاش هایی كه این اتفاق نیافتد. ولی در این سو یعنی اردبیل هیچ چشمی به خاطر انحلال و از هم پاشی تیم فوتبال دختران ذوب آهن اردبیل اشك آلود و گریان نشد و در هیاهوی سایر مشكلات روزمره زندگی و نداشتن درآمدی برای فعالین رسانه ای استان بایكوت و نزد افكار عمومی به فراموشی سپرده شد و كسی را اشتیاق و نای سوال پرسیدن نشد و مثل

خیلی چیزهای دیگر به فراموشی سپرده شد و انگار نه انگار كه اتفاقی افتاده و این دیار زمانی تیمی برای دختران خود داشته است. این اتفاقات نامبارك برای آنهایی كه اراده رسیدن به حق استعدادی خود را دارند مانع نمی شود تا حق خود را نگیرند و در جایگاهی كه لیاقتش را دارند قرار نگرفته و به دست نیاورند. دختران فوتبالیست پارس آبادی اردبیل شاهدی بر این ادعا هستند. دخترانی كه از اوج جامعه ای سنتی و بسته ، پیله خود را دریده اند و یكی به خانم گلی بازی ها و دیگری به بازیكنی ثابت در لیگ برتر فوتبال زنان ایران در تیم بانوان اورمیه ، دست یافته اند. كاری كه برای آشنایان این دیار كاری است شاه كار. كاری كه به اندازه شجاعت دختری بودكه پرچم به دوش  برای تشویق تیم محبوب خود یعنی تیراختور آذربایجان از تپه های اطراف استادیوم سهند بالا رفت و به نمادی برای هواداران تیراختور آذربایجان تبدیل شد. نمادی كه شاید سال ها در حافظه آذربایجان بماند.

مصاحبه ای كه خواهید خواند با دو بازیكنی است كه در رسم فوتبالی مشتركند و روحی بزرگ دارند و مثل خیلی های دیگر می خواهند بودن خود را با عنوان هایی به رخ هم نوعان خود بكشند: سمیه خرمی و كمند علیزاده. اولی خانم گل بازی های دسته یك كشور را با 14 گل همراه تیم دختران استقلال به ارمغان آورده و دیگری به بازیكنی ثابت در لیگ برتر فوتبال دختران ایران در تیم اورمیه تبدیل شده است.

امید است به زودی شاهد حضور بازیكنان دختر آذربایجان با نام تیم دختران تیراختور آذربایجان در بازی های لیگ فوتبال زنان ایران هم باشیم. این مصاحبه را تقدیم خوانندگان و حامیان فوتبالیست می كنم.

سمیه خرمی:

به خاطر افتخاری كه به آذربایجانی بودنم دارم صد در صد مایلم روزی در تیم فوتبال دختران تیراختور توپ بزنم.

- از خودتان بگویید؟

سمیه خرمی متولد 20/5/71 از شهرستان پارس آباد مغان با مدرك دیپلم علوم انسانی و در حال حاضر ... درتیم شهرداری اورمیه توپ می زنم.

- اوقات فراغتتان در خوابگاه چطور می گذرد؟

اغلب اوقات در خوابگاه سعی بر آن است كه با دختران دانشجوی دیگر رابطه ای دوستانه بر قرار كرده و فرهنگ ورزش را در بین دختران ترویج داده و آنها را هر چه بیشتر با فواید ورزش و علی الخصوص ورزش پرهیجان فوتبال آشنا كنم.

- چطور شد كه فوتبال را انتخاب كردید؟

من از بچگی عاشق فوتبال بودم و همیشه مسابقات فوتبال داخلی و خارجی را دنبال می كردم و با دیدن بازی های آقای علی دایی بیش از پیش راغب شدم كه فوتبالیست شوم.

- آیا فوتبال بازی كردن شما تضاد فرهنگی – رفتاری در

جامعه پارس آباد ایجاد كرد؟ بین فامیل و دوستان بازتاب آن چطور بود؟

بله! علی رغم اینكه فرهنگ سنتی ، اول در جامعه ایران و سپس در شهر پارس آباد حاكم است و دختران اصولا در چنین جوامع كوچكی تابع ضوابط و مقررات خاص خانوادگی و محدودیت جمعی هستند ، در اغلب اوقات خانواده ها و ساكنین شهر در باطن و گاهی اوقات در ظاهر اظهار نارضایتی خود را از حضور دختران در اردوهای چند ماهه نشان می دادند ولی به مرور و با آگاهی از جامعه سالم ورزش فوتبال در بین دختر ان نه تنها مخالفت نكردند بلكه راغب تر نیز شدند.

- ورزش فوتبال چقدر می تواند به نشاط شخصیتی دختران در آذربایجان كمك كند؟

همه ما به این مساله واقف هستیم كه فعالیت های ورزشی در بین تمامی افراد تاثیر مثبت ، بر روح و روان و جسم آنها دارد و در این میان دختران و خصوصا دختران آذربایجان از این مساله مستثنی نیستند و دختران می توانند در كنار فعالیت های آموزشی و شغلی خود با پرداختن به ورزش فوتبال تاثیر فوق مثبت از نتایج خود بگیرند.

- اگر زمانی آذربایجان تیم تیراختور دختران خود را تشكیل دهد مایل هستید در آن تیم توپ بزنید؟

صد در صد. به خاطر افتخاری كه به آذربایجانی بودنم دارم صد در صد مایلم روزی در تیم فوتبال دختران تیراختور توپ بزنم.

- زندگی فوتبالی یك دختر فوتبالیست و یك پسر فوتبالیست چه نقاط مشتركی می تواند داشته باشد؟ چه نوع تبعیضی بین این دو در دنیا ، كشور و جامعه ما می بینید؟

اینكه دنیای هر دوی این قشر فقط و فقط فوتبال است و بس ... در جامعه ما حمایت مسئولین از فوتبال آقایان خیلی خیلی بالاتر از فوتبال بانوان و گاهی تا چند صد میلیون می رسد ولی برای بانوان به سختی سقف قرار داد تا 8 میلیون تومان می رسد.

- انتظار دارید فوتبال دختران در ایران چطور حمایت شود وقتی تیم ملی ایران به خاطر حجاب از حضور در مسابقات بین المللی محروم می شود؟

انتظار بر این است مسئولین فوتبال ، از فوتبال بانوان در حدی حمایت كنند كه كشوری مثل اردن در بازی های خارجی اجازه اهانت به فرهنگ و حجاب دختران ایران را نداشته باشد.

- تیم بانوان ذوب آهن اردبیل وقتی منحل شد اعلام گردید توانایی تیم داری و مالی در این شهر وجود ندارد. این توانایی مالی و حمایتی را در تیم هایی چون تیم بانوان اورمیه و  استقلال چطور دیدید؟

بسیار عالی و مسئولین به فوتبال بانوان ارزشش بیشتری قائل هستند.

- فوتبال در اردبیل چه در سطح مردان و چه در سطح زنان چنگی به دل نمی زند. علت وضع این چنینی را چطور می بینید؟ چه كنیم تا فوتبال اردبیل هم جان دوباره بگیرد؟

بی توجه ای مسئولین اردبیلی به فوتبال چه در سطح بانوان و چه در سطح آقایان. فقط اینكه مسئولین به فكر حمایت از فوتبالیست ها باشند.

- علاوه بر تیمی كه در آن بازی می كنید. به كدام یك از تیم های فعلی در لیگ علاقه دارید و بازی های آن را تعقیب می كنید؟

بعد از تیراختور آذربایجان ، تیم ملوان انزلی!

- در مورد تیراختور آذربایجان چه فكر می كنید؟ و آخر لیگ به چه جایگاهی خواهد رسید؟

این تیم آذربایجانی امسال خوب بسته شده و بازیكنان خوبی جذب كرده است. ولی لیگ برتر فوتبال ایران قایل پیش بینی نیست!

-  ... و در آخر:

در آخر جا دارد از اینجا از خانواده دلسوزم و خانم سهیلا صادقی ( مشوق اصلی ) و اداره تربیت بدنی شهرستان پارس آباد مخصوصا از آقای ایمان نژاد ( رییس هیات فوتبال ) تقدیر و تشكر به عمل آورم.

كمند علیزاده:

تیم تیراختور تا این جا خوب توانسته خود را در بین تیم های بزرگ نشان دهد و مطمئنا شایستگی كسب مقام قهرمانی را در سطح جدول دارد.

- از خودتان بگویید؟

كمند علیزاده نماینده بازیكنان فوتبال بانوان استان اردبیل ، متولد 1368 ساكن شهرستان پارس آباد.

- اوقات فراغتتان در خوابگاه چطور می گذرد؟

سه روز در هفته چند ساعتی را به تمرین می پردازیم و بیشتر اوقات خود را در خوابگاه مشغول به گفتن شعر و كارهای شخصی خود می كنیم.

- چطور شد كه فوتبال را انتخاب كردید؟

من از زمان كودكی به رشته های ورزشی علاقه داشتم. به خاطر كمبود مكان ورزشی ، در آن زمان تنها سه رشته برای بانوان اختصاص داده بودند ( ووشو ، والیبال و فوتسال ) و من به خاطر علاقه زیاد به فوتبال این رشته را انتخاب كردم و از سال 1379 مشغول یاد گرفتن این رشته شدم.

- آیا فوتبال بازی كردن شما تضاد فرهنگی – رفتاری در جامعه پارس آباد ایجاد كرد؟ بین فامیل و دوستان بازتاب آن چطور بود؟

تنها از طرف خانواده و اقوام تحت حمایت و تشویق قرار گرفتم و تا اینجا مدیون خانواده خود هستم. من پس از سه سال تمرین سخت توانستم در مسابقات كشوری شركت كنم و در آن مسابقه از بین 32 استان مختلف بهترین بازیكن و بیشترین گلزن به حساب آمدم. بعد از این مسابقات بود كه به تیم ملی دعوت و به آن راه پیدا كردم. زمانی كه برگشتم متاسفانه هیچ استقبال ، قدردانی و حمایتی از سوی هیات های فوتبال شهرستان و استان به عمل نیامد. هم چنین توانستم در سال 89-88 در لیگ استان با زدن 36 گل بیشترین گل زن و بهترین بازیكن شناخته شوم. ولی متاسفانه باز هم هیچ حمایتی از من صورت نگرفت.

- ورزش فوتبال چقدر می تواند به نشاط شخصیتی دختران در آذربایجان كمك كند؟

ورزش كردن خود دارای نشاط و شادابی می باشد. ورزش فوتبال هم به دلیل

هیجانی كه دارد توانسته دختران زیادی را به خود جذب كند. اگر رفتار دختران فوتبالیست از قبل و بعد از ورزش فوتبال بسنجیم ، متوجه می شویم كه چقدر شخصیت آنها تغییر كرده و چقدر از لحاظ شخصیتی و رفتاری پیشرفت كرده اند.

- اگر زمانی آذربایجان تیم تیراختور دختران خود را تشكیل دهد مایل هستید در آن تیم توپ بزنید؟

بله! با تمام وجود برای آذربایجان خود ، بازی می كنم و به كمك دختران آذربایجان پا به پای هم این تیم را سرافراز می كنیم.

- زندگی فوتبالی یك دختر فوتبالیست و یك پسر فوتبالیست چه نقاط مشتركی می تواند داشته باشد؟ چه نوع تبعیضی بین این دو در دنیا ، كشور و جامعه ما می بینید؟

از نظر فنی این دو فرقی با هم ندارند. فقط به دلیل اینكه بازی های آقایان از طریق رسانه ها پخش می شود و مردم ما هم آنچه را كه با چشم می بینند باور دارند. پس رسانه ها باید این نقاط مشترك را به دید جامعه برسانند.

- انتظار دارید فوتبال دختران در ایران چطور حمایت شود وقتی تیم ملی ایران به خاطر حجاب از حضور در مسابقات بین المللی محروم می شود؟

نظام جمهوری اسلامی باید همین فرهنگ اسلامی را در جهان حفظ كند. باید به كمك دست اندر كاران ورزش در تمام عرصه های رشته های ورزشی برای بانوان به خصوص فوتبال حمایت را بیشتر كنند.

- تیم بانوان ذوب آهن اردبیل وقتی منحل شد اعلام گردید توانایی تیم داری و مالی در این شهر وجود ندارد. این توانایی مالی و حمایتی را در تیم هایی چون تیم بانوان اورمیه و  استقلال چطور دیدید؟

ذوب آهن اردبیل به خاطر كمبود مكان و نبود اسپانسر  منحل گردید و من به تیم اورمیه پیوستم. می توانستم در این تیم جایگاه خوبی را در این دو سال برای خود پیدا كنم. سال قبل تیم اورمیه در دسته یك كشور قرار داشت با اینكه اسپانسری در كار نبود اما از سوی هیات فوتبال اورمیه حمایت شدیم و به لیگ برتر راه پیدا كردیم.

- فوتبال در اردبیل چه در سطح مردان و چه در سطح زنان چنگی به دل نمی زند. علت وضع این چنینی را چطور می بینید؟ چه كنیم تا فوتبال اردبیل هم جان دوباره بگیرد؟

حمایت نشدن از طرف سازمان ها و هیات فوتبال استان – مكان ورزشی خاصی را برای بانوان فوتبالیست اختصاص ندادند. اگر هم دادند شاید در طول روز تنها دو ساعت  بود. از رییس هیات آقای نوتاش درخواست می كنم به بازیكنان در شهرستان های استان مخصوصا پارس آباد مغان توجه بیشتری كنند تا آنها بتوانند توانایی های خود را اثبات كنند.

- در این مورد می توانم بگویم همه تیم های لیگ فوق العاده هستند ولی من به خاطر اصالت و علاقه ای كه به آذربایجان دارم تنها بازی های تیراختور را تعقیب می كنم.

من فكر می كنم تیم تیراختور تا این جا خوب توانسته خود را در بین تیم های بزرگ نشان دهد و مطمئنا شایستگی كسب مقام قهرمانی را در سطح جدول دارد.

- علاوه بر تیمی كه در آن بازی می كنید. به كدام یك از تیم های فعلی در لیگ علاقه دارید و بازی های آن را تعقیب می كنید؟

تیراختور

- در مورد تیراختور آذربایجان چه فكر می كنید؟ و آخر لیگ به چه جایگاهی خواهد رسید؟

من فكر می كنم تیم تیراختور تا این جا خوب توانسته خود را در بین تیم های بزرگ نشان دهد و مطمئنا شایستگی كسب مقام قهرمانی را در سطح جدول دارد.

- ... و در آخر:

در آخر مسئولان ورزش استان به دختران و بانوان فوتبالیستی كه در مسابقات مختلف كشوری و استانی شركت می كنند و موفقیت های بسیاری كسب كرده و به دست می آورند توجهی داشته باشند ، هیات ها نیز بهتر است بانوان را تشویق و حمایت كنند كه آنها هم بتوانند جهانی بیاندیشند. یكی دیگر از مشكلات؛ نبودن اسپانسر قوی می باشد. اگر هم اسپانسری باشد تنها چند ماه تیم را حمایت می كند. كه در این میان البته لازم به ذكر است تیم فوتبال لیگ برتر با اسپانسری خوب شهرداری ارومیه در لیگ شروع به كاركرد ولی به علت اینكه كاملا بومی بود و از مربی با تجربه ای استفاده نكرد در نیم فصل اول نتایج قابل قبولی كسب نكرد و شهرداری اورمیه اسپانسری تیم را كنار گذاشت و تیم را به هیات فوتبال استان آذربایجان غربی پس داد! از هیات های استان های آذربایجان مخصوصا استان اردبیل تقاضا می شود كه به مشكلات بانوان فوتبالیست از نظر مالی رسیدگی شود تا ما هم قادر شویم تیمی در استان تشكیل دهیم و آن را سرافراز كنیم. در نهایت ... از مربی خود سركار خانم رویا ابراهیمی كه مرا پا به توپ كرد متشكرم. هم چنین از خانم هاشمی طه كه مربی در حال حاضر تیم هیات فوتبال استان آذربایجان غربی می باشد قدردانی می كنم و از رییس هیات فوتبال پارس آباد آقای ایمان نژاد هم به خاطر حمایت هایشان متشكرم.


هفته نامه فوتبالیست - شماره ۷۸

آرديني اوخو
جمعه 1 اردیبهشت 1391
بؤلوملر :