یاشاسین آزربایجان یاشاسین تراختور

آذربایجان كولتور تانترماخ

نیم نگاهی به رزومه مرد پرتغالی تراكتور سازان

سایت گل – آنتونیو خوزه كونسیسائوالولیویه را نام مربی جدید تراكتور سازی است كه به نظر باید طبق برنامه تنظیمی روز شنبه وارد تبریز شود ، اوكه ملقب به تونی است 66 ساله واهل پرتغال است وتجربه مربیگری در تیم های مختلف آسیای خصوصا كشور های عربی را داراست ، نگاهی به رزومه این مربی سال 1987- 89 * بنفیكا ی پرتغال - دو فصل سال89 -1991 *** بدون تیم سال 92 - 94 * بنفیكای پرتغال – دو فصل سال 94- 95 * بوردو فرانسه – یك فصل سال 95 – 96 * سویا اسپانیا - یك فصل سال 1996 – 2000 **** بدون تیم سال 2000- 2002 بنفیكا ی پرتغال سال 2002 – 2003 تیمن یانگ چین سال 2003 - الاهلی مصر 6 بازی سال 2003 – 2007 *** بدون تیم سال 2007 – 2008 * الاتفاق عربستان یك فصل سال 2008 – 2009 * شارجه امارات 16 هفته سال 2010- 2011 * الاتحاد عربستان یك فصل سال 2012 * تراكتور سازی ؟؟؟؟؟ در مورد تونی ا لولیویه را پرتغالی گفتنی اینكه رسول خصیبی بازیكن تبریزی در موقع حضور در كشور امارات در تیم شارجه امارات تجربه كار با این مربی را داشته مربی كه بدلیل نتایج ضعیف بعد 16 هفته از كار بركنار شد ، لیگ امارات با شركت 12 تیم فصل 2012 ، 2013 را با قهرمانی العین به پایان برد وشارجه رتبه آخر را بدست آورد.

آرديني اوخو
سه شنبه 23 خرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

با تمبر اختصاصی تراكتور آسیایی و جهانی شد….

به گزارش سایت خبری-تحلیلی باشگاه دیروز طی مراسمی كه در باشگاه تراكتورسازی با حضور ۱۰ هزار نفری هوادارن پرشور و مسئولین استانی و باشگاه برگزار شد از تمبر اختصاصی باشگاه به مناسبت صعود به آسیا رونمایی شد .

این تمبر با همكاری اداره پست یه سفارش سردار جعفری برای هوادارانی كه دوست دارند مرسولات پستی خود را با آرم باشگاه پست نمایند طراحی گردیده است.از این به بعد هواداران میتوانند تمامی مرسولات پستی خود را با تمبر اختصاصی باشگاه به تمام نقاط جهان پست نماییند.

و تیم تراكتور سازی را درتمام دنیا معرف نمایند

آرديني اوخو
سه شنبه 23 خرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

همچون همیشه نوفنده و پرقدرت، پیش بسوی تسخیر قله های جهانی

Tiraxturfans.Com. پورتال هواداران تیراختور آذربایجان در سومین سال حضور خود در بین هواداران، بدلیل برخی مشكلات شخصی در نظر داشت فعالیت خود را متوقف نماید اما به جهت احساس رسالت سنگین بر دوش خود و برای ارج نهادن به خواسته های منعدد هواداران در خصوص نیاز به ادامه ی فعالیت سایت در این مقطع حساس، بر آن شدیم با طراحی سایتی جدید و ایجاد تغییراتی در شیوه ی اداره ی آن و ایجاد امكاناتی جدید بستر را جهت مشاركت و تعامل هر چه بیشتر هواداران آماده نماییم از اینرو پورتال هواداران در فصل جدید با سبك و سیاقی جدید به فعالیت خود ادامه داده و امكان انتشار مطالب در سایت برای همه ی هواداران مهیا خواهد شد افزون بر آن، هواداران عزیز می توانند با فعالیت در فوروم سایت با ایجاد مباحث دلخواه به تبادل نظر و به اشتراك گذاردن دیدگاه خویش با سایرین بپردازند. امید آن داریم پس از كسب عنوان نایب قهرمانی در سومین سال حضور تیم محبوب آذربایجان در لیگ برتر، با مشاركت و همراهی همیشگی هواداران، گامهای خود را جهت حضور هر چه موفقیت آمیزتر آن در عرصه های جهانی مستحكم تر نماییم بدیهی است این مهم بدست آورده نخواهد شد مگر با جمایتها، تلاشها و همكاری مؤثر هواداران.

آرديني اوخو
یکشنبه 21 خرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

بررسی كارنامه ی تیراختور در لیگ یازدهم و نگاهی راهبردی به وضعیت آن در فصل آینده

Tiraxturfans.Com. تیراختور در شرایطی كه استطاعت و شایستگی فتح لیگ یازدهم را داشت و از ابتدای فصل نیز انتظارات از آن بر این مبنا چیده شده بود، سومین فصل حضورش در فوتبال ایران را با ایستادن بر جایگاه نایب قهرمانی و كسب جواز حضور در لیگ قهرمانان آسیا به پایان رسانده تا توقعات از آن برای فصل بعد و فصول آینده بیش از پیش افزایش یابد. قبل از شروع فصل امیر قلعه نوعی در روزی به یاد ماندنی و در میان استقبال عافلگیر كننده و غیرمنتظره ی هواداران وارد تبریز شد و از همان ابتدا هواداران انتظار و خواسته ی اصلی خود جهت قهرمانی تیراختور را از وی مطالبه نمودند. در هفته ی ششم و در روز جمعه 18 شهریور 90، تیراختور با تكرار پیروزی یكشنبه ی تاریخی 21 فروردین خود مقابل استقلال در آزادی همراه با فراز كمالوند و اینبار با امیر قلعه نوعی، برای اولین بار در تاریخ تأسیس باشگاه با ایستادن بر صدر جدول بر حریفان خط و نشان كشیده و خود را در قامت یك قهرمان معرفی نمود اما پس از آن با تأثیرپذیری از برخی عوامل درونی و بیرونی مسیر موفقیت آن ناهموار شد تا در نهایت به عنوان نایب قهرمانی بسنده نماید. با توجه به قرار داشتن تیراختور در مقطعی حساس پس از پیوستن امیر قلعه نوعی به استقلال، نوشتار حاضر در نظر دارد ضمن بررسی عوامل بازدارنده ی تیم محبوب آذربایجان از فتح لیگ برتر ایران، پیشنهاداتی را جهت تداوم حضور موفقیت آمیز آن در لیگ دوازدهم و مسابقات آسیایی ارائه نماید.

علل ناكامی تیراختور از دستیابی به قهرمانی را به شرح ذیل می توان خلاصه نمود:

عدم خودباوری به دلیل روحیه و اعتماد به نفس پایین تیمی

تیراختور اگرچه بر هواداران بی شماری تكیه می نماید كه برای به موفقیت رساندن تیم محبوب خود حاضر به انجام هر كاری، حتی حضور با شور و حال تمام در كنار آن در یخبندان و سرمای چندین درجه زیر صفر نیز می باشند اما وجود هوادار فقط شرط لازم بوده اما شرط كافی نمی باشد. در موفقیت یك تیم فوتبال عوامل مختلفی مانند زیربنای مدیریتی محكم و توانمند، شخصیت و ساختار تیمی با صلابت، وجود مربی كاربلد در رأس هدایت تیم، پشتوانه ی مالی قابل اتكاء، حمایت نهادهای مسئول امر ورزش و فوتبال و ... می تواند دخیل باشد. شخصیت قهرمانی یك تیم بعنوان یك فرایند در طول زمان شكل گرفته و از شروط تحقق چنین هدفی بیداری «قهرمانی درونی» قبل از به وقوع پیوستن بیرونی آن می باشد به این معنی كه قهرمانی ابتدائاً در ذهن یك تیم شروع به جوانه زدن و شكفتن نموده و سپس نشانه های آن در دنیای بیرونی نیز پدیدار میشود و تا زمانی كه تیمی به لحاظ ذهنی و روحی-روانی به سطح آمادگی لازم نرسیده باشد چنین هدفی نیز امكان تحقق پیدا نمی نماید. بخشی از تزریق شخصیت قهرمانی به تیمهای فوتبال توسط كادر فنی و سایر عناصر دخیل در مدیریت تیم و قسمتی از آن نیز تأثیر پذیرنده از ساختار درون و بیرون تیمی می باشد. گرچه امیر قلعه نوعی تیراختور را مكان مناسبی جهت تكرار قهرمانیهای خود با سپاهان تشخیص داده و با این هدف بر نیمكت داغ مربیگری این تیم جلوس نموده بود اما در هفته های آغازین فصل -حداقل جهت مدیریت انتظارات- علناً سخن از قهرمانی بمیان نیاورده و در هفته ی ششم ایستادن تیراختور بر صدر جدول شاید برای خود وی نیز منتظره نبود و بازیكنان نیز به تأسی از رویكرد كج دار و مریز سرمربی تیم، آنطور كه باید خود را با این هدف منطبق ننموده و تلاش لازم را جهت حفظ جایگاه خود بعمل نیاورده و بیشتر از یك هفته فرصت ایستادن بر این رتبه را نداشتند. چنین می توان گفت كه اعتماد به نفس، انگیزه و انگیزش لازم؛ و روحیه ی جنگندگی، شكست ناپذیری، اشتهای سیری ناپذیر و حس مثبت جاه طلبی جهت قهرمانی آنطور كه باید به تیراختور فصل یازدهم تزریق نشده بود كه این موضوع تا پایان فصل نیز بعنوان عاملی متوقف كننده در مسیر موفقیت تیم خودنمایی نمود. به این مسئله پوشش داده نشدن مناسب نقاط ضعیف و آسیب پذیر تیم را نیز می توان اضافه نمود.

گرفتار شدن در كمند حاشیه های خودساخته

در آستانه ی بازی با استقلال در هفته ی ششم، در یك بازی دوستانه با فولادگستر مشاجره ای اتفاقی بین امیر قلعه نوعی و مهدی كیانی یكی از شاخص ترین بازیكنان چهار فصل اخیر تیراختور حادث شد كه به رغم آنكه این پیشامد ناخواسته با مدیریت صحیح موضوع می توانست به سادگی رفع و رجوع گردد، در پیش گرفته شدن رویكرد غلط و سنتی از سوی مربی كه نشأت گرفته از غرور و تعصب نابجای وی بود - و البته وی برای جلوه ای منطقی و توجیه پذیر دادن به آن موضوعاتی مانند مقابله با بازیكن سالاری و مسائل اخلاقی را پیش می انداخت-، نقش خنثای باشگاه در حل و فصل آن و آتش بیار معركه شدن رسانه های زرد، آنچنان موضوع را بغرنج و پیچیده نمود كه تا حد تبعید اجباری این بازیكن به تیمی دیگر نیز پیش رفت و فقط آئین نامه ی سازمان لیگ برتر در خصوص ممانعت از معاوضه ی بازیكنانی كه در فصل قبل در عضویت تیمی بوده اند مانع از انتقالش به سایر تیمها شد اما به درازا كشانده شدن این مسئله و متعاقب آن حاشیه هایی كه به پیكره ی تیم تزریق شد سبب تضعیف ساختار تیمی و دور شدن آن از شرایط قهرمانی گشت تا جایی كه از بازی با استقلال در هفته ی ششم تا بازگردانده شدن اجباری این بازیكن در مسابقه ی پایانی نیم فصل اول در مسابقه با ملوان، یعنی در طول 12 هفته تیراختور با 4 پیروزی، 3 باخت و 5 تساوی و فقط كسب 17 امتیاز تا رتبه ی چهارم جدول نیز سقوط نمود در حالیكه تنها در شش هفته ی اول با 1 باخت و 5 پیروزی پیاپی و با بدست آوردن 15 امتیاز خود را به صدر جدول رسانده بود و همان فرجه زمانی فرصت ذیقیمتی برای تیمی مانند سپاهان فراهم آورد تا با سر و سامان دادن به وضعیت آشفته اش در هفته های ابتدایی فصل با جمع آوری امتیازات لازم خود را تا رتبه ی دوم جدول نیز بالا كشاند.

شیوه ی مربیگری كلاسیك امیر قلعه نوعی

گرچه امیر قلعه نوعی در عرصه ی مربیگری لیگ برتر ایران به موفقیتهای زیادی نائل شده و عنوان موفق ترین مربی لیگ را نیز یدك می كشد اما از روشی سنتی در مربیگری خود بهره برده و در واقع سبك مربیگری وی فرم به روزتر مربیگری نسلی است كه اشخاصی مانند علی پروین جزو سردمداران آن می باشند به همین خاطر در بسیاری از مسابقات فصل یازدهم، تیراختور هیچ راهكاری برای خنثی نمودن تاكتیك تیمهایی كه با در دستور كار قرار دادن یك بازی فیزیكی و تدافعی ابتكار عمل را از آن می گرفتند نداشت و چنین می توان عنوان نمود كه شاید در تیمهای دیگر نیز اگر ابزار لازم از جمله وجود بازیكنان خلاق كه با استعداد ذاتی خود گره بازی را بگشایند كمك حال قلعه نوعی نبود كاری از پیش نمی توانست ببرد تیراختور در دو بازی رفت و برگشت اسیر بازی صد در صد تدافعی مس سرچشمه شد و با آنكه از هفته ها قبل سقوط این تیم به لیگ دسته ی اول مسجل شده بود در بازی حساس ماقبل پایانی فصل در طلسم آن اسیر شده و به بیشتر از تساوی 0-0 نتوانست دست یابد و وقتی می بینیم كه سپاهان فقط با یك امتیاز بیشتر قهرمان شد اهمیت این دو امتیاز حیاتی از دست رفته بطور برجسته ای خود را نمایان می سازد. این مشكل تیراختور در بسیاری از بازیهای قبلی مانند مسایقه با راه آهن در تبریز، ملوان در انزلی، مس در كرمان، فجر سپاسی در تبریز و ... نیز مسدود كننده ی روند حركتی آن بود.

یارگیری نامتناسب در ابتدای فصل

علیرغم آنكه تیراختور تاكنون ارقامی میلیاردی جهت جذب بازیكنان صرف نموده است با بررسی كمی و كیفی بازیكنانی كه در طی سه فصل حضور این تیم در لیگ برتر به خدمت آن درآمده اند به این نتیجه می توان رسید كه شمار بازیكنان ناكارآمد همواره بیشتر از یك سوم لیست تیراختور را اشغال نموده است. این موضوع دلایل زیادی می تواند داشته باشد عدم گزینش صحیح بازیكنان سوی باشگاه، پدیده ی شوم دلالیسم حاكم بر فوتبال ایران كه به مربیانی مانند فراز كمالوند اجازه می دهد كه بازیكنان مصدوم، به درد نخور و خروجی و زاید سایر تیمها را با مبالغ هنگفت به خدمت گرفته و پورسانت خود را از آنان بگیرند و یا چنین بازیكنانی از سوی سایر دلالان به تیم تحمیل شوند و بكار بسته شدن شیوه ای «باری به هر جهت» برای انتخاب بازیكنان نه بر حسب نیاز خود بلكه صرفاً برای پر كردن لیست خود با بازیكنان سیاهی لشكر و ... از جمله عوامل آن می تواند باشد. در طی سه فصل گذشته هرگز یك مهاجم تراز اول كه در بین بهترین گلزنان لیگ برتر قرار داشته باشد در تیراختور حضور نداشته و در شرایطی كه تیمهایی مانند سپاهان و استقلال همواره از پتانسیل چنین بازیكنانی بهره میبرند مهاجمان تیراختور هیچگاه از سطح متوسط و زیر متوسط فراتر نبوده اند و در مقابل مهاجمانی مانند كریم انصاری فرد، فونیكه سی، برونو سزار و ... در سایر تیمها تیراختور به بازیكنی مانند علی علیزاده تكیه نموده است و اگر مجموع گلهای زده توسط بازیكنان سایر پستهای تیراختور نبود حتی می توانست تا رتبه های پایین جدول نیز تنزل یاید. اهمیت یارگیری در ابتدای فصل تا آن حدی است كه به عقیده ی بسیاری از كارشناسان نطفه ی قهرمانی تیمها نه در طول فصل بلكه با تدارك دیدن تیمی قدرتمند قبل از شروع فصل بسته میشود. بدلیل یارگیری نامتوازن تیراختور در موعد نقل و انتقالات فصل یازدهم و با توجه به مشكلاتی مانند كنار گذاشته شدن مهدی كیانی و مصدومیتهای بازیكنان، تیراختور نیم فصل اول را با 13-12 بازیكن به پایان رسانیده و پس از آن اقدام به تقویت خود نمود و بازیكنان جذب شده مانند قاسم حدادی فر و فرزاد حاتمی نیز درخشش چندان فوق العاده ای نداشتند و حتی بازیكنی مانند سیامك سرلك فرصتی بیشتر از بازی در دقایقی اندك را نیافت. وقتی در آغاز فصل تیمی با پتانسیل قهرمانی بسته نشده و به عبارتی پیچ و مهره به خوبی به هم چفت نشده باشد نتیجه ی این سرمایه سوزی در انتهای فصل جز باقی گذاشتن حسرت و افسوس برای هواداران نمی تواند باشد.

حاشیه سازیهای عناصر زرد

حاشیه ها همواره در پیرامون تیمها بعنوان عاملی مخرب ابفای نقش می نمایند و در خصوص تیراختور این قبیل حواشی سبك و سیاق و جهت گیری دیگری دارد. از سویی بدلیل حاكم بودن ساختاری انحصاری بر فوتبال ایران، حامیان سینه چاك سرخابی به انحاء مختلف در تلاش برای برای حفظ جایگاه انحصاری این دو تیم كه همچون بادكنكی به پشتوانه ی حمایتها و سرمایه های بادآورده ی بیت المال سایه ی سنگین خود را بر سر فوتبال ایران گسترانده می باشند و از سوی دیگر نگرش امنیتی و مخاطره آلود كه نشأت گرفته از نگاه «ناتنی» به آن می باشد سبب عدم پذیرش مطلوب آن در بدنه ی فوتبال ایران شده و به تبع آن سنگهای درشتی در مسیر حركتش انداخته میشود و همراستا با سیر موفقیت آن این قبیل حاشیه سازیها نیز از سوی رسانه ها و مطبوعات دیداری و شنیداری به اشكال گوناگون به اجرا گذاشته میشوند كه از مشهورترین و اثرگذارترین این قبیل رسانه های زرد، برنامه ی تخریبگر نود كه مستقیماً از سیمای ایران پخش میشود را می می توان نام برد.

مدیریت مسئله دار لیگ برتر ایران

اگر بگوییم كه مسئولان فدراسیون فوتبال، سازمان لیگ برتر وابسته به آن و كمیته های منشعب از آن بطور یكجانبه شرایط را برای قهرمانی تیم یا تیمهایی خاص فراهم می آورند پربیراه نگفته ایم. اشكالات بسیاری بر نظام كلی فوتبال كشور وارد بوده و راهبری فوتبال قبل از آنكه از ساختار منظبط و استاندارد حاكم بر آن تأثیر پذیرد از سلایق افراد متأثر میشود و این موضوع دست عده ای فرصت طلب را جهت سوء استفاده باز گذاشته و منویات شخصی در تصمیمات كلان فوتبال به ایفای نقش می پردازند. فردگرایی حاكم بر فوتبال ایران، گزینش داوران بر مبنای سلایق شخصی، مداخله های هدفدار در انتخاب داوران از سوی اشخاص مسئول و غیرمسئول، سمت گیری آرای كمیته ی انظباطی بر علیه تیمی خاص و ... فقط بخشی از آن می باشد. این آشفتگی و شكنندگی جاری در بطن مدیریت فوتبال تا حد تغییر ساعت مسابقات برای اهدافی خاص نیز پیش می رود و چنین می شود كه تیمی مثل تیراختور كه با صرف هزینه های میلیاردی بر لیگ برتر ایران پای گذاشته و به پشتگرمی احساس میلیونها هوادار در میادین حاضر میشود بازیچه ی برخی مسائل پیش و پس پرده میشود كه نمونه ی روشن آن در مسابقه ی ال كلاسیكوی ایران بین تیراختور و استقلال در سرما و برف و بوران چندین درجه زیر صفر تبریز كه با شاهكار محسن تركی به لجن كشیده شد به نمایش درآمد.

---

فصل دوازدهم، انتظارات، ضرورتها و اقدامات

در اینكه تیراختور پس از پیوستن قلعه نوعی به استقلال در مقطعی فوق العاده حساس بسر می برد شبهه ای وجود ندارد. از طرفی بدلیل بالا رفتن توقعات از نایب قهرمان لیگ یازدهم و انتظار از آن جهت فراهم آمدن زمینه ی حضور توأم با موفقیت آن در مسابقات آسیایی و از طرف دیگر احساس نیاز به داشتن نگاهی آینده نگرانه و راهبردی جهت آماده شدن بستر برای بسته شدن تیمی كه تیراختور و هواداران پرشمارش در سالهای آینده نیز از آن منتفع گردند ضرورت به خرج داده شدن حداكثر وسواس برای انتخاب بهترین فرد جهت سپرده شدن سكان هدایت آن نمایان میشود در طی روزهای اخیر برخی گزینه های خارجی و داخلی بعنوان نامزدهای نشستن بر نیمكت داغ مربیگری تیراختور در رسانه ها چرخیده اند كه تاپ مولر آلمانی و جورج خوزه ی پرتغالی و علی دایی و منصور ابراهیم زاده بعنوان جدی ترین گزینه های خارجی و داخلی مطرح گشته اند كه اگرچه باشگاه هنوز از بودن گزینه ای داخلی در لیست خود صحبت می نماید اما با پیوستن منصور ابراهیم زاده به نفت تهران و پاسخ منفی تلویحی دایی بحث گزینه های داخلی تقریباً منتفی گشته است و به نظر می رسد كه با در نظر گرفتن شرایط موجود انتخاب گزینه ای خارجی تنها انتخاب تیراختور باشد و با نگاهی كلی به لیست مربیان ایرانی نیز می توان به این نتیجه رسید كه مربی ایرانی در خور شأن تیراختور كه با اهداف تیم و اقیانوس عظیم هوادارانش سازگار باشد وجود ندارد و تفكر باشگاه روی گزینه ای داخلی نمی تواند به چیزی غیر از عدم شناخت درست و كامل آن از مربیان فوتبال ایران مرتبط باشد. روشن است كه اگر باشگاه اندیشه ای منطقی در این خصوص داشته باشد هرگز نباید انتخاب مربیان كنار گذاشته شده ی سایر تیمها مثل پرویز مظلومی به مخیله ی آن نیز خطور نماید و یا مربیانی مانند فرهاد كاظمی نیز هر آنچه در چنته داشته تاكنون نشان داده و اكنون چیزی برای عرضه ندارند. ایشان اگر خیلی مربی قابلی بودند قطعاً تیم پیكان پس از صعود به لیگ برتر با وی، عبدالله ویسی را جایگزینش نمی نمود. باشگاه هرگز نباید جهت راحتی خودش روی به مربیان توسری خور مثل مظلومی بیاورد تیراختور بزرگتر از آنست كه سكان هدایتش به چنین افرادی سپرده شود. به پشتوانه ی تجربیاتی كه در طول زمان بدست آمده است اكنون در فوتبال ایران و جهان تیمها روی به جوانگرایی آورده تا با انتخاب چنین مربیانی شور نشاط را به تیم خود تزریق نمایند و دیگر دوره ی مربیان سنتی سپری گشته است از اینرو باشگاه می بایست روی تمامی گزینه های داخلی خط قرمزی كشیده و فقط به انتخاب یك مربی خارجی كه با اهداف باشگاه منطبق باشد اندیشه نماید.

شروطی به قرار ذیل را باشگاه جهت انتخاب یك مربی خوب خارجی می تواند مد نظر قرار دهد:

1. انتظار از مربی چیست؟ فقط حضوری كج دار و مریز در فصل آینده و یا اهداف بزرگی مانند قهرمانی ایران و یا آسیا در نظر گرفته میشود؟

2. هدف ارائه ی چه نوع فوتبالی می باشد؟ فوتبالی تهاجمی، تدافعی، نتیجه گرا، منطقی و با برنامه؟ و ...!؟

3. سبك مربیگری مربیان كدام كشور با شیوه ی بازی تیراختور سازگار می باشد؟

4. این فرد برای چه مدت زمانی انتخاب می شود؟ یك ماه!؟ دو ماه!؟ چند ماه!؟ یك فصل و یا چند فصل؟

5. شخصیت و اعتبار حرفه ای و كلاس كاری مربی چقدر برای باشگاه مهم می باشد؟

واضح است كه باشگاه روی فردی كه انتخاب می نماید حداقل برای یك فصل حساب می نماید اما گاهاً تجربه ای مانند میودراك یسیچ در شهرداری پیش می آید كه به دلیل برآورده نشدن انتظارات، باشگاه با تجمل خسران فراوان اقدام به تغییر سرمربی می نماید اما این رفت و آمد به قیمت گزافی برای تیم و هواداران می تواند تمام شود به همین خاطر در گزینش مربی باید حداكثر حساسیت به خرج داده شده و باشگاه فریب نام برخی نامهای بزرگ را نخورد. گرچه مربیی مثل تاپ مولر تحربه ای 25 ساله در عرصه ی مربیگری داشته و در تیمهای مطرح آلمان مثل اینتراخت فرانكفورت، بوخوم، بایر لوركوزن،‌ هامبورگ به مربیگری مشغول بوده اما تنها تجربه ی خارجی این مربی 61 ساله ی آلمانی مربیگری در تیم ملی گرجستان بین سالهای 2006 الی 2008 بوده و بدلیل نتایج ضعیف از این تیم كنار رفته است و در طی چهار سال اخیر نیز در هیچ تیمی مربیگری ننموده و در واقع می توان وی را یك مربی بازنشسته به حساب آورد. ضمن اینكه مربیان نام آشنای آلمانی مانند رولند كخ در استقلال، ارنست میدن دورپ در تیراختور و برخی مربیان دیگر نیز تجربه ی ناموفقی داشته اند از اینرو با در نظر گرفتن سبك بازی فوتبال آذربایجان انتخاب مربیانی آلمانی كه معمولاً تیمهای تحت هدایتشان فوتبالی كند و ماشینی را به نمایش می گذارند نمی تواند انتخاب مناسبی باشد. اكنون در تمام دنیا روی به مربیان جوان و پرانگیزه آورده و یك مربی كم نام و نشان به نام روبرتو دی متئو با گرفتن جای آندره ویلاس بواس اخراجی كاری می كند كارستان و چلسی را برای اولین بار در طول تاریخ خود بر قله ی لیگ قهرمانان اروپا می نشاند كاری كه مربیان بزرگی مثل لوئیز فلیپه اسكولاری، خوزه مورینیو و كارلو آنچلوتی از عهده ی انجام آن برنیامده بودند. گرچه تفاوت فوتبال ایران با اروپا بسیار است اما قواعد و مقتضیات فوتبال در تمام جهان یكسان بوده و از اینرو باشگاه تیراختور باید با به خرج دادن هوشمندی در انتخاب، قید مربیان از رده خارج شده و اصطلاحاً پیر پاتال را زده و به انتخاب مربیی متناسب با انتظار و نیاز خود و هوادارانش اقدام نماید. با در نظر گرفتن سبك بازی تهاجمی تیراختور و انتظار هواداران جهت به نمایش گذاشته شدن فوتبالی تماشاگر پسند اما در عین حال با برنامه، تاكتیكی و نتیجه گرا از تیم خود و با در نظر گرفتن سبك فوتبال در كشورهای مختلف جهان، مربیان آلمانی انتخاب مناسبی نبوده و مربیان كشورهایی مانند پرتغال و اسپانیا و سایر كشورها با سبك فوتبالی مشابه مناسبتر می باشند. در این فصل باشگاه نباید اشتباه فصل گذشته در خصوص استقلالیزه و پرسپولیسیزه نمودن تیراختور را تكرار نموده و هم در انتخاب مربی و هم در به خدمت گیری بازیكنان اصل را بر جذب اشخاصی بگذارد كه شخصیت بزرگ تیراختور و هوادارانش برایشان از هر چیزی مهمتر باشد. امید كه باشگاه پرهوادار تیراختور با استفاده حداكثری از پتانسیل و امكانات موجود و در نظر گرفتن تمامی جوانب امر به انتخابی صحیح دست زده و بستر را جهت درخشش تیم محبوب آذربایجان در فصل دوازدهم و فصول آینده لیگ برتر ایران و همچنین مسابقات آسیایی مهیا نماید.

آرتان آرمان

آرديني اوخو
یکشنبه 21 خرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

آذربـایـجان گـوزل،گـوزل باغـــلار یـــن

آذربـایـجان گـوزل،گـوزل باغـــلار یـــن
سـنیـن قـوخـماز اوجـا اوجـا داغــلار یـــن

بــیرده گــورم سـنین اییـی چـاغــلاریـــن

ستارخانلارچیخسین باشین اوجالسین

ایللر اوتسون تمدونون قوجا لـسیـن



آذر بـایجان باهـاریم سـان یـازیــم ســان

آتـام سنـسـن آنـام سنـسـن نـازیــم ســان

گونول لرده ،سوزدانــیشان ســازیــم ســان

سـنسـیز اولمازیاشـایـشیـن قایـداسی

چـالیـشـمـاغیـن الـشـمـاغین فایداسی





آذربایجان داماریمدا قانیم سان

جیگریم سن اورییم سن جانیم سان

شاهیم سنسن پاشام سنسن خانیم سان

قوربان اولسون سنه منیم وارلیغیم

اولكه سئومك اولماز منیم آرلیغیم



آذربایجان قلبیم سنه یانیو

منی گورن دلی اولموش سانیو

آشق بیلمیین قرقی ندن قانیو

سنسسیز اولام هچ بیرزامان گوله مم

سنین ناكشین یورییمدن سیله مم





آذربایجان دده قورقوت بالاندی

شهرتیوی آغیزلارا سالاندی

بابك آدی تاریخلرده قالاندی

اوشاقلارین افتیخارلار یارالدیپ

دوشما نیوین رنگی روفون سارالدیپ



آذربایجان كوراوغلولار دوغوپسان

سارا خاتین چایلاریندا بوغوپسان

یابانجی لار بو یوردودان قوغوپسان

قوچاق نبی داغلاریندا دایانیپ

دوشمان لارین خام یوخودان اویانیپ



آذربایجان یورك قانه دولوپدی

چیچكلرین قارا باغدا سولوپدی

آراز بیزه بویوك دیوار اولوپدی

ائرمنی لر اوزاق گوروپ بیزلری


آرديني اوخو
پنجشنبه 11 خرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

ANA ÜRƏYİ


ANA ÜRƏYİ


Mehriban nəfəsli məhəbbətində
Kim deyər xəsisdir ana ürəyi?
Xeyir, tükənməyən səxavətində
Üfüqsüz dənizdir ana ürəyi.

Bəzən od- alovlu şimşəyə bənzər,
Bəzən bir yanıqlı tütəyə bənzər.
Bəzən təzə, yumşaq ipəyə bənzər,
Əzizdən əzizdir ana ürəyi.

Yansa mənzil- mənzil işıq yayar o,
Soyusa övladı yetim qoyar o.
Yanmaqdan nə bezər, nə də doyar o,
Günəşlə əkizdir ana ürəyi.

Dəysə ayağına bir çaylaq daşı,
Göynəyər ananın qəlbinin başı…
Yıxılsan, yaranı yuyar göz yaşı,
Büllurdan təmizdir ana ürəyi.

O bir nərə çəksə döyüşdə əgər,
Dağlar, qarlı dağlar baş- başa dəyər.
Ay donar yerində, ulduz göz döyər,
Sanma ki, acizdir ana ürəyi.

Odur kəhkəşanı bütün zamanın,
Bizik ulduzları o kəhkəşanın…
Doğma sinəsində Azərbaycanın
Bakıdır, Təbrizdir ana ürəyi


آرديني اوخو
پنجشنبه 11 خرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

كد آهنگ پیشواز تیراختور در ایرانسل

٢٢١١٢٩٣ سرود باشگاه تراكتورسازی گروه باریش
۴۴١٣٣٢٣ قارتال تراختور۱ اصغر صفی پور
۴۴١٣٣٢۴ قارتال تراختور۲ جدید! اصغر صفی پور
۴۴١٣٣٢۵ تراختور اصغر صفی پور
۴۴١٣٣٣٧ قارتال تراختور۳ اصغر صفیپور

 

نحوه استفاده :

انتخاب آهنگ دلخواه

مثال زیر

۴۴١٣٣٣٧قارتال تراختور۳ اصغر صفیپور

فرستادن كد آهنگ به ایرنسل با شماره 7575

بعد از فرستادن پیام (كد به ایرانسل ، به 7575) آهنگ برای شما پخش میشود

آرديني اوخو
پنجشنبه 4 خرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

خبر خوش / دبیری:كمیته انضباطی حق را به ماشین‌سازی داد

ماشین سازی - ایدمان اسپورت

 

افشین دبیری در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، در مورد پیگیری شكایت ماشین‌سازی بابت استفاده تربیت یزد از بازیكن سرباز اظهار داشت: كمیته انضباطی رای ۳ صفحه‌ای صادر كرده و در مورد تخلف تربیت یزد برای استفاده از بازیكن سرباز حق را به ما داده است، اما اعلام كرده زمانی كه مجوزی از سوی نیروهای مسلح به باشگاهی داده می‌شود فدراسیون فوتبال می‌تواند به بازیكن اجازه بازی دهد.

وی گفت: در مورد شكایتی كه به بازرسی نیروهای مسلح در مورد تخلف تربیت بدنی این ارگان كرده‌ بودیم آنها اعلام كردند ما به باشگاه ماشین سازی پاسخگو نیستیم و اگر وزارت ورزش بخواهد می‌توانیم به آنها پاسخ بدهیم. ما هم با وزارت ورزش صحبت‌هایی را انجام دادیم و سجادی، معاون ورزش هم كار را به كارشناس مربوطه سپرده و باید منتظر نتیجه آن بمانیم.

مدیرعامل باشگاه ماشین‌سازی عنوان كرد: با پیگیری‌هایی كه انجام دادیم، به این نتیجه رسیدیم كه آنها خودشان تخلف صورت گرفته را قبول كرده‌اند، اما می‌خواهند فقط وقت را هدر بدهند و كار را مشكل‌تر كنند.

دبیری ادامه داد: حسن‌زاده، رئیس كمیته انضباطی به ما اعلام كرد كه اگر حتی ۲۴ ساعت قبل از بازی پلی‌آف نامه‌ای مبنی بر تخلف به فدراسیون می‌دادند می‌توانستیم این مسابقه را عقب بیندازیم. در حال حاضر كمیته انضباطی به ما قول داده كه اگر نامه نیروهای مسلح به دست این كمیته برسد قطعاً ماشین‌سازی راهی پلی آف خواهد شد و مسابقه برگزار شده بین گهر زاگرس و ایرانجوان در این مرحله باطل و مسابقه مجدد در نظر گرفته می‌شود.

آرديني اوخو
دوشنبه 1 خرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

تیراختور قبلا هم معمولی نبود

تیراختور قبلا هم معمولی نبود

خبرورزشی با درج مطلبی با عنوان “تراكتور آسیایی بسته شود”، ظاهرا خواسته تیراختور تقویت شود. ولی با لحنی نوشته كه گویا تیراختور برای اینها مصداق ضرب المثل آش كشك خاله است، كه مشخصا به موارد زیر می توان اشاره كرد:

- تراكتورسازی دیگر یك تیم معمولی نیست!!

- مطمئنا هیچ فوتبالدوستی نمی خواهد شاهد باشد كه تراكتورسازی در آسیا زنگ تفریح حریفان باشد!!

در این مورد باید پاسخ داد كه اولا تیراختور قبلا هم معمولی نبود. تیمی كه در همان بدو حضور مجدد در لیگ برتر، بیشترین تعداد تماشاگران را در همه جا و در هر شرایط آب و هوایی دارد، و نیامده مدعی شده، هرگز معمولی نبوده است. ولی معلوم نیست چرا آنها وقتی پشتیبانی قاطع و منحصر به فرد طرفداران تیراختور را می دیدند چرا ككشان نمی گزید و اوضاع را معمولی و غیر مهم ارزیابی می كردند!؟

و ثانیا، تیراختور با همین تیم فعلی كه دارد هر سه تیم سپاهان و استقلال و پیروزی را كه در آسیا از گروه خود صعود كرده‌اند، شكست داده است. بنابراین طرفداران تیراختور هیچ نگرانی از این بابت ندارند كه تیراختور در آسیا به زعم آقایان زنگ تفریح شود!! بلكه طرفداران میلیونی تیراختور بسیار فراتر از اینهاست و اگر تیم تقویت شود نه برای زنگ تفریح نشدن، بلكه برای حضور تمام عیار و تلاش برای كسب عنوان آسیایی است.

تكرار داستان محرومیت برای تیراختور

فصل تمام شد ولی باز هم مثل سال قبل، محرومیتهایی پیش از شروع فصل بعد، شامل حال تیراختور شد، البته اگر امیرپاشا از تیراختور نرود! البته این بار به جای تماشاگران، مربیان دو جلسه حق حضور روی نیمكت را ندارند! داستان هم بر می گردد به مشاجره میان مربیان تیراختور و مس سرچشمه؛ من كه مانده‌ام چرا در این دعوا حكم مربیان تیراختور سنگین تر است!

دعوای زرگری سر بلیت فروشی

یك نكته مغفولی هست كه به آن پرداخته نشده است. همگی در جریان اختلاف سر چگونگی بلیت فروشی بازی‌های تیراختور هستیم؛ ولی گویا از جزئیات و چند و چون آن زیاد مطلع نیستیم؛ ولی چون گفته می شد چرا نباید درآمد حاصل از پول بلیتها به جیب باشگاه نرود شاكی بودیم. در بازی تیراختور-ملوان كه بلیت را خود باشگاه می فروخت، در حالی‌كه تخمین، حول و حوش 50 هزار نفر و حداقل چهل هزار نفر بود، تعداد تماشاگران سی و چهار هزار و خرده‌ای اعلام شد؛ ولی گویا دعوا دعوای زرگری بوده است!

نظرسنجی: اگر ‘كمال پاشا’، جایش را به ‘امیر پاشا’ نمی داد…

این روزها كه شایعات نقل و انتقالات داغ است، فقط باید منتظر ماند و دید كه بالاخره كی به كجا خواهد رفت. اما آنچه در باشگاههای دیگر مشخص است ، حتی امثال مدیرروستا و دایی و استیلی و … هم مشتری پر و پا قرص دارد، چه برسد به سرمربی تیمی كه فقط با دو سه سوت مغرضانه و غلط، و یا یكی دو تعویض دیرهنگام و … از تصاحب جام قهرمانی بازماند و به دومی قناعت كرد؛ یعنی امیر قلعه‌ نویی كه افتخارات مربیگری‌اش بسیار است. حالا هم فصل تمام شده و به نظر می رسد قلعه‌نویی در تیراختور لااقل یك سال دیگر خواهد ماند و ما هم از این بابت خوشحال خواهیم شد. اما در این میان بازار گرمی‌هایی هم اگر بشود طبیعی است و بنابراین این هم باید طبیعی باشد كه در زمان عقب بر گردیم و ببینیم، اگر كمال پاشا جایش را به امیرپاشا نمی داد، آیا تیراختوری كه در یك روند صعودی، در سال اول حضور در لیگ برتر هفتم(كه باید سهمیه را كسب می كرد)، و در سال دوم پنجم شد(كه باید دوم یا قهرمان می شد)، آیا در لیگ این فصل كه تعداد مدعیانش كمتر هم شده بود و تیم پنجاه امتیازی صبا آسیایی شد، حداقل رتبه سومی را از آن خود كند!؟ البته همانطور كه در سطور فوق ذكر شد، تیراختور امسال باید با بالای 70 امتیاز قهرمانی را با اقتدار از آن خود می كرد و نمی خواهیم از ارزشهای قلعه‌نویی بكاهیم؛ ولی در فوتبال حرفه‌ای، عواملی چون”صرفه اقتصادی” و بهره‌وری اهمییت دارند، سؤال زیر مطرح می شود. لطفا شما هم نظرسنجی”اگر كمالوند ابقاء می شد و قلعه نویی به جای او نمی آمد، تیراختور در این فصل، چند امتیاز كسب می كرد؟” شركت كنید:

http://tiraxturum.blog.com

آیدین كسائی

آرديني اوخو
شنبه 30 اردیبهشت 1391
بؤلوملر : إدمان,

قلعه نویی شنبه با تراكتور می بندد

قلعه نویی كه امسال برای بازگشت به استقلال دورخیز كرده بود به علت مخالفتهایی كه به خصوص از طرف خانواده وی وجود دارد یك فصل دیگر در تراكتور خواهد ماند

امیرقلعه نویی به احتمال زیاد فردا (شنبه) قرارداد خود را با تركتورسازی تمدید خواهد كرد.
به گزارش «دنیای صنعت» به نقل از گل ، قلعه نویی كه امسال برای بازگشت به استقلال دورخیز كرده بود به علت مخالفتهایی كه به خصوص از طرف خانواده وی وجود دارد یك فصل دیگر در تراكتور خواهد ماند.

منابع گل گزارش می دهند تغییر و تحولات در تراكتورسازی امنیت خاطرقلعه نویی را فراهم كرده است و او بی میل به ادامه كار در تبریز نیست.

گل

آرديني اوخو
شنبه 30 اردیبهشت 1391
بؤلوملر : إدمان,

نه‌دن تیراختور اورك‌دن سئویلیر؟

گئجه یاری‌سی‌دیر؛ فوتبول دالغاسی(موج فوتبال) وئرلیشینده، فوتبول فئدراسیونون هیأت رئیسه سئچیمی، و اورا “اوستان” نوماینده‌لرینین یول تاپماسی‌نین گركلی اولدوغوندان دانیشیرلار. آما بئله دانیشیردیلار، سانكی بورالاردا آزربایجان‌ كی هئچ، كانادا دان توت آلاسكایا یئرلشیب! “آزربایجان” یئرینه او قدر “شومالیغرب” دئدیلر، منه ائله گلدی كی بوندان سونرا تیراختورو آلقیشلایاندا، “یاشاسین آزربایجان” یئرینه، “یاشاسین شومالیغرب” دئیه‌ك!!

تیلویزیونون انگین باسیب، اوزانیرام یاتام. بئله باشیمیزی قاتمیشیق تیراختورون سونوجلاری، و حتی بیر ایكی دنه اویونچونون آلت‌دان گئیدیكلری گؤی گؤینكلره(!)، آز قالیر تیراختورون بیر كولوب دان اوستون اولماق نه‌ده‌نینی اونوداق!

یارین قیش سونونون ایكینجی گونو، فئوریه‌نین 21جی گونو، دونیالیق آنادیلی گونو، و بو مملكت‌ده آنادیلی عمد ایله اونودولان گوندور! یونئسكونون گئنل آپاریجی‌سی ایرینا بوكووا، 2012 جی ایلی‌نین آنادیلی گونونه وئردیگی ساوینین باشیندا، نئلسون ماندئلانین بو گؤزل سؤزونو یازمیشدیر:

Nelson Mandela once said that “If you talk to a man in a language he understands, that goes to his head. If you talk to him in his language, that goes to his heart”. (un.org)

توركجه‌سی اولار: “بیر اینسان ایله، بیلدیگی دیلینده دانیشسان، سؤز اونون باشینا گئدر. اونون اؤز دیلینده دانیشسان، اونون اورگینه گئچر“. آزربایجانلیلارین نه‌دن تیراختوردان سونرا باشقا تاخیملاری سئومه‌دیكلری، و تیراختورو سینیرسیز سئومكلری‌نین رمزی بودور. بیلمه‌یه‌نلری بیلسینلر.

اؤز وارلیقلاری و كیملیكلرینی قوروماغا بیرینجی اؤنم وئرنلره، بو گونو قوتلو اولسون دئییرم.

یاشاسین تیراختور، یاشاسین آزربایجان

آیدین كسائی

http://tiraxturum.blog.com

آرديني اوخو
شنبه 30 اردیبهشت 1391
بؤلوملر : إدمان,

تیراختور 2 ملوان صفر؛ نایب قهرمانی سرخهای آزربایجان و افسوس فرصتهای از دست رفته

 

Tiraxturfans.Com. تیراختور در حضور افزون بر 40 هزار هوادار پرشور خود با پیروزی مقابل ملوان برای نخستین بار در تاریخ باشگاه به نایب قهرمانی لیگ برتر دست یافت.

شروع طوفانی تیراختور درست در دقایق 3 و 6 سبب فرو ریختن دروازه ی ملوان برای دو بار توسط فلاویو لوپز و محمد براهیمی گشت تا هواداران به تماشای یك مسابقه ی پرگل و جذاب امیدوار شوند. ملوان كه در دقابق ابتدایی مسابقه ساختار تیمی خود را بهم ریخته می دید در ادامه بخود آمده و چند بار در ضد حملات خطرناك ظاهر شد اما عكس العملهای عالی محسن فروزان دروازه ی تیراختور را بسته نگه داشت تا دو تیم با پیروزی 2 بر صفر تیراختور به رختكن بروند.

در نیمه ی دوم ملوانیها انسجام بیشتری به بازی خود داده و به نسبت نیمه ی اول تسلط بیشتری بر توپ و میدان پیدا نمودند و در مقابل تیراختور نیز بطور جسته و گریخته برای افزودن بر گلهای خود تلاش نمود اما تلاش هیچكدام از آنها مثمر ثمر واقع نشد تا این مسابقه با پیروزی 2 بر صفر تیراختور به نقطه ی پایانی خود رسیده و تیراختور ماراتن پرفراز و نشیب لیگ یازدهم را با كسب عنوان نایب قهرمانی به اتمام برساند.

در مسابقه ی حساس همزمان سپاهان در اصفهان با تساوی 0-0 مقابل مس سرچشمه متوقف شد تا تنها با اختلاف یك امتیاز نسبت به تیراختور برای سومین فصل پیاپی و برای چهارمین بار در كل ادوار لیگ برتر به عنوان قهرمانی دست یابد. قهرمان شدن سپاهان فقط با یك امتیاز بیشتر، بیش از پیش افسوس فزصتهایی كه به سادگی در طول فصل، بوِیژه با تساوی هفته ی قبل مقابل مس سرچشمه برای تیراختور و خیل عظیم هوادارانش از دست رفت را بر جای گذاشت.

در دیگر مسابقه استقلال در استادیوم آزادی با پیروزی 3 بر صفر مقابل نفت تهران با توجه به تفاضل گل كمتر نسبت به تیراختور در جایگاه سوم قرار گرفت و نفت را نیز از دستیابی به مقام چهارمی و صعود به آسیا باز داشت.

گرچه با قدری دقت، احساس مسئولیت بیشتر و دوری از برخی حواشی ضربه زننده و البته نبود حاشیه سازیها، اشتباهات فاحش و مفتضحانه ی داوران علی الخصوص در بازی با استقلال، حق خوریها، سنگ اندازیها و چوب لای چرخ كردنهای معمول فوتبال ایران، تیراختور براحتی می توانست جام قهرمانی را نیز بالای سر ببرد اما امید است كه كادر فنی تیم، مدیریت باشگاه و سایر اركان دخیل در اداره ی تیم با درس گیری از نتایج این فصل تیراختور و دوری از برخی اشتباهات زمینه ی قهرمانی آن را برای فصل دوازدهم مهیا سازند.

پورتال هواداران تیراختور كسب عنوان نایب قهرمانی سرخهای آذربایجان را كه خیل عظیم عاشقان این تیم نقش ویژه ای در نیل به آن داشتند به آحاد ملت قهرمان آزربایجان تبریك و تهنیت گفته و برای تیم محبوب آزربایجان آرزوی درخشش در آسیا و روزهایی پر از پیروزی و موفقیت می نماید.

.

آرديني اوخو
دوشنبه 25 اردیبهشت 1391
بؤلوملر : إدمان,

نایب قهرمانی تیم تیراختور را به تمام آزربایجانیها تبرك عرض الیوروم

تیم تیراختور تنها با یك امتیاز قهرمانی را از دست این در حالی است كه سرمربی تیم تیراختور آزربایجان

امیر پاشا گفت : كه 12 امتیاز ما را داروران (تركی و ممبینی ) از ما گرفتند

بعد از دومی تیم تیراختور آزربایجان تمام آزربایجان در غرق شادی شده است و از تمام آزربایجانی های دعوت میشود در تمام این سرزمین به شادی بپردازند

و شادی خود را با دیگران تقسیم كنند

با تشكر مدیریت سایت : آنا وطن سؤزو

آرديني اوخو
جمعه 22 اردیبهشت 1391
بؤلوملر : إدمان,

وطنیم آزربایجان

هاچان، بیرده،گورم سنی
آنا یوردوم،آنا وطن
گول اوزووه، حسرت قالیب
سن سیز، گلدیم جانا، وطن
مین داوادا،مین دویوشده
بولاشمیسان قانا،وطن
كیم دور سنه،ایری باخا؟
كیم دور،سنی دانا،وطن؟
جانیم اولسون،سنه قربان
آزربایجان، آزربایجان

آرديني اوخو
پنجشنبه 21 اردیبهشت 1391
بؤلوملر : إدمان,

بنای پاسارگاد مقبره كوروش نیست !

 بنای پاسارگاد مقبره كوروش نیست !

    حسن راشدی 

     چندی پیش در وبلاگی ‘ تصویر فردی به نمایش گذاشته شده بود كه برای اظهار بندگی به كوروش  سر سلسله هخامنشیان ‘  به پای مقبره ای كه به نام وی در پاسارگاد منسوب است ‘ افتاده و بر خاك آن سجده می كرد ! و این در حالی است  كه  بنایی كه به نام مقبره كوروش در پاسارگاد مشهور  است نمی تواند  قبر كوروش هخامنشی باشد !

     قبر كوروش كه گفته می شود در پاسارگاد است ، افسانه ای بیش نمی تواند باشد ؛ زیرا  آنچه كه امروز به قبر كوروش مشهور است  در كتابهای تاریخی حمداله مستوفی ‘ ابن بطوطه و دیگر سیاحان و مورخان قرون گذشته  و در میان مردم محل به " مقبره مادر سلیمان" مشهور بوده كه در دوره پهلوی اول آنرا به نام  "مقبره كوروش " به مردم معرفی كردند !

پاسارگاد به چندین دلیل نمی تواند مقبره كوروش باشد كه به سه تا از آنها اشاره می شود  :

     1-  كوروش در جنگ با ماساژتها ، یعنی با تركان  ماقبل میلاد مسیح ، به دست ملكه توموروس ‘ بانویی كه رهبری و پادشاهی تركان ماساژت را به عهده داشته كشته می شود ، محل كشته شدن كوروش طبق روایت هرودوت مورخ مشهور یونانی، شمال رودخانه آراكس ( آراز = ارس ) بوده ، ولی "پیر نیا " مورخ ایرانی دوران پهلوی بر هرودوت ایراد گرفته و محل كشته شدن وی را نه شمال رود ارس ‘ بلكه شمال رود جیحون می داند ؛ با توجه به نوشته های تاریخی هرودوت و پیرنیا ‘ و تاكتیكهای جنگی  قرون گذشته و حتی كنونی   ‘  اصولا در جنگ، فرمانده كل قوا در پشت و منتها الیه لشگر و مسئول فرمان حمله و تنظیمات قوا ست ؛ وقتی درجنگی فرمانده كل قوا (كوروش ) كشته می شود ، یعنی شكست كامل لشكر مهاجم و نابودی كامل قوای مهاجم كه نتیجه اش جز  از بین رفتن روحیه مقاومت سربازانی كه احتمالا از جنگ جان سالم بدر برده اند و پا به فرار گذاشتن كسانی كه  كشته نشده اند  نیست !

      در موقعیتی كه كوروش كشته می شود و سرش از تنش جدا می شود و به دست ملكه تومروس می افتد ، كدام سرباز زنده مانده و روحیه باخته پارس و با كدام  جرئت می تواند  جسد بدون سر كوروش را از میان سربازان فاتح تومروس پیدا كند و كشان-كشان از میان آنها خارج  كند و تا پاسارگاد شیراز ببرد ؟!

     2- اگر كوروش در شمال ارس كشته شده باشد فاصله این مكان تا پاسارگاد به بیش از 1500 كیلو متر و اگر در شمال رود جیحون كشته شده باشد به بیش از 2000 كیلومتر می رسد ،فرض كنیم سرباز پارس با روش و ترفند خاصی كه بر كسی روشن نیست  جسد كوروش را از میان لشگر پیروز تركان ماساژت بیرون آورده باشد،  در آن زمان این فاصله 1500 یا 2000 كیلومتر را همراه باجسد  با چه وسیله و سرعتی  تا پاسارگاد طی كرده كه سربازان پیروز ماساژت نتوانستند  وی را تعقیب كنند و سرباز پارس با خیال راحت جسد كوروش را تا پاسارگاد برده و در طول این مدت  جسد هم متلاشی نشده است ؛  بطور متوسط هر انسان با پای پیاده و یا با اسب و الاغ در حالت نرمال در یك ساعت می تواند 6 كیلومتر راه طی كند و اگر فرض كنیم سرباز پارس روزی 10 ساعت راه طی كرده باشد و  اگر جنگ در شمال رود ارس اتفاق افتاده باشد   حداقل  مدت 25 روز و اگر جنگ در شمال رود جیحون اتفاق افتاده باشد حد اقل 33 روز طول می كشیده كه این سرباز بدون استراحت ‘ جسد را به پاسارگاد ببرد كه در این مدت جسد كاملا متلاشی می شده است  .

     3- كوروش دین زرتشتی داشت و در آیین زرتشت اجساد مردگان را دفن نمی كردند ( زرتشتیان تا چندی پیش هم  مردگان خودرا دفن نمی كردند ؛ الان از  روش مدرن برای توجیه مسئله استفاده می شود ) و اجساد مردگان را بر بالای تپه ها می گذاشتند تا طعمه پرندگان گوشتخوار و درندگان شود ؛ ( تپه ای در غرب شهر یزد در گذشته مختص مردگان زرتشتیها بوده است ) چرا كه معتقد بودند جسم مرده نجس است و با دفن شدن ، خاك پاك  را هم نجس می كند؛ حال اگر بر فرض محال این جسد به پاسارگاد هم آورده شده باشد ، جسد كوروش طبق آیین زرتشت نمی توانست دفن شود و مقبره ای هم برایش ساخته نمی شد  !

     لذا  بنای پاسارگاد به هیچوجه نمی تواند مقبره كوروش باشد و اگر مقبره مادر سلیمان هم نباشد مكان مقدسی برای مسلمانان محل بوده كه به " مقبره مادر سلیمان " مشهور بوده است .  

 مرگ كوروش به روایت هرودوت:

     كوروش بعد از فتح بابل به قصد جنگ با  ماساژتها  ‌‌عازم آن دیار می شود .هرودوت می نویسد كه در آن هنگام،زنی به نام تومیریس،ملكه ماساژتها بود و پس از درگذشت شوهرش بر تخت سلطنت نشسته بود.كوروش برای او پیامی فرستاد  و وانمود كرد كه طالب وصلت با اوست.اما پاسخ مطلوبی دریافت نكرد.زیرا ملكه می دانست كه قصد كوروش ازدواج با او نیست،بلكه تصرف قلمرو وی می باشد. پس كوروش به جنگ پرداخت و پس از عبور از رود " آراكس " ‘ تاخت و تاز خود را در سرزمین ماساژتها آغاز كرد. پیش از  نبردی كه با گروهی از ماساژتها رخ دهد  پسر تومیریس به نام سپارگاپیس نه در میدان جنگ و مبارزه جنگی ‘ بلكه در ترفندی فریبكارانه به دست پارسیان اسیر شد ؛سپارگاپیس از كوروش درخواست كرد  كه غل و زنجیر را از او بردارند تا لب به سخن گشاید .  به محض اینكه دستانش آزاد شد خود را از شدت ننگ و عار اسیر شدن كشت !   ملكه كه از نصیحت كوروش برای پرهیز از جنگ نا امید شده بود و از كشته شدن پسرش نیز آگاه شد به سوی جنگ شتافت و در نبردی بسیار سخت و خشن،سرانجام ماساژتها غالب آمدند و بسیاری از سپاهیان پارس كشته شدند و كوروش هم در آن جنگ كشته شد.

      ملكه‘ به تلافی اصرار كوروش به جنگ و خونریزی و كشته شدن پسرش،سر كوروش را در خیكی پر از خون فرو برد و گفت كه  " ای خونخوار سیری ناپذیر ؛ آنقدر بخور تا از خون سیر شوی !"


قایناق: اولو اولوس


آرديني اوخو
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391
بؤلوملر : إدمان,