یاشاسین آزربایجان یاشاسین تراختور

آذربایجان كولتور تانترماخ

اولیویرا:به بازیكنانم افتخار می‌كنم/رابطه خوبی بین هواداران سپاهان و تراكتور وجود دارد

سرمربی تیم فوتبال تراكتورسازی گفت: من به بازیكنان خود افتخار می‌كنم كه امروز با ارائه یك بازی منطقی توانستند تیم قدرتمند سپاهان را شكست دهند.
[اولیویرا: به بازیكنانم افتخار می‌كنم]

اولیویرا در نشست خبری سپاهان و تراكتورسازی تبریز اظهار كرد: همان طور كه قبلا گفته بودم بازی بسیار سختی پیش رو داشتیم و گفتم با تیمی بازی می‌كنیم كه با استقلال متفاوت است و معمولا تیمی است كه با سازماندهی قوی بازی می‌كند.

وی افزود: سپاهان با توجه به گذشته‌اش و نظم باشگاهی كه دارد، مطمئنا در كورس قهرمانی خواهد ماند و هم‌اكنون در هفته سیزدهم هستیم و تیم تراكتور نشان داد كه تیمی مدعی است كه اصول اولیه فوتبال را به خوبی رعایت می‌كند و مطمئنا در آینده نیز بهتر خواهیم شد.

اولیویرا تصریح كرد: امروز لحظات سختی را پشت سر گذاشتیم و سپاهان فشار زیادی به ما وارد كرد اما من به این بازیكنان خود می‌بالم كه با ارائه یك بازی منطقی توانستند تیم سپاهان را شكست دهند.

وی افزود: امروز هواداران هر دو تیم بسیار خوب بودند و در نهایت تماشاگران هر دو تیم تنها تیم خود را تشویق كردند و همراهان خوبی بودند. ما به هر حال به ورزشگاه می‌آییم كه از یك بازی خوب لذت ببریم و من فكر می‌كنم رابطه خوبی بین هواداران سپاهان و تراكتورسازی وجود دارد.

اولیویرا خاطرنشان كرد:‌ به هر حال تمام تیم‌ها نقاط ضعف و قوت دارند و سپاهان نیز از این امر مستثنی نیست همان طور كه بارسلونا هم نقاط ضعف دارد. فكر می‌كنم امروز یكی از روزهای بد سپاهان بود و اعتقاد دارم كه خلعتبری، امید ابراهیمی و محرم نویدكیا از شاخص‌ترین بازیكنان تیم سپاهان هستند كه مركز ثقل این تیم به حساب می‌آیند.

وی افزود: این پیروزی‌ها باعث اعتماد به نفس می‌شود و امروز تعویض‌های ما به خوبی جواب داد و فكر می‌كنم كه امروز احسان حاج صفی به خوبی كار كرد و تعویض فلاویو و آمدن حاج صفی باعث افزایش قدرت تهاجمی تیم شد و سمت چپ‌مان قوی‌تر شد و وقتی ویلا وارد زمین شد، توانستیم میانه میدان را در اختیار بگیریم و بعد حاتمی را فرستادیم تا از توپ‌های هوایی استفاده كنیم. من در گذشته خاطره خوبی از بازی با ذوب آهن نداشتم اما امروز با خاطره خوش شهر زیبای اصفهان را ترك می‌كنم.

آرديني اوخو
جمعه 5 آبان 1391
بؤلوملر : إدمان,

عدم پخش زنده دیدارهای تیمهای اول و دوم فصل گذشته از شبكه ملی با كدامین توجیه؟

موضوع عدم پخش دیدار های تیمهای تراكتورسازی و سپاهان اصفهان از شبكه های ملی و سراسری جزو مباحثی است كه در طی 3 سال اخیر بارها از سوی هواداران دو تیم مطرح و با عدم پاسخگویی شفاف مدیران تلوزیونی همراه شده است.
معیار پخش زنده دیدارهای فوتبال را می توان به دو مورد كلی تقسیم بندی نمود : 1- تعدد مخاطبین، مخاطبینی كه بدون توجه به نوع بازی فارق از زیبا و نازیبا بودن آن خواستار مشاهده ی دیدار تیم محبوبشان هستند، – 2- جذب مخاطبین، مخاطبین فوتبال دوستی كه در صورت مشاهده دیداری روان و جذاب از سوی تیم ها فارغ از طرفدار بودن یا نبودن آن، خواهان مشاهده آن دیدار هستند،

حال در صورتی كه مورد اول ملاك اصلی شبكه ملی جهت پخش دیدارهای داخلی میباشد و تعداد مخاطبین مد نظر است، قطع به یقین می توان گفت تیم های سپاهان و علی الخصوص تراكتورسازی در جای جای میهن عزیزمان ایران هواداران مختص خود را دارند كه در طی چند سال اخیر حسرت مشاهده بازی تیمهای محبوبشان را از شبكه ملی كه متعلق به تك تك 70 میلیون جمعیت ایران است را در دل جای داده اند.

قطعه پخش شده از حواشی دیدار تراكتورسازی – استقلال از بخش اخبار شبانگاهی شبكه استانی سهند مورخه 91.7.29 ( از اینجا دانلود كنید ) به خوبی نشان داد كه هواداران تراكتورسازی از شهرهای مختلف ایران از جمله مشهد و مازندران و ... برای طرفداری از تیم محبوبشان به ورزشگاه آمده بودند،

وانگهی این امر نشان می دهد كه علی رغم تبلیغ برخی از برنامه ها در رسانه های ملی جهت محدود نمودن هواداران تراكتور در وهله ی اول به منطقه آذربایجان و در وهله ی دوم به استان آذربایجان شرقی و در قدم بعدی به شهر تبریز، هواداران تراكتورسازی در پهنه ی گسترده تری از كشورمان حضور دارند و خواستار مشاهده تیم محبوبشان از شبكه ملی كشورشان هستند.

لذا در صورتی كه صرف تعدد مخاطب در پخش زنده ی دیدارها دخیل باشد، قطع به یقین می توان گفت در صورتی كه دیدار تیم های اول و دوم لیگ گذشته بیشتر از سرخابیهای پایتخت نباشد، كمتر نیست.

2- اگر جذب مخاطبین را ملاك اصلی قرار دهیم، مجددا با توجه به نتایج كسب شده تیم های سپاهان در سال های اخیر و تیم تراكتورسازی در 3 سال اخیر كاملا مبرهن است كه این تیمها، بازی هایی به مراتب زیبا و روانتری را نسبت به سرخابی های پایتخت ارائه می دهند كه به اذعان اكثر كارشناسان فوتبالی این امر در دیدار اخیر تراكتورسازی و استقلال تهران نمود كامل داشته و همگان در ارائه بازی زیبای تراكتورسازی اتفاق نظر داشتند، ضمن اینكه نباید از بازیهای چشم نواز سپاهان اصفهان نیز به این راحتی ها عبور كرد.

لذا در مورد دوم نیز اگر بحث جذب فوتبال دوستان این رشته ی ورزشی باشد، مجددا تیم های تراكتورسازی و سپاهان گوی سبقت را در چند سال اخیر از تیمهای پایتخت ربوده اند.

حال سوال اینجاست عدم پخش زنده ی دیدارهای این تیم از یكی از چندین شبكه ی ملی با كدامین دلیل ادامه می یابد؟ و این موضوع تا چه زمانی ادامه خواهد یافت. آیا صرف فاصله از مركز می تواند توجیه مناسبی برای این مورد باشد؟ قضاوت در این مورد را به شما واگذار مینماییم.

آرديني اوخو
جمعه 5 آبان 1391
بؤلوملر : إدمان,

سپاهان اصفهان1-4تیراختورآذربایجان؛تیراختور سپاهان را در اصفهان به چهارمیخ كشید/سپاهان شانس آورد شش تایی نشد

از هفته سیزدهم رقابتهای لیگ برتر فوتبال،دیدار حساس تیمهای اول و دوم فصل پیش یعنی سپاهان اصفهان و تیراختور آذربایجان كه در حضور 5 هزار هوادار در ورزشگاه فولاد شهر اصفهان برگزار میشد با نتیجه پرگل 4 بر یك به نفع قرمزپوشان آذربایجانی به پایان رسید.گلهای این دیدار را سید مهدی سیدصالحی در دقایق 15 و 53 ،فلاویو لوپز در دقیقه 59 و احسان حاج صفی در دقیقه 90+2 برای تیراختور و امید ابراهیمی در دقیقه 55 برای سپاهان به ثمر رساندند.داوری این دیدار بر عهده محسن تركی بود كه قضاوت عادلانه ای در این دیدار داشت.این داور به قاسم دهنوی از تیراختور و حسن جعفری، جالوویچ و امید ابراهیمی از سپاهان كارت زرد نشان داد.
تیراختور در این دیدار با یك تغییر نسبت به بازی استقلال به میدان آمد و سیدمهدی سید صالحی كه در این دیدار دو تا به تور زد یكی به تیر؛بجای ابراهیمی مصدوم در تركیب اصلی فرار گرفته بود.نیم ساعت اول این بازی كه به دلیل هم زمانی پخش دعای عرفه پخش نشد طبق اخبار ارسالی خبرنگار سایت،بیشتر در اختیار تیراختور بود و بازیكنان این تیم با انجام یك بازی هجومی در دقیقه 15 بازی موفق شدند با شوت زیبای سیدمهدی سید صالحی به گل اول این بازی دست یابند.در ادامه سپاهان برای جبران گل خورده حملات جسته و گریخته ای را انجام داد كه با درخشش مدافعان و به خصوص دروازه بان تیراختور یعنی عقیل اعتمادی ثمری نداشت تیراختور بعد از این گل هم در هیبت یك تیم هجومی نشان داد و بازیكنان این تیم میل زیادی به گلزنی دوباره داشتند.و چند موقعیت خطرناك دیگر هم داشتند كه نتوانستند به گل تبدیل كنند تا بازی در نیمه اول با همان نتیجه یك بر صفر به پایان برسد.

با شروع نیمه دوم هواداران سپاهان انتظار داشتند تیمشان در خانه گل خورده را جبران كرده و بازی را در دست بگیرد. كرانچار برای این كار در همان دقایق ابتدایی نیمه دوم دست به تعویض زد و جواهیر سوكای را به بازی آورد تا با استفاده از سرعت و تكنیك این بازیكن نتیجه را جبران كند اما تیراختور پا پس نكشید و با انجام تیكا تاكای مدنظر تونی اولیویرا سپاهان را در زمین خود حبس كرد و نتیجه این بازی شجاعانه گلی بود كه سیدصالحی در دقیقه 53 به ثمر رساند بعد از این گل سپاهان موفق شد روی غافل گیری مدافعان تیراختور توسط امید ابراهیمی فاصله را به حداقل برساند اما سه دقیقه بعد فرار زیبای آنسلمو گونزالس و خطای مدافع سپاهان روی این بازیكن در محوطه جریمه باعث شد كه محسن تركی با زدن سوت به نشانه پنالتی،نقطه پنالتی را نشان دهد فلاویو لوپز پشت این ضربه ایستاد و با یك ضربه استادانه گل سوم تیراختور را به ثمر رساند تا هواداران تیراختوری حاضر در ورزشگاه كه به هزار نفر می رسیدند سر از پا نشناسند و فریاد پیروزی سر دهند.

سپاهان كه اسیر بازی زیبای تیراختور شده بود بطور كامل قافیه بازی را به تیراختور باخته بود و هر حمله تیراختور بوی گل می داد بطوریكه ضربه سر سیدصالحی با بدشانسی این بازیكن به تیر دروازه سپاهان برخورد كرد تا آه از نهاد این بازیكن و هواداران تیراختور بلند شود.این بازیكن دقایقی بعد باز هم می توانست به گل برسد و هت تریك كند كه شوت این بازیكن در آستانه دروازه با برخورد به پای بازیكن حریف راهی كرنر شد.البته سپاهان هم یكی دو موقعیت خطرناك را روی دروازه تیراختور ایجاد كرد كه خطرناك ترین آن ضربه جمشیدیان بود كه با واكنش عالی اعتمادی به كرنر فرستاده شد.سپاهانیها كه دیگر باخت را قبول كرده بودند در دقایق تلف شده بازی گل چهارم را دریافت كردند. حركت در عمق احسان حاج صفی و پاس تو در زیبای ژائو ویولا به این بازیكن،حاج صفی را در موقعیت عالی گلزنی قرار دادكه ضربه این بازیكن با برخورد به پای حسن اشجاری وارد دروازه زرد پوشان اصفهان شود.تیراختور با این برد پرگل و شیرین 23 امتیازی شد و به صدر جدول رده بندی صعود كرد.

نكته ویژه:تیراختور در این دیدار همانند بازی مقابل استقلال یك بازی زیبا و هجومی به نمایش گذاشت تا به همگان ثابت شود كه برد هفته گذشته این تیم مقابل استقلال از روی اتفاق نبوده و ربطی به غیبت دو بازیكن استقلال نداشت!شاخصه مهم تیراختور در این دو بازی خصوصا بازی سپاهان قدرت حمل توپ بالای بازیكنان تیراختور و درصد مالكیت بیشتر توپ بود كه باعث می شد با پاسهای كوتاه و یك دو های خوب خیلی سریع به دروازه تیم حریف برسند و می توان گفت تیراختور این روزها فوتبالی فراتر از ایران را در معرض نمایش می گذارد و حیف است كه بازیهای این تیم از شبكه 3 پخش نشود!

بهترین بازیكن میدان:در این بازی تمام بازیكنان تیراختور خیلی خوب بازی كردند و انتخاب یك بازیكن از جمع بهترینها كار سختی است اما سیدصالحی با زدن دو گل و ضربه ای كه تیر دروازه برخورد كرد مستحق دریافت این عنوان بود. این بازیكن بدون حاشیه كه نیمكت نشین شده بود منتظر فرصتی بود كه خود را به تونی نشان دهد و مصدومیت ابراهیمی این فرصت را به این بازیكن داد.حالا تیراختور در خط حمله بازیكنانی دارد كه هر لحظه بوی گل می دهند و این موضوع به تاثیر مستقیم تونی اولیویرا بر روی بازی بازیكنان مربوط می شود.

حاشیه هایی خواندنی از این دیدار:

*حضور حدود هزار نفر از هواداران تیراختور در ورزشگاه فولادشهر در نوع خود جالب توجه بود و تمام دقایق بازی را بصورت ایستاده به تشویق تیم محبوب خود پرداختند.

*خلعتبری كه در بازیهای قبلی با شماره 16 برای سپاهان بازی كرده بود در این دیدار شماره 33 را بر تن كرده بود و این موضوع می تواند به جریمه این بازیكن منجر شود.

*بعد از اینكه دروازه تیراختور باز شد هواداران این تیم با شعار "عیبی یوخ" و تشویق عقیل اعتمادی، به بازیكنان تیم روحیه دادند.

*فریادهای تونی اولیویرا و درخواست این مربی از بازیكنانش برای حمله كردن روی دروازه سپاهان آن هم در شرایطی كه تیراختور 3 بر یك جلو بود جالب توجه بود.

*شعار بشیكتاشی هواداران تیراختور بعد از گل سوم این تیم در سكوت محض هواداران سپاهانی به خوبی قابل شنیدن بود و آنها از همان دقیقه 60 بازی شروع به خواندن سرود پیروزی كردند.

*محمدرضا خلعتبری بعد از تعویض در دقیقه 62 و بیرون آمدن از بازی همان كاری را كرد كه اصفهانی‌ها در ذوب‌آهن هم از او زیاد دیده بودند. او بدون نشستن روی نیمكت مستقیما راهی رختكن شد.

*حاج صفی كه بعد از چند هفته به میدان آمده بود بعد از گلی كه به ثمر رساندخوشحالی نكرد و اشك در چشمانش جمع شده بود.البته سیدصالحی هم بعد از گل اول بازی به احترام هواداران سپاهان شادی نكرد.

*بعد از شكست سنگین سپاهان هواداران این تیم با شعارهای «حیا كن رها كن» برای علیرضا رحیمی خواهان بازگشت محمدرضا ساكت به تیمشان شدند.

*هواداران تیراختور مثل همیشه بعد از بازی هم ورزشگاه را ترك نكردند و به تشویق بازیكنان پرداختند و به آنها خسته نباشید گفتند.

آرديني اوخو
جمعه 5 آبان 1391
بؤلوملر : إدمان,

صدرنشینی تراكتورسازی با پیروزی پرگل در خانه سپاهان

تیم‌های سپاهان اصفهان و تراكتورسازی تبریز در هفته سیزدهم لیگ برتر فوتبال از ساعت 16 امروز در ورزشگاه فولادشهر به مصاف هم رفتند كه جدال 2 تیم با حساب 3 بر یك به سود تیم تبریزی به پایان رسید.

گل‌های تراكتورسازی را سید مهدی سید صالحی در دقایق 15 و 52، فلاویو لوپز دقیقه 58 از روی نقطه پنالتی و حسن اشجاری مدافع سپاهان در دقیقه 1+90 به ثمر رساندند و تك گل سپاهان را امید ابراهیمی در دقیقه 55 وارد دروازه میهمان كرد.

تراكتورسازی با این برد با 23 امتیاز به صدر جدول صعود كرد و سپاهان هم 21 امتیازی ماند.

آرديني اوخو
جمعه 5 آبان 1391
بؤلوملر : إدمان,

محسن تركی داور دیدار سپاهان - تراكتور

به گزارش سایت تراختورچی از سایت فدراسیون فوتبال داوری این دیدار بر عهده محسن تركی می باشد، هواداران تراكتورسازی خاطره بسیار بدی را از داوری تركی در اذهان خود دارند.

ناظر این بازی نیز حكمت شعار می باشد كه در بازی تراكتور - استقلال یك طرفه به قاضی رفته و گزارش نا عادلانه ای را در مورد هواداران تراكتورسازی به فدراسیون فوتبال ارائه نموده است.

با انتخاب و چینش داوری و ناظر دیدار روز خوبی را پیش بینی نمی نماییم.

اسامی داوران سایر دیدار ها:

سپاهان - تراكتورسازی تبریز ساعت 15:30 ورزشگاه فولاد شهر اصفهان

داور: محسن تركی كمك اول: فریمانی كمك دوم: زارع داور چهارم: مهر پیشه ناظر داوری: بطحایی نماینده فدراسیون: حكمت شعار

داماش گیلان - گهر ساعت 15:30 ورزشگاه عضدی رشت

داور: حاجی پور كمك اول: داوری، كمك دوم: ناصحی داور چهارم: زرگر، ناظر داوری: یزدانی و نماینده فدراسیون: دزفولی

پیكان - ذوب آهن اصفهان ساعت 15:15 ورزشگاه تختی تهران

داور: شرفی كمك اول: علی نژادیان كمك دوم: فراهانی داور چهارم: حاج ملك ناظر داوری: بهروان و نماینده فدراسیون: شمس

استقلال - نفت تهران ساعت 18 ورزشگاه آزادی

داور: قهرمانی كمك اول: ابوالفضلی كمك دوم: اسعدی داور چهارم: اكبریان ناظر داوری: میرزابیگی و نماینده فدراسیون: فغانی

آرديني اوخو
چهارشنبه 3 آبان 1391
بؤلوملر : إدمان,

بیانیه باشگاه سپاهان قبل از دیدار تراكتور

  
به نقل از سایت باشگاه سپاهان، روابط عمومی باشگاه و كانون هواداران باشگاه سپاهان در اطلاعیه ای مشترك از همه هواداران این تیم دعوت كردند تا بهترین میزبانی را از تیم تراكتورسازی و هواداران پرشور نماینده پرافتخار آذربایجان در هفته سیزدهم رقابت های لیگ برتر به عمل آورند.

در این اطلاعیه آمده است:

«مودت، همبستگی و دوستی هواداران دو باشگاه فولاد مباركه سپاهان و تراكتورسازی در سال های اخیر زبانزد بوده و همیشه هواداران این دو قدرت فوتبال ایران از دو خطه بزرگ و نام آور اصفهان و آذربایجان در خط مقدم اتحاد تیم های شهرستانی ایران بوده اند.

بسیاری از كارشناسان، سپاهان و تراكتورسازی را تیم های قطب شكن فوتبال ایران می دانند. تیم هایی كه با وجود برخی از نامهربانی ها، با عزم والایشان بسیاری از ناممكن ها را ممكن كرده اند و اقتدار و عظمت و افتخار را به سایر شهرستان های میهن پرگهرمان انتقال داده اند.

در آستانه دیدار دو تیم در هفته سیزدهم رقابت های لیگ برتر باشگاه های ایران، روابط عمومی باشگاه و كانون هواداران باشگاه فولاد مباركه سپاهان از هواداران سپاهانی درخواست دارد تا همچون همیشه بهترین میزبانی ممكن را برای تیم و هواداران تراكتور سازی به تجلی بگذارند و همه با هم در روز پنجشنبه با شعار تراكتور –سپاهان دو افتخار ایران فریاد اتحاد سر دهند.

زنده باد فولاد مباركه سپاهان –پاینده باد تراكتور سازی تبریز»

دیدار دو تیم سپاهان و تراكتور سازی تبریز از هفته سیزدهم رقابت های لیگ برتر باشگاه های ایران، پنجشنبه چهارم آبان ماه ساعت16 در ورزشگاه فولادشهر برگزار می شود.

آرديني اوخو
چهارشنبه 3 آبان 1391
بؤلوملر : إدمان,

جوابیه مجتبی ساعی

جوابیه مجتبی ساعی

جوابیه مجتبی ساعی گزارشگر تبریز

اگر دانشگاه رفته باشید، جامعه ای است متشكل از افراد فرهیخته و تحصیل كرده كه جوی فرهنگی دارد ولی با این حال وجود درصد كمی از افراد با فرهنگ پایین در آن محیط نقض نمی شود.

سایت گل-ابتدا به هیچ وجه قصد اجرای قانون سوم نیوتون را نداشتم! اما تماس های فراوان سایت مذكور و كاركنانش مرا مجاب به نوشتن این مطلب كرد انگار علاقه شدیدی داشتند كه جواب بنده را دریافت كنند.پس تاكید می كنم كه مخاطب من در این نوشته كاركنان سایت مذكور بوده و الا مطمئنا مطلب بنده یا دوست عزیزی كه بی رحمانه بر گزارشگر بازی تاخته هیچ تاثیری بر اذهان و وجدان بیدار هم وطنانمان نخواهد داشت چرا كه مردم عزیز خصوصا آنهایی كه گزارش بازی را شنیده اند خود دارای قوه درك و فهم بالایی هستند و به راحتی قادرند مسایل را تجزیه و تحلیل نمایند.

1- نگارنده در كل مقاله خود سعی در القا نمودن مفهوم گزارش یكطرفه گزارشگر داشته است.
عزیزم شما احتمالا تلویزیونت برفكه و بازی رو دقیق ندیده اید ، برخلاف گزارش بنده بازی یكطرفه بود و گزارش بازی یكطرفه هم طبیعتا یكطرفه از آب در میاد البته جانب داری مفهومی دیگر دارد كه بازی یكطرفه سبب شده تا این مفهوم در ذهن جنابعالی تداعی شود.
خوشبختانه پیشرفت تكنولوزی این امكان را فراهم می سازد تا شما با یك دستگاه set top box مشكل خودتونو حل كنید.
البته در صحنه هایی كه استقلال صاحب موقعیت بود می تونستید با تیون و فراز صدا متوجه عدم جانب داری بنده باشید.

2- جمله "برهانی داره اعتراض میكنه ..." حاوی هیچ مفهوم تمسخر آمیزی نیست.
به نظر می رسد تمسخر یعنی علامت های تعجب جنابعالی در مقابل عنوان هایی همچون "شهر اولین ها "كه ریشه و سندی تاریخی دارد.

3- تبریز علاوه براینكه به انتخاب و تایید سازمان ملل متحد ، نشریه بین المللی این سازمان ، و خبرگزاری معتبر شهرداری های جهان (city press) توسعه یافته ترین شهر ایران هست بلكه اگر تحمل شنیدنش را داشته باشید زیباترین ، سالم ترین و بهداشتی ترینش هم هست كه به تایید سازمان بهداشت جهانی رسیده است.

4- انگار جنابعالی علاقه شدیدی به پنالتی دارید! احتمالا خاطره ای بس شیرین از پنالتی داشته باشید به هر حال متاسفم كه بازی كلا پنالتی نداشت و این موجبات ناراحتی جنابعالی را فراهم آورده است و از شنیدن عنوان " تراكتور بازی رو 2 - 0 بدون پناتی می بره ... " اینقدر ناراحت شده اید ...
طبق آمار ، بازی كلا پنالتی نداشت و این گفته من چیزی خلاف واقعیت نبوده هرچند شما حق دارید به زعم خودتان این عبارت را به هر شكلی كه دلتان خواست تفسیر كنید.

5- در این مقاله نمره مردودی به من داده اید كه لازم به ذكر است علاوه بر مخاطبان فهیم تلویزیون ، سازمان ما ارزیاب های متبحر و كار كشته ای دارد كه نمره بنده و امثال بنده را آنها مشخص می سازند.
هر چند غیر فعال شدن نظرات در این مطلب به خوبی نمره بنده را آشكار می سازد!

6- در صحنه مشكوكی كه توپ به دست نصرتی برخورد كرد از من انتظار داشتید كلاس كارشناسی داوری برگزار كنم! عزیزم ! من دوست ندارم مثل شما در كاری كه تخصص ندارم اظهار نظر كنم.
این رویه وسبك بنده در گزارش فوتبال است كه قضاوت در صحنه های داوری را بر عهده كارشناسان این امر می گذارم.
همانگونه كه فصل قبل زمانی كه اظهر من الشمس ! بود كه توپ به دست احسان حاج صفی برخورد نكرده و من اظهار نظر نكردم . احتمالا آن موقع هنوز دست به قلم نشده بودید و الا با این نگاه عادلانه مطمئنا باید بیشتر شاكی می شدید كه چرا لام تا كام حرف نزدم! آن صحنه كه بیشتر جنجالی تر بود ! نه؟

7- اگر دانشگاه رفته باشید، جامعه ای است متشكل از افراد فرهیخته و تحصیل كرده كه جوی فرهنگی دارد ولی با این حال وجود درصد كمی از افراد با فرهنگ پایین در آن محیط نقض نمی شود.
حساب كنید جامعه ای هفتاد هزار نفری كه از همه اقشار ، فرهنگ ها و استان ها دوستداران فوتبال گرد هم می آیند، آیا انتظار دارید در چنین فضایی همه و همه رفتاری مثبت داشته باشند؟ هر چند در بازی های مختلف و بسته به شرایط جو حاكم بر استادیوم تفاوت می كند در این بازی شما كه استادیوم نبودید پس مصاحبه آقای بهروان را بخوانید كه شخصا در ورزشگاه بود: "سرپرست كمیته مسابقات فدراسیون فوتبال گفت: بازی خوب برگزار شد و هیچ مشكلی نداشت، هواداران تبریزی خیلی خوب بودند وما باید زیبایی های فوتبال را هم بیبینم"

 

آرديني اوخو
چهارشنبه 3 آبان 1391
بؤلوملر : إدمان,

تراكتور استقلال را در یك بازی یك طرفه تحقیر كرد

 
 
تراكتور استقلال را در یك بازی یك طرفه تحقیر كرد

تیم فوتبال تراكتورسازی با شكست استقلال جای آبی پوشان را در رده چهارم جدول گرفت.

دیدار تیم‌های تراكتورسازی و استقلال از ساعت 15 در ورزشگاه یادگار امام تبریز با حضور بیش از 50 هزار تماشاگر آغاز شد كه این دیدار در پایان با گل های دقیقه 39 فلاویو لوپز و میلاد فخر الدینی90+1 به سود تراكتورسازی به پایان رسید.

قضاوت این بازی برعهده سعید مظفری‌زاده بود.. وی به محمد نصرتی و مهدی كیانی از تراكتورسازی و حنیف عمران زاده از استقلال كارت زرد نشان داد.

تیم استقلال با این نتیجه از 11 بازی همچنان 19 امتیازی شد و تراكتور با كسب این 3 امتیاز خانگی با 20 امتیاز و تفاضل گل 7+ جای استقلال را در رده چهارم گرفت.

امیر قلعه نویی به دلیل عمل جراحی روی پایش و توصیه پزشكان برای استراحت، همراه استقلال به تیربز نرفته بود.

تركیب تراكتورسازی:

عقیل اعتمادی،محمدنصرتی،مرتضی اسدی،مصطفی اكرامی،میلادفخرالدینی،قاسم دهنوی،مهدی كیانی،مهدی كریمیان،فلاویو لوپز(4+90 ژائو ویلا)،محمد ابراهیمی(86 سید حسین حسینی) و آلفونسو گونزالس(82 سید مهدی سید صالحی)

سرمربی: تونی اولیویرا

تركیب استقلال:

سیدمهدی رحمتی،حنیف عمران زاده،پژمان منتظری،علی حمودی( 82 میثم حسینی)،هاشم بیگ زاده،امیر حسین صادقی(26 میثم بائو)،جی لوید ساموئل،خسرو حیدری،امین منوچهری،سیاوش اكبرپور و میلاد میداوودی(46 آرش برهانی)

مربی: مجید صالح

آرديني اوخو
شنبه 29 مهر 1391
بؤلوملر : إدمان,

اولیویرا: با این برد برف تبریز را هم می‌بینم

به گزارش گروه ورزش باشگاه خبرنگاران توزی اولیویرا پس از پیروزی تیمش مقابل استقلال در جمع خبرنگاران گفت: برد مقابل استقلال بسیار دلچسب بود و این برد ما را در جمع تیم های بالای جدول قرارداد ما تلاش می‌كنیم این روند خود را ادامه دهیم و بازی های بعدی را هم دست پرخارج شویم.

وی در پاسخ به سوال خبرنگاری كه پرسید آیا شما برف تبریز را می‌بینید گفت: با این برد و تعطیلات 20 روزه برف تبریز را هم خواهم دید، من آماده ام این جا كار كنم./آق

آرديني اوخو
شنبه 29 مهر 1391
بؤلوملر : إدمان,

شكسیت سنگین آبی پوشان در تبریز

شكست سنگین آبی پوشان در تبریز

به گزارش خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران حاضر در محل؛

** دیدار تیم های استقلال و تراكتورسازی با نتیجه 2 بر صفر به سود تراكتورسازی به پایان رسید.

** میلاد فخرالدینی در دقیقه 90 دومین گل را برای تراكتورسازی به ثمر رساند.

** نیمه نخست بازی با نتیجه یك بر صفر به سود تراكتور سازی پایان یافت.

** فلاویو لوپز در دقیقه 39 بازی نخستین گل را برای تراكتورسازی به ثمر رساند.

** در یك صحنه بازیكن تراكتور مصدوم شد و بازیكنان استقلال توپ را با تاخیر به بیرون زدند، همین امر باعث شد هواداران تراكتور سازی اعتراض شدیدی به بازیكنان استقلال كنند.

** امیر حسین صادقی مصدوم شد و نتوانست به بازی ادامه دهد تا میثم بائو جای وی را در زمین بگیرد.

** كرین پشت دروازه تراكتور دچار نقص فنی شد كه مسئولان فنی ورزشگاه آن را كنار نیمكت تراكتور تعمیر كردند.
 
** با وجود اینكه 30 دقیقه از زمان آغاز بازی می گذرد، همچنان بر تعداد تماشاگران افزوده می شود.

** دیدار تیمهای استقلال و تراكتورسازی راس ساعت 15 در ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز آغاز شد.

** در حالی كه نیم ساعت به آغاز بازی تركتورسازی تبریز و استقلال تهران از سری مسابقات هفته دوازدهم لیگ برتر فوتبال باقی مانده است، كماكان هواداران تبریز وارد ورزشگاه یادگار امام(ره) می شوندو 30 هزار هوادار از یك ساعت قبل در ورزشگاه حضور دارند.

شایان ذكر است؛ هواداران تبریز خواستار حضور امیر قلعه نویی در تبریز هستند و تأكید می كنند كه وی را دوست دارند و به او احترام می گذارند.

لازم به ذكر است كه بهروان سرپرست مسابقات فوتبال و روغنی دبیر كمیته انضباطی در ورزشگاه حضور دارند.

گفتنی است: 200 تماشاگر استقلال نیز در ورزشگاه یادگار امام (ره) نظاره گر بازی تیم شان خواهند بود./آق

آرديني اوخو
شنبه 29 مهر 1391
بؤلوملر : إدمان,

رسیدن هواداران به یك آرمان بزرگ ؛ در كنار پرشور بودن حرفه ای هم باشیم

منبع: Traxtorchi.irدوستان باتوجه به مقاله نویسی اخیر روزنامه نگاران وابسته و موضع گیریهای آنها ( موضوع امنیت و...) و آشكار شدن طرز فكر پایتختیها نسبت به توركها و مخصوصا هواداران تیراختور ، بر آنیم تا راهكارهای مناسبی برای بهبود بعضی از نقاط ضعف این مجموعه بزرگ هواداری انجام دهیم.لذا در ذیل به مسائلی بصورت جز به جز اشاره می شود و دوستان نیز می توانند نظرات خود را در این مورد ارائه بدهند تا این بحث ها جامع تر و كامل تر شود تا انجا كه به آن آرمانی كه مدنظرمان هست برسیم
برای رسیدن به یك آرمان بزرگ یا كوچك نخست باید هدف را مشخص كرد، سپس برای رسیدن به آن هدف اول باید مقدمه چینی كرد تا راه ها برای فعالیت و رسیدن به آن هدف هموار شود و سپس با سعی تلاش و بردباری سرانجام به آن آرمان بزرگ دست یافت:


1- هدف: «هوادار حرفه ای» كه مراتب آن بالاتر از مقام كنونی ما كه همانا هواداری پرشور است

2- درك هدف و تحقیق و بررسی راه های رسیدن به آن


هوادار حرفه ای یعنی چه؟


من درك خود را از این جمله در ذیل اینطور بیان می كنم و از شما دوستان عزیزم كه این مطالب را می خوانید در خواست می كنم كه شما نیز نه در راستای تایید مطالب بنده بلكه در رابطه با بحث های كلی و جزئی در این خصوص كه بنده به آنها اشاره نكرده ام اشاره كنید تا در آخر به یك جمع بندی كلی برسیم و وارد بحث بعدی شویم....

هوادار حرفه ای به نظر بنده یعنی، هواداری كه با حفظ شور و شادابی و ! نشاط لازم برای حمایت از تیم خود در تمامی اوقات بازی باید دارای شعور اجتمایی بالایی باشد یعنی درك بالایی از موقعیت فضا و مكان در تمامی اوقات حضور در استادیوم و حتی در مسیر منتهی به استادیوم روز بازی و حتی روز های قبل از بازی و بعد ان را داشته باشد ...
برای مثال یك هوادار حرفه ای باید روز های قبل بازی زمان بازی را دقیق بداند برای رفتن به استادیوم و اینكه از چه طریق به استادیوم خواهد رفت با چه كسانی خواهد رفت؟
با خود چه چیزهایی به استادیوم خواهد برد چه زمانی در استادیوم حضور خواهد داشت و چه شعارهایی خواهد داد ؟
اگر نا داوری درحق تیم شد ؟
اگر بازیكن حریف بی نزاكتی كرد به بازیكن حریف چه عكسالعملی باید نشان داد؟ در برابر كم كاری بازیكن خودی چطور؟
تا چه حدی باید در مقابل رفتار نامناسب هواداران خودی سكوت كند؟
نحوه اعتراض به هواداران احساسی كه زید از كوره در می روند چگونه و به چه نحوی باشد؟

هوادار حرفه ای باید چشم و گوشش در برابر عوامل نفوذی بدخواهان و حتی هواداران احساسی و عصبانی، باز باشد چه قبل از شروع بازی چه حین بازی و چه بعد از اتمام بازی
هوادارانی هستند كه هنگامی كه تیم نتیجه نمی گیرد صندلیهای استادیوم را كه چه عرض كنم در و دیوار ، لوله های تاسیسات و .....را دشمن فرض می كنند و عقده های خود را روی آنها خالی می كنند هوادارانی هستند كه مثل رادیو ضبط هر چه كه بغل دستیشان شعار می دهند بدون در نظر گرفتن معنی آن و طبعات شنیده شدن آن توسط عوامل برگزاری، داور و یا بازیكنان خودی ؛با آنها هم صدا می شوند. بعضیها بجز شعار دست به اقدامات ناهنجار دیگری هم می زننده مثل پرتاب سنگ ،میوه ،بطری آب و برف و یا آن سوتهای معرف بازی قبل
دوستان بدون اینكه طبعات سوت زدن های با آن صدای گوش خراش و تمركز به هم زن آن كه موجب برهم زدن تمركز بازیكنان تیم خودمان هم شد این كار را انجام دادند چه بسا اگر آن سوتها زده نمی شد لااقل بازی مساوی تمام می شد. دوستان آن سوتها از كجا آمده بود!؟و چگونه سر از سكوها در آورده بودند! آن هم با آن تعداد زیاد!؟
مشابه این موارد در طی سالهای گذشته با موضوعات مختلف برای به حاشیه بردن تیم و یا ایجاد سوژه برای خبر گذاریها و جو سازی منفی علیه توركها و تیراختور و خیلی از مسائل دیگر كه همگان از آنها مطلع هستند از سوی ناپاكان و بد خواهان چه از عناصر خودی و چه از عوامل غیر خودی در میان هواداران نفوذ كرده و چه بسا در اكثر موارد هم به اهداف پلیدشان دست یافته اند ....

در آخر از تمامی كاربران گرامی درخواست می شود نظرات و راهكارهایی را كه ما را به سمت حرفه ای بودن سوق می دهد و از ایجاد تنش و حاشیه در ورزشگاهها جلوگیری می كند را بیان نمایند تا به یك جمع بندی مطلوب دست یابیم.با تشكر

آرديني اوخو
چهارشنبه 26 مهر 1391
بؤلوملر : إدمان,

29 مهر ورزشگاه سهند تجلی بخش فرهنگ ناب آذربایجان خواهد بود با اتحادی به رنگ قرمز

Traxtorchi.ir-yildrim7hgh؛در شرایطی كه تنها چند روز دیگر به دیدار حساس دو تیم تیراختور آذربایجان و استقلال تهران باقی مانده است و هواداران از این بازی با نام ال كلاسیكو یاد می كنند. فدراسیون فوتبال در اقدامی قابل پیش بینی ساعت 15 روز شنبه 29 مهر را برای برگزاری این دیدار حساس اعلام كرد تا بدینوسیله تلاش كنند در ورزشگاهی كه تا حالا هیچ پرچم آبی ای به خود ندیده و همواره پرچمها و شالهای قرمز تیراختوری در آن به اهتزاز درآمده اند؛ جو آرام تری را برای تیم مهمان فراهم كنند چون این بار دیگر نمی توانند از طریق داور نتیجه بازی را رقم بزنند.البته مسئولان باشگاه تیراختور برای اینكه به هواداران نشان دهند كه علاقه مندند تا هواداران بیشتری به ورزشگاه بیایند!! در یك اقدام غافلگیرانه با ارسال نامه ای به سازمان لیگ خواستار برگزاری این دیدار در روز جمعه شد كه البته طبق پیش بینی ها مورد قبول قرار نگرفت تا باشگاه نیز بدینوسیله مثلا انجام وظیفه كند تا فردا كسی نگوید كه چرا اعتراضی در این مورد نشد! از این اقدامات صوری و الكی كه بگذریم مسئله ای كه باعث حساسیت بیش از پیش این بازی شده حضور امیر قلعه نوعی سرمربی فصل قبل تیراختور در روی نیمكت تیم استقلال است.
امیر قلعه نوعی دو فصل پیش ؛ پس از اینكه با تیم سپاهان وارد ورزشگاه سهند شد و عظمت هواداران تیراختور و فرهنگ غنی این مردم را دید لحظه ای درنگ نكرد و تصمیم گرفت فصل بعد را در خدمت تیم تیراختور و هواداران بی شمارش باشد. همه چیز به خوبی پیش رفت و امیر قلعه نوعی با استقبال بی نظیر هواداران تیراختور وارد تبریز شد و از همانجا لقب امیر پاشا روی زبانها افتاد مربی ای كه حتی به رغم استقلالی بودنش محبوبیت چندانی بین استقلالی ها هم نداشت به یكباره محبوبیتی باورنكردنی بدست آورد. قلعه نوعی كه از لحاظ فنی یكی از مربیان سرشناس لیگ بود با حمایت بی مثال هواداران توانست تیراختور را در شرایطی كه شایستگی قهرمان شدن را داشت به مقام دوم لیگ یازدهم برساند تا هواداران تیراختور پس از پایان آخرین بازی فصل پیش با اسكورت اتوبوس حامل بازیكنان و مربیان تیم ؛ خواستار ادامه همكاری او با باشگاه تیراختور شوند.

اما همه چیز آنطوریكه هواداران انتظار داشتند پیش نرفت و امیر قلعه نوعی پس از سیاه نمایی های فراوان به تیم استقلال بازگشت؛جدایی قلعه نوعی از تیراختور آن هم در شرایطی كه این مربی بارها از امضای قرارداد سفید(شما بخوانید 2 میلیاردی) با تیراختور سخن گفته بود باعث ناراحتی شدید هواداران تیراختور از این مربی شد و در همان روزها برخی از هواداران احساساتی شده و عنوان كردند منتظر بازی تیراختور و استقلال خواهند بود تا حال امیر قلعه نوعی را بگیرند همان كسانی كه یادشان رفته بود كه روزی در ورزشگاهها فریاد امیر پاشا امیر پاشایشان گوش فلك را كر كرده بود!

آری امیر قلعه نوعی همانطور كه از سوابقش پیدا بود به بهانه های ریز و درشت(بی پولی) كه در همه تیمهای لیگ برتر خصوصا پرسپولیس و استقلال مشهود است از تیراختور رفت و بازیكنانی نظیر صادقی ، اكبرپور و توزی را نیز با خودش به استقلال برد تا به زغم خود یكی از رقیبان اصلی تیمش را تضعیف كرده باشد.لیگ دوازدهم شروع شد و استقلال كهكشانی با مربی كهكشانی ترش آنطور كه منتظرش بودند نشد و نزدیكی امتیازات بالا نشینان جدول رده بندی باعث شد امیر قلعه نوعی كه بخوبی می دانست كمتر تیمی در ورزشگاه سهند یارای ایستادگی مقابل با تیراختور و هوادارانش را دارد دست به دامان جنگ روانی های كثیف فوتبال ایران آن هم از نوع خودش شد و با استفاده از نفراتی كه سال پیش در تیراختور بودند جنگ رسانه ای خود را علیه تیراختور به راه انداخت تا در آستانه این دیدار حساس بتواند بین هواداران تیراختور تفرقه بیندازد. این مربی به خوبی واقف است كه نیمی از قدرت تیراختور روی سكوهای استادیوم سهند است بنابراین با فرافكنی های فراوان سعی داشت تا ابتدا قدرت هواداران تیراختور را خنثی كند سپس در بازی رو در رو نیز نتیجه دلخواهش را بدست آورد. اما این مربی در محاسباتش یك چیز را فراموش كرده است! و آن عشقی است كه هواداران تیراختور به آذربایجان و تیراختور دارند كه نام آذربایجان را یدك می كشد؛
امیر قلعه نوعی و تمام زیر دستان بله قربانگویش فراموش كرده اند كه تیراختور برای مردم آذربایجان فراتر از یك تیم فوتبال است و یادشان رفته كه تیراختور به سمبل عدالتخواهی مردم آذربایجان تبدیل شده است و بغض سالها فریاد در گلو مانده این مردم است كه در ورزشگاهها به فریادی بلند تبدیل می شود البته از فراموشی این افراد ملالی نیست چون برایمان مهم نیست اما ما هواداران تیراختور چرا این نكته مهم را از یاد برده ایم!؟
مگر ما هواداران تیراختور همواره ادعا نداشتیم كه برای ما نتیجه چندان مهم نیست و اتحاد ما هواداران همواره با فریاد یاشاسین آذربایجان در ورزشگاه نمایان می شود!؟ بله نگارنده به عنوان یك هوادار عاشق به وطن و تیم وطنش روی سخنش با همه هوادارانی است كه این نكته مهم را فراموش كرده اند و انتظار استقبال آنچنانی از قلعه نوعی را دارند!

ای هوادار بیدار باش و بدان كه شفق ها،كمالوندها،سردار جعفری ها،قلعه نوعی ها و ... روزی بوده و هستند و روز دیگر كه رفتنی شده و رفتنی خواهند شد اما تمدن و فرهنگ غنی تو هیچ گاه از دفتر تاریخ پاك نخواهد شد.تو در حفظ این فرهنگ مسئولی و نباید بخاطر شخص یا اشخاصی از این مسئولیت بزرگ شانه خالی كنی! «ای هوادار می دانی كه فرق بین فریاد امیر پاشاها ،فابرگاس ها ،كاسیاس ها ،F14 ها و ... با فریاد آذربایجان یاشاسین چیست!؟ من می گویم و تو هم حتما می دانی و قبول داری كه فریاد اولی فقط از زبان جاری می شود به خاطر یك حس لحظه ای است كه زود هم فروكش می كند اما فریاد دومی نه تنها از زبان بلكه از عمق وجود تو جاری می شود و چنان حسی در آن آمیخته می شود كه گویی آن لحظه روی بلندترین نقطه دنیا ایستاده ای و خود ر ا فاتح دنیا می دانی و وقتی می بینی كل ورزشگاه با تو و مثل تو این عبارت دلنشین را فریاد می زنند به بزرگی و عظمت خود پی می بری .» بارها گفته ام آذربایجان فراتر از یك كلمه است آذربایجان رمز اتحاد ما است پس ای هم زبان! ای هم وطن! و ای هوادار! قلعه نوعی ها و جعفری ها را فراموش كن و اجازه نده بغل دستی ات تو را وادار كند به ندایی كه در قلبت وجود دارد بی اعتنا شوی بیا در كنار هم یك بار دیگر تجلی بخش فرهنگ ناب آذربایجان شده و اتحادمان را با رنگ قرمز و فریاد "آذربایجان یاشاسین" جلوه گر باشیم.


در پایان من هم سخن یك هوادار عاشق را تكرار می كنم كه بسیار خوب اشاره كرده است:

«بیست و نه مهر؛همگی بیاییم تا در كنار یكدیگر،این حماسه ها را تكراركنیم…بیاییم و صداهایمان را یكی كنیم و فریاد (( یاشاسین آذربایجان )) سردهیم…یك روز هم كه شده به خاطر آذربایجان؛ از همه چیز بگذریم و بیاییم….
بیاییم تا یكبار دیگر “یادگار هواداریارها” را به”سهند آذربایجان” تبدیل كنیم….»

آرديني اوخو
چهارشنبه 26 مهر 1391
بؤلوملر : إدمان,

حضور بیش از 100هزار نفری در ورزشگاه سهند

تیراختور آزربایجان و استقلال ایران

یئلی گون /خزل آین /29

ساحات :00/15

جانلی یایین:

سهند شبكه سی

گوناز تی وی

ایران 3 شبكه سی

جام جم ایران 2و3

شبكه شما(سیزین شبكه ز)

 

 

آرديني اوخو
چهارشنبه 26 مهر 1391
بؤلوملر : إدمان,

Qədim Azərbaycan şəhəri Təbriz

 

Qədim Azərbaycan şəhəri Təbriz

Azərbaycanın mədəniyyət mərkəzlərindən biri olan Təbriz qədim dövrlərdən etibarən strateji mövqeyinə və əlverişli iqlim şəraitinə görə qədim Şərqdə şöhrət qazanmışdır.Ən qədim dövrlərdən mühüm ticarət yolları Cənubi Qafqaz, İberiya və Qafqaz Albaniyasından Cənuba doğru – Beynəlnəhreyn və Hindistana gedən ticarət yolları bu şəhərdən keçib getmişdir.

Qərbdən uzanan ticarət yolları da Kiçik Asiyanı keçərək Təbriz şəhərində Beynəlnəhreyn və Hindistandan gələn yollarla birləşmişdir. Beləliklə Təbriz şəhərinin inkişaf etməsinə təsir göstərən mühüm amillərdən biri ticarət yolları olmuşdur.

Hələ Manna dövləti dövründə bu şəhər mühüm mərkəzlərdən biri olmuşdur. Assur mixi yazılarında şəhərin adı Tavreş kimi çəkilir və burada nəhəng qalanın olması qeyd edilir. Təbriz şəhəri Polibi, Diodor və Ptolomeyə görə Ovront dağının (Səhənd)ətəyində yerləşir.

Şəhər qırmızı rəngli torpağa sahib olan Eynal-Zeynal və yaxud Surxab yüksəkliyinin Cənubunda yerləşir. Bu ovalığın səviyyəsi Urmiya gölünün Şimal-Şərq bucağına tərəf getdikcə azalır. Eynal-Zeynal yüksəkliyi dəniz səviyyəsindən 1800 m hündürlükdə yerləşməklə bərabər, şəhərin Şimal-Qərbindən başlayaraq Qaradağ silsiləsini Səhənd dağı ilə birləşdirir.

Şəhərin Cənubunda dəniz səviyyəsindən 3547 m hündürlüyə malik olub, zirvəsi daim qarla örtülü olan Səhənd dağı ilə şəhər arasında təxminən 50 km məsafə var. Bu dağ qədim Assur mənblərində Uauş dağı adlandırılır.Dağın şimalında və şəhərin cənubunda yerləşən Yanıq adlanan təpələr, dəniz səviyyəsindən 500-600 m hündürdə yerləşir. Şərq tərəfdən şəhəri çox yüksək olmayan Sarı dağ (farslar bu dağı Zərdüguh adlandırır) əhatə edir. Şəhərin ərazisi dəniz səviyyəsindən 1350-1500 mm-ə qədər yeksəklikdə yerləşir. Beləliklə Təbriz şəhərinin ətrafında olan dağlar onu üzük qaşı kimi əhatə etmişdir.

Şəhər və onun ətrafının əlverişli təbii-coğrafi şəraiti, orada insan məskənlərinin hələ qədim dövrlərdən yaranmasına səbəb olmuşdur. Təbriz şəhəri və onun ətrafında olan əkin sahələri, habelə bağlar su ehtiyyatı az olan kiçik dağ çayları və arxlar vasitəsiylə suvarılır.

Lakin elə çaylar da vardır ki, onlardan yalnız ilin müəyyən dövrlərində istifadə etmək olur. Qalan dövrlərdə isə suyun tərkibində duz məhlulları çox olduğundan suvarılma işi çətinləşir. Belə çaylardan biri də Acıçay çayıdır. Bu çay Savalan dağının Şərq ətəklərindən başlanğıcını alaraq, Sərab mahalını suvardıqdan sonra Xanımrud mahalında İskəndərçayla birləşir və Təbriz şəhərinin Şimalından keçir. Acıçay Mayan, Axola, Baranlı, Satınlı və Şora kəndlərinin ərazisindən keçərək Urmiya gölünə tökülür.

Orta əsr müəllifi Həmdullah Qəzviniyə görə vaxtilə Təbriz şəhərinin ətrafında 600-ə qədər kəhriz mövcud olmuşdur. Qeyd etmək lazımdır ki, Azərbaycanda kəhriz suvarma sisteminin tarixi çox qədimdir.

Təbriz ərazisi kontinental əraziyə malikdir. Burada qışda tempratur -28, yayda isə 25/30 dərəcə olur.

Təbrizdə ən güclü zəlzələ 858 və 1042-ci illərdə baş vermiş və şəhəri yerlə-yeksan etmişdir. Mənbələrin verdiyi məlumta görə Təbrizdə 858-ci ildə baş vermiş zəlzələ nəticəsində şəhərdə 40 min nəfər adam həlak olmuşdur. Təbrizdə yerin xəfif tərpənməsini həmişə hiss etmək mümkündür. Bəzi alimlərə görə yerin belə tərpənməsinə səbəb vaxtilə Səhənd dağının vulkanik olmasıdır. Lakin Xanıkov bunu yer təbəqələrinin dəyişməsi ilə sübut etməyə çalışır.

Azərbaycanın təbii və coğrafi şəraitinin əlverişli olması bu ərazidə yaşayan əhalinin yaşaması üçün qədim zamanlardan gözəl imkan yaratmışdır.

Müasir Təbriz, Mərənd və Xoy şəhərlərinin yerləşdiyi ərazi Manna dövründə Sanqbitu adlanırdı. Bu ərazi Urmiya gölünün Şimal və Şimal-Qərb ərazisini əhatə edirdi. Xəzər dənizi ilə Urmiya gölü arasndakı ərazi – Təbriz və Miyanə rayonları Zikirtu adlanırdı. Sanqbitu və Zikirtu rayonları öz dövrlərinə görə inkişaf etmiş rayonlar idi. Bunu arxeoloji qazıntılar və yazılı məlumatlar da təsdiqləyir. Belə ki, Assur hökmdarı II Sarqonun Urartu dövlətinə yürüşü zamanı bu ərazi onun ordusunu un və şərabla, habelə yük və minik heyvanı ilə təmin etmişdi.

Bu ərazidə əkinçilik və maldarlıqla yanaşı sənətkarlq da inkişaf etmişdi. Ziviyə, Həsənli və Yanıqtəpədən əldə edilən arxeoloji materiallar bu ərazidə sənətkarlığı yüksək inkişaf etdiyini göstərir.

Təbriz şəhərinin tarixinin öyrənilməsi üçün Assur hömdarı II Sarqonun (e.ə. 722-701) eramızdan əvvəl 714-cü ildə Manna ərazisinə soyğunçu hücumunun və onun bu hücum haqqında verdiyi məlumatların böyük əhəmiyyəti vardır. Bu hücum zamanı yazılmış II Sarqonun kitabəsi, Manna və habelə Təbriz şəhərinin tarixinin öyrənilməsinə dair ən qiymətli sənəddir. Həmin kitabədə deyilir: ”Tarmakisdə əhəmiyyətli istehkamlar vardır. Burada yaradılan səddlər möhkəmdir. Həmin səddlər böyük xəndəklər vasitəsi ilə dövrəyə alınmışdır. Dövlət qoşunlarının əlavə qüvvəsi də burada saxlanılır. Eyni zamanda onların atları da burada bəslənilir. Ətraf rayonların əhalisi mənim qorxumdan buraya toplanmışdı. Mən bura hücum edən zaman əhali buranı tərk edərək susuz çöllərə qaçmağa məcbur oldu (susuz çöl dedikdə Muğan nəzərdə tutulur). Mən bu mahalı ələ keçirdim. Müdafiə istehkamı halına salınmış yaşayış yerləri arasında döyüşlərə başladım. Daxildə olan yaşayış yerlərinə od vurdum, qala sakinlərinin külli miqdarda olan ərzaqlarını yandırıb məhv etdim. Bundan başqa həmin qala ətrafında olan 30 kəndi də yandırdım.”

Tədqiqatçılar II Sarqonun kitabəsində qeyd edilən Tarmakis şəhərinin Təbriz olmasına şübhə etmirlər. Digər tərəfdən həmin kitabədə qeyd olunan Uşkaya qalasının müasir Üsküyə toponimi ilə bir mənşəli olması da diqqəti cəlb edən faktlardandır. Beləliklə II Sarqonun kitabəsi Təbrizin qədim dövr tarixi üzrə hələlik aşkar olunmuş yeganə mənbədir.

Lakin İran tarixçiləri şəhəri xeyli gəncləşdirərək onun orta əsrlərdə Abbasilər sülaləsindən olan Harun ər-Rəşidin hakimiyyəti dövründə inşa edildiyini yazırlar. V.F.Minorski qədim erməni dilli mənbələrə istinad edərək Təbrizin Abbasilərin hakimiyyətindən çox-çox əvvəl yarandığını qeyd edir. İran tarixçilərindən Məhəmmədhəsən xan Zinət “Zinət əl məcalis” və “Təqvime buldan “ adlı əsərlərinə istinad edərək Təbrizin Azərbaycanın böyük şəhərlərindən biri olduğunu və xalq arasında Toriz adı ilə məşhur olduğunu göstərir. Onun fikrincə qədim müəlliflər Azərbaycanın paytaxtının Kanza və yaxud Kanzak (Gəncək, Qazaka) olduğunu qeyd etmişlər. Qədim müəlliflər Təbriz şəhərini həm də Şahıstan adlandırırlar. Şahıstan iberdilli xalqlarda möhkəm, erməni dilində isə xəzinə deməkdir. Azərbaycanın qədim hökmdarları, sonra isə Sasani şahları öz xəzinələrini bu şəhərdə saxlayırmışlar.

Erkən orta əsr erməni dilli mənbələrdə Təbriz şəhəri həm də Davrij adlandırılır. Bu sözün mənası qrabarca (qədim erməni dili) qisasçı deməkdir. Erməni dilli mənbələrdə göstərilir ki, Arşakilər sülaləsindən olan Ərdəvan Ermənistan hökmdarı Böyük Xosrov ilə bir nəsildən (Ermənistan, Qafqaz Albaniyası və Atropatenada Arşakilər sülaləsinin kiçik qolları hakimiyyətdə olmuşlar.Böyük Xosrov da Ermənistanı idarə edən Arşaki əsilli hökmdardır.Tarixşünaslıqda Arşakilərin türk və parf mənşəli olması haqqında fikirlər var. Ayrıca parfların da türk mənşəli olması haqqında təkzibedilməz faktlar var.) və dost olduğuna görə biri digərinin müttəfiqi imiş. Sasani sülaləsinin banisi Ərdəşir əvvəl Ərdəvanın vəziri imiş. Lakin çox keçmədən o, Ərdəvana xəyanət edib onu öldürmüş, taxt-taca özü sahib olmuşdur. Bu xəbəri eşidən Ərdəvanın dostu və müttəfiqi Böyük Xosrov Ərdəşirdən qisas almaq üçün onunla on il müharibə etmişdir. Bu müharibədə bəzi hallarda Ərdəşirin üstün gəlməsinə baxmayaraq nəticədə Böyük Xosrov onu məğlub edərək Hindistana qədər qovmuşdur. Bu hadisədən sonra Böyük Xosrov eramızın 253-cü ilində Azərbaycanda bir şəhər salaraq onun adını Davrij qoymuşdur. Hər halda bu məlumat yarıməfsanəvi olsa da hələ Sasanilər dövründə Təbrizin bir şəhər kimi varlığını göstərir.

Orta əsr müəlliflərndən Yaqut Həməvi və Həmdullah Mustofi Qəzvini Təbriz şəhərinin əsasının qoyulması tarixini Abbasilər sülaləsindən olan Harun ər-Rəşidin bacısı Zübeydə xatunun adı ilə əlaqələndirirlər. Zübeydə xatun isitmə xəstəliyinə tutulmuş, guya Təbrizə gəldikdən sonra sağalmış və bununla əlaqədar olaraq o, bu yerdə şəhər salmaq əmrini vermişdir. ”Təb” fars dilində isitmə, ”riz” isə rixtən felindən olub tökmək deməkdir. Deməli, fars müəlliflərinin iddialarına görə Təbrizin lüğəti mənası isitməni müalicə edən deməkdir. Lakin bütün tarixi faktlar birmənalı şəkildə bu fikri rədd edir. Ən azından Təbriz bu sözün ilkin forması deyil.

Qeyd edək ki, Təbriz şəhəri yaxınlığında qazılmış qədim kəhriz indi də Zübeydə kəhrizi adlanır. Ola nilsin ki, Zübeydə xatunun əmri ilə bu şəhərdə bir sıra binalar tikilmiş və abadlıq işləri aparılmışdır və orta əsr müəllifləri də Təbrizin Zübeydə xatunun əmri ilə bina edilməsini qeyd edərkən qədim şəhərin bərpa edilməsini nəzərdə tutmuşlar. Lakin İran tarixçiləri əzəmətli şəhərin tarixini saxtalaşdırmaq üçün mənbələrin yalnış şərhindən istifadə etmişlər.

Təbriz qədim dövrlərdən Azərbaycanın paytaxtı olmaqla yanaşı, həm də atəşpərəstliyin mərkəzlərindən biri olmuşdur. Hazırda Təbriz yaxınlığında Allahu-əkbər dağı üstündə (Baba dağı yaxınlığında) möhkəm daş divarlara malik olan atəşgah binasının qalıqları saxlanlır. Bu atəşgah xalq arasında Zərdüşt peyğəmbər atəşgahı adı ilə məşhurdur.

Mənbələr və arxeoloji faktlar göstərir ki, Təbriz bir şəhər kimi heç də İran tarixçilərinin iddia etdiyi kimi orta əsrlərdə yox, eramızdan əvvəl birinci minillikdən etibarən yaşayış məntəqəsi kimi formalaşmışdır və bu şəhər haqqında ilk dəfə məlumat verən mənbələr qədim Assur mənbələridir. Bu mənbələrdə şəhərin adı Tarui və ya Tarmakis kimi qeyd edilir.

Şəhərin adı barədə mütəxəssislər yekdil qərara gələ bilməmişlər. Bəzi tarixçilər Tarui sözünün qədim türk dilində ikiqat qala mənasını verdiyini deyirlər. Tədqiqatçılar qeyd edirlər ki, bu ikiqat qala müasir Təbriz şəhərinin yerində olmuşdur. E.A.Qrantovskiyə görə müasir Təbriz sözünün tələffüzü özü-özlüyündə müəyyənləşdirir ki, bu ad göstərilən Tarui sözündən əmələ gəlmişdir.

XII—XIII əsr — Atabəylər dövlətinin paytaxtı olmuşdur.
1375—1468 — Qaraqoyunlular dövlətinin paytaxtı olmuşdur.
1469—1501 — Ağqoyunlular dövlətinin paytaxtı olmuşdur.
1501—1548 — Səfəvilər dövlətinin paytaxtı olmuşdur.

Daha sonralar Qacar sülaləsi dövründə İran vəliəhdinin qərargah şəhəri, 1905-1906 illərdə isə İran Konstitusiya İnqilabının mərkəzi olmuşdur.

Təbrizdə səkkizdən çox böyük muzey var:
Azərbaycan muzeyi Xomeyni xiyabanında
Ölçü muzeyi
Məşrutiyyə muzeyi bazarda
Şəhriyar muzeyi (rəhmətlik şair ustad Şəhriyarın evi) Məqsudiyyə məhəlləsində
Ustad Bohtuni muzeyi Lekler məhəlləsinde
Qacar muzeyi Şeşgilan məhəlləsində
Təbiət muzeyi Azadi xiyabanında, Abresanda
Bələdiyyə muzeyi saat (bələdiyyə) bürcunda








آرديني اوخو
چهارشنبه 26 مهر 1391
بؤلوملر : تاریخی,

Xaqani Şirvani

Xaqani Şirvani

 


Haqqında:

Şairin adı İbrahim, atasının adı Əlidir. Orta əsr mənbələrində o, belə təqdim edilir: Əbu Bədil Əfzələddin İbrahim ibn Əli Nəccar ibn Osman ibn İbrahim Həqaiqi Həssanul-Əcəm Xaqani Şirvani. Burada Həqaiqi, Həssanul-Əcəm və Xaqani onun təxəllüsü, Əfzələddin ləqəbi, Əbu Bədil kunyəsi və Şirvani mənsub olduğu yerin adıdır.
Xaqani 1126-ci ildə Şamaxıda anadan olmuşdur. İlk təhsilini əmisindən almış və dövrünün müxtəlif elmlərinə dərin maraq göstərmişdir. Gənc yaşlarından yüksək şairlik istedadını göstərən Xaqani Şirvanşahlar sarayına dəvət edilir və orada böyük şöhrət tapır. Saray çəkişmələri və paxılların münasibəti nəticəsində şair həbs edilir. Daha sonralar Xaqani Yaxın Şərq ölkərərində səfərdə olmuş və təəssüratlarını poetik əsərlərdə vermişdir. Şair ömrünün son illərini Təbrizdə keçirmişdir. Xaqani 1199-cu ildə vəfat etmiş və Təbrizin "Şairlər qəbiristanlığı"nda dəfn edilmişdir

Həyatı:

Xaqani 8 yaşında atasıni itirmiş, dövrünün məşhur alim və həkimi olan əmisi Kafiəddin Ömər Osman oğlunun himayə və tərbiyəsi altında böyümüşdür.
Xaqani Şirvaninin Sənainin "Hədiqətül-həqiqət" əsərinin təsiri ilə "Həqayiqi" təxəllüsü ilə yazdığı şerlər ona şöhrət qazandırmışdır. 25 yaşında ikən Şirvanşahların məliküş-şüərası Əbül-üla Gəncəvinin dəvəti ilə saraya gəlmiş, onun qızı ilə evlənmiş, Əbül-ülanın ona verdiyi "Xaqani" təxəllüsü ilə şerlər yazmışdır.
Xaqani Şirvani klassik Şərq poeziyasının bütün janrlarında yüksək sənətkarlıq nümunələri yaratmışdır. Əsərləri tezliklə Yaxın və Orta Şərq ölkələrinə yayılaraq müasirlərinin diqqətini cəlb etmişdir. Bədxah saray şairlərinin haqsız hücumlarına məruz qalan Xaqani Şirvani 1156-cı ildə Məkkəyə ziyarət bəhanəsi ilə Şirvanı tərk etməyə məcbur olmuşdu. Xaqani Şirvani gizli surətdə Şirvandan getməyə cəhd göstərmiş, lakin I Axsitanın əmri ilə həbs olunaraq 1170-ci ildə Şabran qalasına salınmışdır. 7 ay həbsdə qaldıqdan sonra azad edilən Xaqani Şirvani, nəhayət, 1173-cü ildə ailəsi ilə birlikdə Şirvanı həmişəlik tərk edərək Təbrizə köçmüş, ömrünün sonunadək orada yaşamış və bu şəhərdə vəfat etmişdir. Təbriz yaxınlığında sonralar "Məqbərətüş-şüəra" adlandırılan Surxab qəbristanlığında dəfn olunmuşdur. Dahi Nizami Gəncəvi Xaqani Şirvaninin vəfatı münasibəti ilə mərsiyə yazmışdır.
Xaqani Şirvaninin ədəbi irsi zəngindir. Yaxın Şərqə səfərdən qayıtdıqdan sonra Xaqani Şirvani Yaxın Şərq ədəbiyyatı tarixində epik poeziyanın ilk görkəmli nümunələrindən hesab edilən "Töhfətül-İraqeyn" (1157) adlı məsnəvisini yazmışdır. Əsər dövrün sosial-siyasi şəraitini öyrənmək baxımından da əhəmiyyətlidir. "Mədain xərabələri" adlı məşhur fəlsəfi qəsidəsində müasirləri üçün maraqlı fikirlər irəli sürmüşdür. Xaqani Şirvani vətənpərvər şairdir. O, vətəni Şirvanı hüsnkar təbiətli, bolluq, bərəkət ölkəsi, şairlər ocağı kimi tərənnüm etmişdir. Azərbaycan ədəbiyyatı tarixində Qətran Təbrizi ilə başlanan qəzəl janrı Xaqani Şirvani və Nizami Gəncəvi yaradıcılığında kamillik dərəcəsinə çatmışdır. Cərəyan edən hadisələri real surətdə əks etdirməyə çalışan şair, saraylara nifrətini, xalqa yaxınlıq və sədaqətini, "Xaqani" deyil, "Xəlqani" olduğunu poetik bir dildə bildirmişdir. Xaqani Şirvani eyni zamanda mahir nasir olmuşdur. "Töhfətül İraqeyn" məsnəvisinə nəsrlə yazdığı müqəddimə və dövrünün məşhur adamlarına mənsur məktubları mürəkkəb bədii tərzli ifadəsi, təşbeh, istiarə, eyham və mübaliğələri ilə diqqəti cəlb edib.
Xaqani əsərlərini fars və ərəb dillərində yazsa da şerə gətirdiyi bir sira yeniliklərinə və ədəbi-bədii xüsusiyyətlərinə görə Azərbaycan məktəbini təmsil etmişdir.
Xaqaninin əsərlərinə Şərqin bir çox görkəmli şairləri nəzirələr yazmışlar. Şairin bədii irsinin öyrənilməsi ilə Azərbaycan, İran, Rusiya, Hindistan, Pakistan və Qərbi Avropa tədqiqatçıları məşğul olmuşlar. Azərbaycan alimləri akad. Həmid Araslı, Qafqaz Kəndli-Herisçi və Məmmədağa Sultanov şairin həyatını və yaradıcılığını öyrənməkdə dəyərli işlər görmüşlər.
Xaqaninin poetik əsərlərinin müəyyən hissəsinin Azərbaycan dilinə tərcüməsi M.Rahim, Ə.Vahid, M.Mübariz və başqalarına məxsusdur.
Əsərləri Hindistanda, İranda dəfələrlə çap edilmişdir. Yaradıcılığı 12-ci əsrdən tədqiqatçıların diqqətini cəlb etmiş, Azərbaycan, rus, Qərbi Avropa, İran, Türkiyə, Hindistan və s. ölkələrin şərqşünasları tərəfindən öyrənilmişdir.



Yaradıcılığı:
Xaqaninin zəngin ədəbi irsi 17 min beytlik lirik şerlər divani, "Töhfətul-İraqeyn" poemasından, bədii nəsrin maraqlı nümunələri olan 60 məktubdan ibarətdir. Divanındakı şerlər qəsidə, qəzəl, mədhiyyə, mərsiyə, rübai və s. ibarətdir. Onun ictimai-fəlsəfi məzmunlu əsərlərinə "Şiniyyə" və "Mədain xərabələri" qəsidələri, "Həbsiyyə" şerləri və "Töhfətul-İraqeyn" poeması daxildir. "Kitabi-Dədəm Qorqud" eposunun bizə gəlib çatmış əlyazma nüsxələrinin köçürülmə tarixi XVI əsrdə Dövrün ən böyük şairlərindən biri kimi tanınan Əfzələddin Xaqani yaradıcılığında diqqəti ən çox çəkən cəhət, hər beytdə, hər misrada özünü göstərən dərin obrazlılıq və elmilikdir.
İslam Şərqinin bir çox elmlərinə vaqif olan sənətkar bütün bunları quru, yorucu bir dillə yox, şirin, cazibədar, heyranedici poeziya dili ilə təqdim edir. Dövrünün elmlərini dərindən bilən Xaqani bəzən incə bir eyhamla bütöv əsərlərə sığa bilən fikir ifadə etmiş olur. Bəzən isə onun əsərlərində dövrünün şəriət xadimlərinin müəyyən etdiyi ehkamlarla uyuşmayan ezopdilli qənaətlər də irəli sürülür, poetik simvollardan geniş istifadə edilir.
Azərbaycan ədəbiyyatında ilk epistolyar məsnəvi sayılan "Töhfətül-İraqeyn" ("İki İraqın töhfəsi") (1156) poemasında da Xaqani bir sıra simvol və eyhamların köməyi ilə özü ilə mühiti arasında olan dərin ziddiyyətləri açıb göstərməyə nail olmuşdur. Bu baxımdan istər Xaqani, istərsə də Nizami yaradıcılığına dialektik inkişaf meyli xasdır. Bu şairlər təbiət və cəmiyyəti donmuş halda deyil, daim inkişaf və yüksəlişdə götürüb baxmağa güclü meyl nümayiş etdirirlər. Xüsusən Nizami yaradıcılığı bu baxımdan bütövlükdə dünya ədəbiyyatlarında özünəməxsus mərhələ təşkil edir. Xaqani Şirvani Şamaxıdakı saray mühitinin əzici təsirinə dözməmiş, Məkkəyə ziyarətə getdikdən sonra bir daha saraya qayıtmayaraq Təbrizdə məskən salmış və orada da vəfat etmişdir. Şairin məzarı Təbrizin Sürxab qəbiristanlığındakı "Şairlər məqbərəsi" adlanan yerdədir.
Xaqani həm də Azərbaycan ədəbiyyatında ən böyük lirik şairlərdən biri kimi tanınır. Onun qəzəl və rübailərində Azərbaycan poeziya məktəbinin ən yaxşı ənənələrinin əsası qoyulmuşdur. Xaqani yaradıcılığında Azərbaycan poetik məktəbinin öz əksini tapmış özəlliklərindən biri də türklüyə dərin məhəbbətdir. Sonralar Nizami yaradıcılığında bu xüsusiyyət özünün zirvəsinə çatmışdır.

Əsərləri:

Ey Xaqani, bu dünyada hər zaman,
Anan vermiş zəhmətilə sənə can.

Su, çörəyin qıt olsa da atmadın, -
Yurdun oldu bu əzablı, dar Şirvan.

Heç bir kəsə sən olmadın tüfeyli,
Kömək aldın allahdan nə anandan.

Sən oturdun kölgə kimi ananın
Cəhrəsinin kölgəsində anbaan.

Ey ağ qartal! Nə vaxtadək olacaq
Ana yurdu vücuduna aşiyan?

Nə vaxtadək, İsa kimi atasız, -
Ana ilə tanısınlar səni? Qan!

Bir dəfə də Xzır kimi yoxa çıx,
Bəsdir oldun ananla həmxaniman!

Sən qiymətli bir dürrsən, nədəndir
Oldun ana astanasından pünhan?

Sən ağıllı övladsansa dilə gəl,
Ana kimi özünü danla bir an.

Hər nə etsən ana haqqın unutma,
Bil, anandır sənə edər can qurban.

Bu ananın xatirinə, düşməndən
Gələn dərdə dözüb, sən ol mehriban.

Qorx o gündən, bir gün səni tək qoyub,
Əbədilik anan köçər dünyadan.


***

Çox ağırdır xasiyyəti mənim nəccar atamın,
Onu xalis yanar oddan yaratmış pərvərdigar.

Sanki ekiz doğulmuşdur Nəmrudun Azərilə,
Ona təlim verən usta olmuş Yusifi-nəccar.

Təbiəti: kərkisi tək, mahir olmuş yonmaqda,
Xasiyyəti, mişarı tək, yaman kəsib doğrayar.

Hər gün fələk sitəmindən o eyləyir şikayət,
Gecə Zühəl ulduzuyla səhərədək çarpışar.

Mərrix əgər olsa idi sakin birinci göydə,
Dərhal ona əl uzadıb, vurardı iki mismar.

Ağırlaşıb qocalıbdır, qıçlarını tutub yel
Başı isə dazlaşaraq, huşu pərsəng aparar.

Köhnəlmişdir lıkka kimi dərisində vücudu,
Əti sanki bədənində əprimişdir aşikar.

Nə üzündə səfası var, nə başında sevdası,
Hamımızın üzərində ağır bir yükə oxşar.

Yazıq anam mənbər kimi qısılmışdır bir küncə,
Minarə tək baş qaldırıb atam edir iftixar.

Zəmanənin mən ki belə ən layiqli oğluyam,
Osa mənim hünərimi özü üçün bilir ar.

Deyir: kaş ki, bu Xaqani bir toxucu olaydı,
Olmayaydı söz mülkündə belə qabil sənətkar.

Nə etməli, atam odur bir oğulam ona mən,
Ağ olmaram, o nə qədər eyləyərsə məni zar.

Axır mənə çörək verib bəsləmişdir birtəhər,
Böyük allah, qoru onu, bəlalardan çək kənar.


***

Bu göylər şahının lütfü mənə sayə salıb əlan,
Zavallı könlümə vermiş yeni qüvvət, yeni ruh, can.

Ürək dil açdı, şükr etdi ki, qurtardım fəlakətdən,
Nə yaxşı – söylədi canım – tükəndi möhnəti-zindan.

Belə olduqda şadlandım, nəhayət, arzuma çatdım;
Sənə qoy söyləyim indi qəribə bir gözəl dastan.

Gedib məğrib-zəminə bir kişi dərya kənarında,
Dararkən başını bir tük yerə saldı o, başından.

Köçüb sonra o, məqribdən, səyahət eylədi şərqə,
Bu müddət çox külək əsdi, yağışlar eylədi tufan.

Otuz il keçdi bu gündən, yenə səyyah gəlib qərbə,
Haman yerdən götürdü öz tükün, güldü bir az heyran.

Buna Xaqaninin halı, onun Abxazə ezamı
Necə çox oxşayır, bir bax, necə dövr eyləyir dövran.

Olub Abxaz ona məğrib, şahın dərgahı bir dərya
Zavallı canı bir tük tək düşüb qalmış ora nalan.

Əgər bir vaxt o da canın taparsa tük kimi təkrar,
Ona tənə edib, bir də gülərmi nanəcib düşman?

Olub indi mənə həmdəm səsi çaşbaş vuran bir ney,
Əlimdən öz neyimi, gör, necə aldı fələk asan.

Açılmış bir gün ağzıdır mənim ağzım bu gün yalnız,
Qızıl, yaqutla doldurmuş bütün dünyanı hər bir an.

Fəqət əfsus ki, gülməz könül Rey mülkü də alsa,
O, halbuki quru sözlə olardı nəşəli, xəndan.

Bu Kür Ceyhun olar, Tiflis Səmərqəndi qoyar dalda,
O vəqt ki, Tiflisə, Kürlə gələr Xaqani və xaqan.


***

Nə qədər ki, dövlət sənin qapındadır pasiban,
Açacaqdır qapısını sənə geniş asiman.

Qüreyşilər bayrağınla sənin səfərbər oldu,
Yəmanilər xəncərinlə sənin müzəffər oldu.

İnsaf sənin dəzgahına gəldi sevinc ilə, bax,
Zülmü sitəm astanadan qaçdı yaxa yırtaraq.

Fələk sənin qullarının qollarına baş əydi,
Ona görə fanilikdən azad oldu əbədi.

Öz qələmin rəng vermişdir məharətlə ruzgara,
Gecə, gündüz bu səbəbdən olmuş belə ağ, qara.

Söz Misrinin Yusifləri saflığına hər zaman
Nuş eyləyir mənaların badəsini durmadan.

Mənim bütün varlığımı bürümüşdür qəm, kədər,
Razılığın olmayınca, bu varlıqdan nə səmər?

Mənim yüksək qiymətimi təkcə bir sən bilərsən,
Simurğə də bu dünyada Cəmşid verə bilər dən.

Gözəl bilər bu mətləbi göy cəlallı hökmdar,
Mənim kimi yer üzündə tapılmaz bir sənətkar.

Baxma sadə bir xarratın oğluyam mən, bil, Azər
Xarrat idi, lakin oğlu Xəlil oldu peyğəmbər.

Bu sənətdə hər kəs məndən öyrəndi bir fəsahət,
Sonra gedib hazırladı mənə min cür fəlakət.

Bu təəccüb deyil, əgər bir qurşun almas qıra,
Hünər ona deyərəm ki, almas polad sındıra.

Gedən zaman bu dünyadan Sənai tək bir ustad,
Əvəz gəldim ona, atam mənə Bədil qoydu ad.

Boğazına gövhər tıxdım bu dünyanın nə qədər,
Onu aman deməyə də qoymadı bu gövhərlər.

Sən təbimin bağçasından istə təzə xurmalar,
Gedib hər bir yaramazın söyüdündən umma bar!

Hər an xurma ağacından boldu xurma dərərsən,
Yel əsərsə, kəpənəklər uçar fəqət söyüddən.

Əgər qəmdən qocalmışsa vücudum, nə eybi var? –
Mədhin ilə bu dünyanı təzələrəm aşikar!

Tərifini edən qəlbim sınsın gərək hər anda,
 

آرديني اوخو
چهارشنبه 26 مهر 1391
بؤلوملر : تاریخی,