یاشاسین آزربایجان یاشاسین تراختور

آذربایجان كولتور تانترماخ

سرمربی پرتغالی در راه تراكتور

آنتونیو خوزه كونسیسائو اولیویه‌را" ملقب به "تونی" با ملیتی پرتغالی گزینه خارجی مدنظر مسئولان باشگاه تراكتورسازی است كه گفته می شود جهت انجام مذاكرات نهایی و بستن قرارداد با تیم فوتبال این باشگاه، روز جمعه هفته جاری وارد تبریز می شود.

این در حالیست كه پیش از این از سوی باشگاه تراكتورسازی اعلام شده بود كه گزینه سرمربیگری تیم فوتبال این باشگاه پرویز مظلومی سرمربی فصل گذشته تیم استقلال تهران است كه پس از یكی، دو روز و حتی عقد قرارداد داخلی مظلومی با تراكتورسازی، اعلام شد كه بار دیگر گزینه ای خارجی مدنظر مسئولان باشگاه تبریزی است و از اینرو سرمربی فصل قبل استقلال نتوانست جانشین امیر قلعه نویی در تراكتورسازی شود.

الیویه را در كارنامه اش هدایت فنی تیمهای آسیایی از جمله الاهلی امارات و الاتفاق و الاتحاد عربستان را دارد.

گفته می شود رسول خطیبی سرمربی فصل گذشته تیم ماشین سازی تبریز در صورت آمدن پرویز مظلومی به تبریز، دستیار اول سرمربی تراكتورسازان می شد كه این احتمال حتی در صورت حضور الیویه را در تیم تراكتورسازی نیز وجود دارد.

سرمربی فصل آینده تیم تراكتورسازی تبریز، نایب قهرمان یازدهمین دوره لیگ برتر فوتبال باشگاه های كشور روز یكشنبه هفته آینده به صورت رسمی معرفی خواهد شد.     

آرديني اوخو
پنجشنبه 18 خرداد 1391

آقای جعفری شما متهمید

امروز با وجود اینكه روز نیمه تعطیلی است و حال و حوصله كار كردن نداشتم به سر كار آمدم. طبق روال هر روز كه كارم را با مرور اخبار تراختور آغاز میكنم به سایتهای خبری و هواداری تراختور سرزدم. به محض دیدن خبر آمدن مظلومی به تراختور بدون اغراق بگویم ذره ای باورش نكردم. خنده ام گرفت و فكر كردم شوخی است و برای خنده آن را منتشر كرده اند. وقتی مطمئن شدم به خدای دو عالم سوگند آز قالمیشدی پاتلییام!! واقعا پاتلاماق تنها كلمه ای است كه می تواند این یاس و ناامیدی و خشم و ناچاری را توامان در خود داشته باشد. آخر مگر می شود كسی از بی دانشی و ناكارآمدی آقای مظلومی خبر نداشته باشد. ایشان نه شخصیت خوبی دارند، نه دانش و نه جذابیت خاصی. حضورش در هر تیمی باعث یاس و نا امیدی است. نامش ساطع كننده انواع انرژی های منفی است. او سال گذشته با وجود در اختیار داشتن تمام ستاره های فوتبال ایران هیچ كاری از پیش نبرد. به دفعات نشان داد كه بزدل و ترسوست و جسارت موفقیت ندارد.
سردار شما در این دو سال گذشته با سختی های زیادی روبرو بودید. به سختی توانستید اعتماد هواداران را به دست بیاورید. بدون تعارف بگویم همه ما شما را گماشته نیروهای امنیتی می دانستیم. زمان زیادی برد تا با وجود تمام شبهه ها و سوابق قبلی باور كنیم كه حتی اگر گماشته هم باشی دوستدار تراختور و آذربایجان هستی. با وجود تمام نارسایی های مدیریت شما در باشگاه عملكردتان قابل دفاع بود. ولی همه چیز از این به بعد تغییر كرد. نیك می دانی كه انتخاب مظلومی توهین به میلیون ها هوادار تراختور است. توهین به شعور ملت آذربایجان. ترس و عدم قدرت چانه زنی شما در انتصاب مربی كارآمد، شما رو به سوی گزینه های در دسترس و بی كفایت هدایت كرد. باید می دانستید كه هوادار تراختور امسال تشنه قهرمانی است. تشنه موفقیت در آسیا. و شما بهتر از هر كس می دانید كه مظلومی كسی نیست كه بتواند عطش ما را سیراب كند.
از همین الان پایان نیم فصل اول و خداحافظی مظلومی را می بینم. و البته پشیمانی شما از انتصاب او را. آقای جعفری این خودخواهی را به هیچ عنوان بر شما نخواهیم بخشید. شما لیگ دوازدهم را از هواداران و آذربایجان سلب كردید. لذتی كه می توانستیم از آن ببریم را با حضور مظلومی تلخ كردید. به جای آرامش سالی پر از استرس و فشار را به هوادار تحمیل كردید. بدون در نظر گرفتن حساسیتهای هواداران به شعور میلیون انسان عاشق توهین كردید. مظلومی تا پایان نیم فصل دوام نخواهد آورد و آنچه بر جای خواهد گذاشت آه و پشیمانی خواهد بود. او خواهد رفت بسیار زودتر از آنچه كه فكرش را بكنید. و امیداورم جسارت خداحافظی داشته باشید. ما هواداران شخص جنابعالی را مسئول این انتصاب زشت می دانیم. امیدوارم جسارت پذیرش این اشتباه بچگانه را داشته باشید و قبول كنید كه مسئولیت فاصله بین هوادار و نیمكت تراختور فقط شخص جنابعالی و تمام كسانی كه در این انتصاب و انتخاب نقش داشته اند هستید. به خاطر این اشتباه توهین آمیز از هوادار انتظار حمایت نداشته باشید.
تیلیم

آرديني اوخو
چهارشنبه 17 خرداد 1391

تفاله ی استقلال منتخب مدیرعامل نظامی تیراختور؛ رد پای دستهای پشت پرده در تحمیل پرویز مظلومی به هواداران تیراختور

Tiraxturfans.Com. پس از 3 سال خون دل خوردنهای هواداران جهت صعود تیم به آسیا در شرایطی كه پس از پایان فصل یازدهم هواداران انتظار بسته شدن تیمی قدرتمند با سپرده شدن سكان هدایت آن به یك مربی با شخصیت، اعتبار كاری، پرستیژ حرفه ای و در شأن نام بزرگ تیراختور را می كشیدند تغییر جهت خلق الساعه باشگاه در چرخاندن فرمان از انتخاب یك مربی با كلاس خارجی به سمت پرویز مظلومی كه بر سر نخواستنش دعواست انتقادات شدیدی را به سمت مدیرعامل نظامی باشگاه تیراختور و سایر اركان مرتبط با آن سرازیر نموده است. اگرچه باشگاه از تقابلی كه بطور عام بین تیراختورچیان و اشخاص منسوب به سرخابی و بطور خاص از تنشهایی كه از فصل قبل بین هواداران این تیم و این مربی بخت برگشته ی استقلالی در جریان بوده است كاملاً مطلع می باشد اما به دلایلی انتخاب پرویز مظلومی نه در مقام انتخابی كه شایسته ی آن باشد بلكه به جهت آنكه این «انتخاب» با اراده ی دستهای پشت پرده صورت می گیرد می بایست تحقق یابد و اصولاً مدیرعامل این باشگاه نیز كه برای اهدافی خاص بر سر آن گمارده شده و در واقع آلت دست برخی محافل پس پرده نشین می باشد هر آنچه امر شود را بایستی با گوش و جان پذیرا شده و مخالفتی با آن نمی تواند داشته باشد این از عوارض و لطمات محاصره ی باشگاه بزرگ تیراختور توسط نهادی نظامی می باشد كه با رجوع به ساختار حاكم بر آن چنین رویكردی چندان هم غیرمنتظره نمی باشد.

در شرایطی كه از همان لحظات اول مطرح شدن نام مظلومی بعنوان مربی منتخب تیراختور مخالفتهای شدیدی با آن بوقوع پیوسته و هنوز هم ادامه دارد قرار گرفتن خبری خاص یا عنوان «ابراز خرسندی هواداران تراكتورسازی از حضور مظلومی در تبریز!» بر خروجی خبرگزاری مهر كه وابسته به ارگانی خاص بوده و هویت و ماهیت آن زیر سؤال است در نوع خود بسیار جالب توجه و البته قابل تأمل است گویا مظلومی خواب نما شده و گفته است «از دیروز كه خبر حضورم در تیم تراكتورسازی منتشر شد، خیلی ها اعم از هواداران تیم تراكتورسازی و همچنین دوستان زیادی كه در تبریز دارم، با من تماس می گیرند و از این موضوع ابراز خوشحالی می كنند كه این برای من یك اتفاق بسیار خوشایند و جالب است.» كه اگر این اظهار نظر واقعاً به وی منسوب باشد این روش كثیفی كه این مربی حتی در استقلال نیز جهت تحمیل خود به هواداران آن بكار می بست نشان از این دارد كه این فرد نگون بخت از همه جا رانده و مانده از سلامت روحی و روانی لازم نیز بهره ی كافی را ندارد. به نظر می رسد باشگاه كه تمام هم و غم خود را جهت به قهقرا بردن تیم در فصل دوزادهم متمركز نموده است با مشاهده ی مخالفتهای شدید هواداران دست به دامن لاببهای رسانه ای خود شده تا اهداف آتی خود را با موج سواری رسانه ای و شیره مالیدن به سر هواداران پیش برد غافل از آنكه این چاهی كه امثال جعفری پای خود را در آن فرو می برند بسیار عمیق تر از آنست كه تصورش می نمایند و این انتخاب جهت دار مسائلی را در عقبه ی خود می تواند داشته باشد كه چندان مثبت و خوشایند نیستند و اگرچه در این كشاكش فقط باشگاه تیراختور با هواداران دهها میلیونی اش قربانی میشود اما تحمل پس لرزه ها و پرداخت هزینه های رنگارنگ آن برای بازكنندگان پای مظلومی به آذربایجان و بازی كنندگان با احساسات خیل عظیم هواداران این تیم مردمی نیز چندان راحت نمی تواند باشد.

واقعیت آنست كه انتظار هواداران جهت سپرده شدن سكان هدایت تیم به یك مربی كاربلد و توانمند خارجی كاملاً معقول و منطقی می باشد اما هم بخاطر پایین بودن سطح فكری و مدیریتی مدیرعامل باشگاه و سایر اشخاص پیرامون وی كه حتی انتخاب فردی مانند مظلومی نیز برای چنان افرادی زیادی می باشد و نیز به جهت تحمیل این شخص با اراده ی عروسك گردانان پشت صحنه گویا این انتخاب می باید امكان تحقق یابد در چنین وضعیتی حتی ادعای اینكه هواداران تیراختور عاشقانه مظلومی را دوست می دارند نیز نباید تعجب زیادی را برانگیزد زیرا قرار است كه از این پس ماست نه سفید بل سیاه باشد. اینجا دیگر حساب دو دو تا چهار تا نیست بلكه قانون ضرب و تقسیمی كه بر آذربایجان حاكم است هیچ تطابقی با جاهای دیگر ندارد. وقتی یك تیم مردمی فقط در ظاهر صورتی مستقل داشته و هواداران آن كوچكتربن دخالتی در اداره ی آن نداشته باشند سرزدن هر تصمیم بحث برانگیزی هم نباید خیلی غریب به نظر برسد. اینجا اروپا نیست كه هواداران منچستر پس از تغییر مالكیت باشگاه و انتقال آن به خانواده ی گلیزر و تصمیم آن بر تغییر آلكس فرگوسن باشگاه را به محاصره ی خود درآورده و با بیان اینكه اگر فرگوسن نماند شما هم امكان ماندن نخواهید داشت آنان را مجبور به بازگشت از تصمیم خود نمایند. در این سرزمین تفاوت ارزش هوادار با اروپا از زمین تا آسمان است. امید كه این كشاكشها در نهایت به نقع تیم محبوب آذربایجان تمام شده و این تیم پرهوادار از كمند این اوضاع مه گرفته و متلاطم سر به سلامت بیرون آورد!

آرتان آرمان

آرديني اوخو
چهارشنبه 17 خرداد 1391

تیراختور، مربی خارجی و عبرت

عزم تیراختور برای جذب سرمربی خارجی جزم است. مدیران باشگاه از مدیران وطنی قطع امید كرده اند و صلاح تیراختور را در نامهای فرنگی میجویند اتفاقی كه اصلا بد نیست اما آیا تیراختور خارجی میخرد كه تنها خارجی خریده باشد؟ یك گذرنامه خارجی برای رضایت تراكتور كفایت میكند؟ چشمی رنگی و زبانی لاتینی؟

تیراختور اگر در خریدش به خروجی خارجی های یك دهه فوتبال ایران بی اعتنا باشد لطمه خواهد دید. تیراختور اگر به تطابق ویژگیهای فوتبال بومی خودبا همه شاخصه های احساسی و هوادار پسندش و مربی خارجی و ملیت او به قدر كفایت توجه نكند ضربه خواهد خورد مثل تجربه تلخ میدن دروپ در تیراختور. اگر چه او مربی كارنامه داری بود و قابل دفاع اما چون به سبك تیراختور و تبریز نمی خورد ناكام ماند.درست بر خلاف واسیلی گوجا كه چنان با روح تیراختور عجین بود كه كه میگفتند زاده تبریز است.

اصلا چرا مدیران تیراختور به مربی ترك بزرگ و با كارنامه نمی اندیشند؟ مردی كه از فوتبال احساسی و پرشور و تهاجمی آمده باشد و روحش با تیراختور و تبریز سازگار باشد فوتبالی شرقی كه هم باب میل هواداران باشد و هم كیفیتش را ارتقاء دهد.

مدیران تیراختور اگر تنها به نام خارجی رضایت دهند و نشان آن را جدی نگیرند انتخابی احسن نخواهند داشت فوتبالی كه هزینه زیادی در انتخاب های خود پرداخته و تاوان سنگینی داده به تیراختور هشدار میدهد كه با چشم باز خرید كند.

ساناز محمودی

http://www.azarpaniz.blogfa.com

آرديني اوخو
چهارشنبه 17 خرداد 1391

پرویز مظلومی وصله ای ناجور برای تیراختور؛ عزم مدیریت باشگاه تیراختور برای هدایت تیم به مسیرهای صعب العبور

Tiraxturfans.Com. در فوتبال ایران مد شده است كه اگر شخصی با مخالفتی شدید از هواداران تیمی مواجه شد آن را نه بعنوان واقعیتی كه ریشه در خواستهای واقعی آنان داشته باشد بلكه مرتبط با توطئه ای از جانب مخالفان خود برای زمین زدنش جلوه داده و با چنگ انداختن به این تئوری منسوخ تلاش بر مخدوش نمودن اصل مسئله و پاك كردن صورت آن می نماید. به رغم آنكه از همان لحظات اول مطرح گشتن نام مظلومی بعنوان مربی تیراختور واكنشهایی شدید درمخالفت با حضور وی بروز داده شد و حتی برخی هواداران وی را تهدید نمودند كه از حضور در تبریز منصرف شده و در صورت عزیمت شرایط خوبی در انتظارش نخواهد بود بازهم این مربی نگون بخت كه همچون تفاله ای با بیرون انداخته شدن از استقلال خود را از همه جا رانده و مانده می بیند به این روشهای نخ نما شده متوسل شده و حتی ادعای ابراز خوشحالی هواداران تیراختور از حضور وی بر روی نیمكت داغ این تیم پرهوادار را نموده و سخنان بیربطی در خصوص در كار بودن دست یك فردی كه سابقاً با تیراختور همكاری می نمود-بخوانید امیر قلعه نوعی_ برای دور نمودنش از نیمكت این تیم را به زبان آورده است البته سر زدن اینگونه «توهمات» از چنین شخصی كه به نظر می آید از سلامت روحی-روانی لازم نیز بهره ی كافی را ندارد چندان هم بعید نیست. ماجرا وقتی وارد فازهای جدیدتری می گردد كه رسانه های آنتی تیراختور زرد كه ید طولایی در ایجاد حاشیه های رنگارنگ و مخرب بر علیه آن داشته و در طی سه فصل گذشته از هر آنچه از دستشان برآمده جهت به زمین زدن آن كوتاهی ننموده اند امروز دایه ی مهربانتر از مادر شده و با تغییر جهت آنی با زدن نقاب حمایت از تیراختور به چهره ی مخدوششان با ریاكاری خود را در كسوت حمایت از آن جا زده و با در دستور كار قرار دادن مهندسی رسانه ای موضوع جهت قالب نمودن این مربی بی كفایت به تیم بزرگ تیراختور، به یكی از سایتهای هواداری كه گویا پس از مطرح شدن توافق با مظلومی واكنشهایی غیرعادی از خود به نمایش گذاشته است تا با تغییر جو حاكم بر علیه وی از حضور این مربی بخت برگشته بر روی نیمكت تیراختور ممانعت بعمل آورد حمله ور گشته اند. نكته ی قابل تأمل آنست كه این بوفچیهای رسانه ای برای كاستن از اهمیت مسئله و منحرف نمودن ذهن مخاطبان خود از علل و عوامل اصلی مخالفت هواداران تیراختور با حضور مظلومی، آن را فقط به شكسته شدن دلشان از مصاحبه ی وی با كانون هواداران استقلال كه ادغان داشته «من همواره استقلالی بوده و خواهم ماند» متصل نموده اند غافل از آنكه مظلومی كه همچون غرق شوندگان به هر حبابی چنگ می اندازد تا پس از اخراج تحقیرآمیزش از استقلال به هر نحو ممكن خود را به نیمكت تیمی بچسباند، پای در باتلاقی می نهد كه وی و بازكنندگان پایش به آذربایجات را بطور توأمان می تواند در خود فرو برد. ماجرا وقتی جالب تر می شود كه برخی افراد نزدیك به تیم از جمله حسن آذرنیا كه فقط هیكل درشتی داشته و علیرغم سابقه در فوتبال مشخصاً چیزی زیادی از آن سرش نمی شود نیز با این بوقچی ها همصدا شده و با اظهار اینكه مظلومی انتخاب مناسبی می باشد بر این سایت هواداری تاخته است. جالبتر آنست كه این رسانه ها از جمله سایت گل كه در طی سه فصل اخیر، علی الخصوص پس از آن بازی كذایی با استقلال، هواداران خاطرات تلخی از برخورردهای تخریبگرانه ی آن به نفع تیم دردانه ی پایتخت دارند از تخریب شخصیت حرفه ای مربیان خارجی مورد نظر تیراختور نیز ابایی نداشته و حتی شأن مربیی مانند تونی اولیویرای پرتغالی را تا سطح یك «جهانگرد» نیز پایین آورده است!.

واضح است از باشگاهی با اینهمه هوادار انتظار می رود كه حداكثر وسواس و هوشمندی را جهت سپردن سكان هدایت تیم به شخصی توانمند و با اعتبار كاری حرفه ای بخرج دهد اما چیزی كه این روزها از این باشگاه فاقد مدیریت به چشم میخورد و چندان غیرمنتظره هم نیست استیصال و درماندگی آن در مدیریت این اوضاع غبار گرفته می باشد البته طبیعی هم بود وقتی كه باشگاه فریب زبان بازیها و سخنان خوشرنگ امیر قلعه نوعی كه یكی از گرگهای باران دیده ی فوتبال ایران بوده و تاكنون نشان داده است كه برای فراهم آوردن زمینه ی موفقیتش حاضر به انجام هر كاری حتی زیر پا نهادن خیلی از مسائل اخلاقی نیز می باشد را بخورد وضعیت موجود بهتر از این نیز نشود. این ماجراها نشان از دارد كه افراد با كفایتی در رأس هدایت این باشگاه مردمی نبوده و پیرهن آن به تن امثال جعفری بسیار گشاد می باشد. آنچه كه در این كشاكشها تأسف برانگیز است به بازی گرفته شدن احساسات و به هیچ انگاشتن شعور میلیونها هوادار این تیم كه در طی سالیان دراز بویژه از زمان گرفتار شدن آن در طلسم 8 ساله ی لیگ دسته ی اول و پس از آن حضور پر تب و تابش در لیگ برتر زجرهای زیادی را در پی آن متحمل شده اند می باشد و دور از انتظار نیست كه پس از صعود این تیم به آسیا شاهد بودن بر این وضعیت اسف انگیزش افسوس هر آدم منصف و بی طرفی را برانگیزد و طبیعی است كه تنها كسانی كه از این شرایط خم به ابرو نیاورند اشخاص منسوب به باشگاه باشند كه بی كفایتی مدیریتی شان در حال هدایت تیم به مسیرهایی صعب العبور می باشد. در زبان توركی ضرب المثلی وجود دارد كه می گوید «بیر دلی قویویا بیر داش آتار مین آغیللی اونو چاخاردا بیلمه ز (یك دیوانه سنگی را به چاه می اندازد كه هزار فرد عاقل هم از درآوردن آن عاجز می مانند)» وضعیت بغرنج امروز تیراختور هم مصداق این ضرب المثل می باشد كه عده ای با نگرانی و استرس تمام وضعیت به پیچیدگی گراییده ی آن را به نظاره نشسته و در نقطه ی مقابل عده ای دیگر كه نه بر حسب شایستگی خود بلكه بطور بادآورده بر مسند هدایت این باشگاه مردمی تكیه داده اند بجای بكار بستن عقلانیت در حل مسئله تلاش دارند كه صورت آن را حذف نموده و با بازی رسانه ای یك «بیگانه ی نابخرد» را بر میلیونها هوادار تیمی تحمیل نمایند كه عاشقان آن برای به موفقیت رساندن معشوقشان حاضر به انجام هر كاری می باشند. اینكه سرانجام این ماجرا چه خواهد شد و تصمیمات ناعقلایی برخی نامدیران چه مخاطراتی را در مسیر حركت این تیم پرهوادار قرار خواهد داد را آینده مشخص خواهد نمود امید كه در نهایت همه چیز به نفع تیراختور رقم خورده و صحنه آرایان این نمایش نه چندان جذاب هم قبل از آنكه بر لبه ی پرتگاه قرار گرفته و این تیم مردمی را نیز با خود به عمق باتلاق فرو برند قدری عقلانیت بخرج داده و از این ناكجاآبادی كه در پیش گرفته اند به راه راست تغییر مسیر دهند.

آرتان آرمان

آرديني اوخو
چهارشنبه 17 خرداد 1391

آنتی تیراختورها حامی تیراختور!

Tiraxturfans.Com. تیراختور روزهایی بسیار سخت را سپری می نماید و مثل كاروانی كه در تاریكی بیابان مسیر خود را گم نموده و دور خود بچرخد هر روز خبرهای ضد و نقیضی از انتخاب سرمربی آینده ی آن در رسانه ها می چرخد این اخبار كه گاهاً جلوه ای طنزآمیز و خنده آور نیز بخود می گیرد خوراك رسانه های زرد را تأمین نموده و این تیم مردمی به نقل محافل رسانه های فرصت طلبی كه همواره تور بلندی برای صید حاشیه های آن پهن نموده اند تبدیل گشته است. پس از پایین آوردن شأن باشگاه تیراختور تا آن حد كه مربیی مثل پرویز مظلومی سكان هدایت این تیم پرحاشیه را بر عهده گیرد مخالفتهای بی سابقه ی هواداران موضوع را وارد فازهای جدیدتری نموده و البته رسانه های آنتی تیراختور از جمله سایت تخریبگر گل نیز كه ید طولایی در ایجاد حاشیه های رنگارنگ برای آن دارند زنگ مهندسی رسانه ای موضوع برای تحمیل این مربی بی كفایت، سرسپرده و تف سر بالای استقلال به تیم بزرگ تیراختور و هواداران دهها میلیونی اش را نواخته و برای خفه نمودن صدایشان و شیره مالیدن به سرشان روشهای منسوخ و نخ نما شده ی رسانه ای از جمله ترتیب دادن مصاحبه های ساختگی و یا واقعی با برخی مهره های سوخته كه جایگاه چندانی در بین هواداران تیراختور ندارند در خصوص مناسب بودن انتخاب پرویز مظلومی را در دستور كار خود قرار دادند تا هم خدمتی به این مربی از همه جا رانده و مانده نموده باشند و هم با رنگ نمودن گنجشك و فروش آن بجای بلبل در بازار مكاره ی رسانه ها این تیم پرهوادار را به مسیرهای انحرافی هدایت نمایند. این دشمنان قسم خورده كه تا دیروز برای به زمین كوباندن این تیم مردمی از چنگ زدن به هر نوع تخریبی ابایی نداشتند بلافاصله تغییر رنگ داده و با جا زدن خود بعنوان حامی تیراختور برای هواداران آن خط و مسیر نیز نشان می دهند كه به میان كشیدن پای افرادی مانند كمالوند كه در مقطعی با تیراختور همكاری نموده و اكنون تبدیل به مهره ی سوخته ی تیراختورچیان گشته و نشر مصاحبه هایی از زبان برخی بازیكنان با مضمون حمایت از پرویز سوبله چوبله ی دیروز استقلالی ها اما مربی آواره ی امروز نمونه هایی از آن می باشند.

هواداران تیراختور كه همواره حرف اول و آخر را در روند حركتی آن زده و هرگز حك شدن ننگ تحمیل زباله های پایتخت بر پیشانی شان برایشان نمی تواند قابل تحمل باشد بدلیل بی كفایتی مدیریتی حاكم بر این باشگاه امروز بازیچه ی رسانه های آنتی تیراختور شده و نظاره گر این نمایش مضحك و البته تأسف آور می باشند و جالب آنكه مدیرعامل این تیم كه به اظهار نظرهای كودكانه جهت توجیه مسائل و مشكلات آن مشهور است در خصوص انتخاب مربی خارجی باز هم اظهار نظری بیربط نموده و گفته است كه مثلاً بدلیل مشكلات چمن و چیزهایی از این قبیل مربی خارجی اگر در تیراختور به خدمت گرفته شود فلان و بهمان میشود گویا استفاده از مربی درست و حسابی خارجی بغیر از تیراختور برای همه حلال است زیرا اراده ی دستهای پشت پرده بر متوقف شدن موفقیت این تیم بزرگ در سطح نایب قهرمانی لیگ برتر استوار گشته است و پیشروی این تیم پرهوادار در همین سطح باید متوقف شود البته از مدیرعاملی كه قبلاً پس از بریده شدن سر تیراختور در آن بازی كذایی با استقلال جهت پیچاندن موضوع گفته بود كه اگر به فیفا شكایت نماییم ممكن است سهمیه ی ایران در لیگ قهرمانان آسیا كم شده و در نتیجه تیراختور از حضور در آن محروم شود انتظاری فراتر از این نیز نمی رود. وقتی یك مدیر مدبر و كاربلد از جنس مردم در رأس هدایت چنین باشگاهی نباشد اتفاقات روی دهنده نیز نباید سمت و سویی غیر از این در پیش گیرند.

تقریباً همه ی تیمهای لیگ برتری تكلیف فصل بعد خود را مشخص نموده و با ایجاد بستر لازم در آرامش در حال بستن تیم خود برای فصل بعد می باشند و تنها تیمی كه با تأثیرپذیری از ضعف بنیه ی مدیریتی آن هنوز پا در هوا بوده و در رسانه ها دنبال مربی می گردد تیراختور می باشد كه این فصل با ایجاد شخصیتی بین المللی در چند جبهه باید بجنگد بدیهی است وقتی ناتوانی مدیریتی در باشگاهی بیداد نماید استیصال حاكم بر آن فرصت تعیین تكلیف برای آن از جانب هر كس و ناكسی را فراهم آورده و مدیرعامل بیگانه با فوتبال آن در خصوص تاپ مولر از كریم باقری سؤال نماید و ایشان بگویند كه استاندارد و دیسیپلین مورد نظر وی هیچ سازگاریی نه فقط با تیراختور بلكه با كل فوتبال ایران ندارد البته با در نظر گرفتن سبك بازی تیراختور و انتظار هوادارانش جهت به نمایش درآمدن یك بازی تهاجمی، زیبا و تماشاگر پسند توأم با دستیابی به نتیجه، شاید مربیانی كه از فوتبال كند و ماشینی آلمان می آیند انتخاب مناسبی برای تیراختور نباشند اما مسئله درمانده بودن مدیرعامل غیرفوتبالی آن در مدیریت شرایط پیرامون آن می باشد و متأسفانه مشاوران با دانش و توانمندی هم كه از فوتبال، مقتضیات و ضروریات آن شناخت كافی داشته و بتوانند در راهبری این تیم مردمی نقش مؤثری ایفا نمایند در كنار وی حضور ندارند و طبیعی است كه در این گیر و دار احساسات اقیانوس عظیم هواداران آن به بازی گرفته شده و خودنمایی سدی محكم را در مسیر اهداف خود مشاهده نمایند. ضرورتی كه امروز در این تیم پرهوادار به چشم می خورد تعیین تكلیف عاجل مربی آن و آنهم انتخاب یك مربی توانمند خارجی برای تضمین آینده ی آن، نه برای وا كردن مسئله از سر خود سپرده شدن سكان هدایت آن به فردی دم دست مانند پرویز مظلومی كه پس از اخراج تحقیرآمیزش از استقلال تلاش دارد كه به هر نحو ممكن خود را به نیمكت تیمی بچسباند كه هم محلی برای فعالیت داشته و هم در مقابل فردی مانند امیر قلعه نوعی كه با گرفتن جایش در استقلال وی را آواره نموده است خودنمایی نماید و چه جایی بهتر از تیراختور كه هم هوادار دارد و هم ابزار لازم را!. اما اینكه آیا عاقلان با انتخاب یك مربی دارای پرستیژ و اعتبار حرفه ای در چارچوب فلسفه ی حاكم و برنامه ی راهبردی باشگاه مشكل كوچ هر ساله ی مربیان از آن را یكبار برای همیشه حل و فصل خواهند نمود یا نه وابسته به برقرار بودن تدبیر و عقلانیت در این باشگاه می باشد كه شواهد امر نشان از آن دارد كه فاقد آن می باشد.

آرديني اوخو
چهارشنبه 17 خرداد 1391

مشكل تیراختور در مظلومی خلاصه نمیشودمشكل جای دیكریست

به نقل از خبرگزاری دولچا نیوز طی دو هفته اخیر بحث درباره پیوستن پرویز مظلومی به تیراختور به قدری داغ بوده است كه تمامی مشكلات تیراختور را تحت تاثیرقرار داده است و رسانه های دنباله روی دو لچانیوز نیز كارزار را مناسب دیده و آتش بیار معركه شده اند.

چرا پرویز مظلومی باب میل هواداران تیراختور برای سرمربیگیری این تیم نیست؟ و آیا تنها مشكل تیراختور آمدن و نیامدن ایشان به تیراختور میباشد ؟ آیا هواداران نسبت به مشكلاتی به مراتب مهم تر نیز این چنین عكس العمل نشان میدهند؟

از دلایل مخالفت هواداران با پرویز مظلومی میتوان به مصاحبه فصل گذشته ایشان در بعد از بازی اشاره كرد كه علارغم برد ناجوانمردانه استقلال در تبریز با مصاحبه جنجالیی خود دل میلیونها هوادارار تراختور را شكست. جمله معروف ایشان كه گفته بودند "(این برد خیلی به من چسبید)"علنا محبوبیتی كه در دل هواداران تیراختور داشتند را با دستان خودشان از بین بردند چرا كه پرویز مظلومی با آوای گلی در همین تیم مدارج ترقی و راه یافتن به تیم ملی را پیموده بود و به دفعات فراوان توسط همین هواداران مورد تشویق قرار گرفته بود و مصاحبه ایشان نیز از نظر هواداران تیراختور نمك خوردن و نمكدان شكستن بود.

دلیل دیگرمخالفت هواداران برای حضور ایشان در تیراختور نحوه جدا شدن امیر قلعه نویی از این تیم بود (كه یك استقلالی بود) كه با گرفتن دو هفته طلایی برای تعیین سرمربی فصل آینده از مسولان تیراختوری عملا این تیم را وارد چالشی كرد كه تا به حال ادامه داشته است هواداران تیراختور كه نمیخواستند از یك سوراخ دو بار گزیده شوند و فاكتور تعصب به تیم و پیراهن بیش از بیش برایشان مهمتر و بارزشتر بود نمیخواستند با رفتن وی و پیوستن یك استقلالی دیگر كه در مصاحبه اش به طور علنی گفته بود من طرفدار استقلال هستم و به خاطر فوتبال حرفه ای باید در خدمت تیم تیراختور باشم تجربه تلخ گذشته را دوباره تكرار كنند با پیوستن ایشان علنا مخالفت كردند.

اما در این میان موضوعی كه به ضرر تیراختور تمام میشود زمانهایی است كه با این حاشیه ها از دست میرود و دولچا نیوز های پایتخت نیز كاملا به صورت هدفدار بر روی آن مانور میدهند و عدم اطلاع رسانی مسؤلین باشگاه نیز مزید بر علت شده است تا هواداران روز به روز نسبت به آینده این تیم نگران باشند.

اما مشگلات تیراختور بسیار فراتر از این حرفهاست

با نگاهی به مجموعه سپاهان میتوان از آن به عنوان یك صافی برای تیراختور نیز استفاده كرد نتایج این تیم در طول مسابقات لیگ برتر حادثه نبوده چرا كه این تیم برای سومین بار متداوم توانسته است مقام قهرمانی لیگ برتر را به دست بیاورد فاكتورهای در این تیم وجود دارد كه ضمانت پیشرفت این تیم میباشد.كه تیراختور از آن رنج میبرد:

اولین فاكتور و اساسی ترین فاكتور موفقیت های این تیم نداشتن دغدغه های مالی مسولان این تیم میباشد وجود مجموعه ای بنام فولاد سپاهان و حمایت بی چون و چرا از این تیم سبب شده است تا این تیم تنها به دنبال مسایل مدیریتی باشگاه و پیاده سازی برنامه های خویش برای مسابقات باشد .بر خلاف باشگاه تیراختور كه با وجودمجموعه عظیمی بنام مس سونگون ;مسولان تیم ابتدابایدبه دنبال تامین منابع ملی و اسپانسر باشگاه برای فصل آینده باشند كه این كار عملا نیرووزمان بسیار زیاد و حساسی را از مدیران این تیم میگیرد .

براستی چراشركت مس سونگون اینچنین در قبال تیم پر هوادار كشور بی تفاوت بوده و میخواهد با در اختیار داشتن تنها یك تیم دسته چندمی مس ورزقان از زیر بار مسولیت ها خود شانه خالی كند؟وظیفه مسولینی كه در هنگام انتخابات سنگ مردم آذربایجان را به سینه میزند در این میان چیست؟هوادارانی كه در مقابل پیوستن مظلومی به تیراختور اینچنین واكنش نشان میدهند آیا موضوعی به این مهمی ارزش پیگیری هواداران را ندارد كه در طولانی مدت میتواند گام مهم تری در پیشرفت فوتبال و ورزش آذربایجان داشته باشد.

دومین فاكتور در موفقیت تیم داشتن برنامه ریزی منظم برای فصول آینده تیم میباشد كه تمامی مدیران بازیكنان و حتی هواداران آن نیز ملزم به رعات آن هستند و در مسیر برنامه ریزی شده به راه خود ادامه میدهند كه قهرمانی كرانچار ی كه در نیمه مسابقات به این تیم پیوسته بودمیتواند مثال خوبی بر این مدعا باشد چرا كه تنها كاری كه كرانچار انجام داد هدات تیمی بود كه برنامه های لازم را برای قهرمانی و پیشرفت داشت كه مدیریت كاردان در راس آن از عوامل مهم این موفقیت برای سپاهان بود .

اما تیراختور بدلیل نداشتن فاكتور بالایی(تامین منابع مالی در زمان مناسب) عملا در این فاكتور نیز كارایی های لازم را نمیتواند داشته باشد زیرا لازمه داشتن برنامه ریزی مناسب نیز تامین بودن منابع مالی باشگاه است كه تیراختور از آن رنج میبرد و مدیریتی كه در راس این تیم ندارد علارغم تلاشهای فراوان و تعصبی كه به تیم دارد فاقد تجربه های لازم در این زمینه است .

بنابراین اگر میخواهیم كه باچنین دغدغه هایی (انتخاب مربی و بازیكن و..) در آینده مواجه نشویم باید مشگلات ریشه ای آن را مورد بررسی قرار داده و حساسیت خود و انرژی خود را بر روی آن متمركز كنیم گرچه همگی میدانیم مسله مظلومی مسله ای است كه به شخصیت تیمی تیراختور مربوط میشود و جای هیچ گونه كوتاهی وجود ندارد اما نباید از دیگر مسایل مهمی كه از درجه بالاتری برخورارند غافل نباشیم .

اما سونوندا قنداشلاریمینان بیر نچه مسله نی پایلاشیم:

عزیز قارداشلاریم گلین گچمیشین سهولرینن درس آلاخ اؤ سهولریمیز كی اونن كؤتیینی چؤخ یمیشیق.

بیر مثل واركی:(كارگرین مزدون ایشین قوتارانان سورا ورللر)"اما بیز هامینین موزدون گلممیشده ن قاباخ وریروخ سورادا چیخیر گدر دالیمیزدا ....مگر نصرتی بیزه بویوه تجربه دییلدی كی گلدیخ همان ایشتیباهی قلعه نویی نین قاباغیندا تیكرار الدوخ؟

بیز گچن فصل ثابیت الدوخ كی ایشتباهلاریمیزدان درس آلابیلروخ سپااهانی اویونون یادیمیزا سالساخ دماخ اولار كی بیز ایشتیباهیمیزدان درس آلدوخ و نتیجه سینده گوردوخ همانجور كی ایندی ایستمروخ مظلومینین گلماغینان قاباخ فصلن ایشتیباهین الیاخ.

پس عزیزلریم گلین اونا بونا موفده لقب ورماغینان اوزوموزون دیسیپلینیمیزی اندرمیاخ اشاغیا .الكس فرگوسن اونلارجا مقام گتیرماغنان نچه ایلده ن سونرا (سِر)لقبین آلدی.

اكیمجی ده بو كی مس سونگونون مسله سی چوخ مهم مسله لرده ن بیری دی كه فوتبالیمیزدان باشقا ;آیری رشته لریده الیه بیلر قاباغا آپارسین پس گلین هر كسین كی نمنه الینن گلیر السین تا مسؤلار باشا دوشسونلر كه هوادارارلار بو مسله نیده ده جیدی پیگیرلیق الییلر .

نیه گرك صنعت مس گله یزدین تربیت تمینین هزینه سین بوینونا آلا كی اوردا میسین اصلا كرخاناسی یوخ اما میس سونگون ; كیشورین 40 درصدنین میسین تامین الیه و هچ منفعتی اولمیا آذربایجانا؟

یاشاسین آذربایجان-ارموگولو-تیراختور

http://www.azarpaniz.blogfa.com

آرديني اوخو
چهارشنبه 17 خرداد 1391