قبل از این كه مقاله را شروع كنم چالشی پیش رو داشتم.انتخاب سر تیتر...چه بگویم از چه بگویم با چه سند ومدركی.شاید این مقاله به مذاق بعضی ها خوش نیاید درسته سر تیتر.. آسیا منتظر هواداران اروپایی تراكتور باشد..كمی بزرگنمایی باشد یا تداخل فرهنگی اما آیا تاثیر پذیری از رفتار ونوع نگرش هواداران اروپایی اشتباه است؟؟ آیا ما در كشور خودمان الگویی مناسب كه چه از نظر جمعی و چه از نظر فردی قابل اعتماد باشد داریم؟ آیا در دنیای شرق وجود دارد تماشاگری كه بتواند جوش وخروش هوادار تراكتور را با الگویی مناسب سیراب كند؟ یقینا وجود ندارد.
مثالا عرض میكنم در دنیای عرب با آن نوع تشویق كسل كننده و به سبك آهنگ های عربی و بادیه نشینی آیا هواداران ما با آن نوع تشویق ارضا میشوند آیا تاثیر می پذیرند..؟ شاید تنها موردی كه بتوان مثال زد در دنیای عرب الا هلی مصر باشد ولی اگر توجه داشته باشید بیشتر هواداران باشگاههای عربی تماشاگر هستند نه هواخواه..پس كشورهای عربی برای ما الگوی مناسبی نیستند و نمیتوان تبادل فرهنگی و تاثیر پذیرفت..
به ایران برگردیم كه همه از اوضاع و نوع شعارها و حمایت ها خبر دارید حتی نوع رفتارها.تمام شعارها برخواسته از دو باشگاه پایتخت میباشد كه سراسر كشور از آن ها الگو می گیرند شعارهای تكراری یا قدیمی یا استفاده از آهنگ های فارسی لس آنجلسی و نوحه سرایی..از خود شما سوال می كنم ایا میتوانید تراكتور را به سبك ایرانی حمایت و تشویق كنید؟
كمی دورتر به ازبكستان می رویم تیم های باشگاهی برخواسته از دهه 90 كشوری منجمد افكاری كشوری با سبك و سیاق شوروی كمونیستی..تماشاگرانی كه حتی به خود زحمت داد كشیدن برای تخلیه انرژی های درونی را نمی دهند..بی هیچ روحی و رنگی می نشینند وتماشاگر بازی هستند انگار كه ماموران مخفی و جاسوسی شوروی كنارشان نشسته و از چیزی بیم وترسی دارند همین كه اجازه ورود به استادیوم را دارند جای شكر دارد.آیا ما میتوانیم مثل آنها ساكت تر از سكوت باشیم؟؟
به چین میرویم كه فقط هدفشان پر كردن استادیوم از تماشاگر است كه خدای نكرده afc بهشان گیر ندهد كه با جمعیت 1/5میلیاردی توان پر كردن استادیوم 50 هزار نفری را ندارند.اما برسیم به نوع تشویق هایشان..تشویق هایی كه به مانند بیشتر اجناسشان تقلبی و كم كیفیت می باشد از ته دل بر نمی آید بلكه رفع تكلیف است.از تشویق فقط جیغ كشیدن را بلد هستند و دست زدن بدون هیچ شعاری..آن هم به كمك خانم های خانه دار كه شاید تنها حاضران آقا در استادیوم همان بازیكنان و كادر فنی باشند..
به شبه جزیره كره میرویم اول به شمالشان.. متاسفانه سیاست فوتبالشان را در برگرفته و نقش اصلی را دارد استادیومی پر از مردم خشك بدون روح همه یك پوشش خاص به سبك كمونیستی سالهای 1940 تا 1950و دنیای تیره ونهایت اسارت..ولی جنوبش انگار نیویركی دگر است پیشرفت اعجاب آور و امكانات فوتبالی بروز وبه قول خودشان آبدیت شده نوع تشویق هایشان همه یك شكل لباس تیم خودشان را میپوشند و از یك لیدر دستور میگیرند كه پشت دروازه خودی میباشد با پرچم هایی بزرگ..از اروپایی ها فقط نوع نشستن هواداران را یاد گرفته اند نوع شعار گویی شان به سبك آهنگ های كره ای و احساسی است نه روحیه بخش برای جلو راندن تیم و هیجان...پس آنها هم برای ما مناسب نیستند..
به سرزمین آفتاب یعنی ژاپن برویم فوتبالی پیشرفته دارند و با امكاناتش.تا دم درب استادیوم با مترو می آیند اما آنها هم به سبك كره ای ها از تیم خودشان حمایت میكنند و هم شكل هستند تماشاگرانی با موهای امو شده و رنگی..
به بیشتر كشورهای آسیایی صاحب فوتبال سفر كردیم كدام شان با ما تفاهم فرهنگی برای حمایت از تیم مان دارند؟؟ آیا نوع تشویق ها وحمایت هاشون شما رو راضی میكند و برای شما الگو میباشد؟؟ آیا ما میتوانیم برای حمایت از تیم تراكتور بلندگو بدست لیدرمان بدیم تا آهنگ خالد عربی را برایمان بخواند و ما همراهیش كنیم؟ آیا ما میتوانیم مثل ازبك ها سرد وساكت باشیم آیا ما میتوانیم مثل چینی ها جیغ بكشیم آیا نوع تشویق كره ای ها به كار ما می آید؟ و در نهایت ایا ژاپنی ها هم مثل ما 4كیلومتر تا استادیوم را پیاده روی میكنند تا ما مثل آنها رفتار كنیم..
ما تیم مان را عاشقانه دوست داریم و در پی بهترین ها برایش هستیم وآن را تنها ابزاری برای تخلیه نمیدانیم با او زندگی میكنیم می خندیم گریه میكنیم با اوقهر میكنیم دعوایش میكنیم وازش دلجویی میكنیم و..
پس ما باید دنبال الگوی خاصی باشیم كه نزدیكترین آنها تیم های باشگاهی اروپایی هستنداما در بین آنها از ما دیوانه تر هم وجود دارد..تركیه با هوادارانی با تعصب و نترس وقتی هواداران تیم حریف را به مبارزه دعوت میكنند انگار سر جنگ با آنها دارند.متنوع ترین شعارها متنوع ترین نوع تشویق ها و همه و همه در بین آنها وجود دارد هوادارانی دو آتیشه كه در مقابل هواداران تیم های اروپایی كم نمی آورند بهتر بگوییم سرتر هستند..مثال بارز در لیگ قهرمانان اروپای این فصل بازی گالاتاسرای و منچستریونایتد در استادیوم شیاطین سرخ..هواداران دو آتیشه منچستر شروع به آوازخوانی و حماسه گویی از تیم شان می كردند و برای غول های اروپا كری میخواندند اما صدای به مراتب قوی تر از گوشه ی كوچكتر به گوش رسید (ساری-كرمیزی-ان بویوك-جیمبو..و)كه تعجب همگان را در برداشت حدود 10 هزار هوادار گالایی در گوشه ای جمع شده بودند و طوری تیم شان را مورد حمایت قرار می دادند كه انگار گالا در استادیوم خانگی در مقابل منچستر بازی میكند.قدرت دو تیم قابل قیاس نبود و گالا بازی را باخت اما قدرت هواداری را منچستر به گالایی ها باخت (65هزار منچستری به 10هزار گالایی)..
پس میتوان اخلاق ومنش و نوع رفتارهای هواداری را از اروپایی ها آموخت بعضی ها شاید این نوع تاثیر پذیری را تهاجم فرهنگی غرب به شرق بدانند اما آیا این درست است؟در كشور ما كه ادعای مسلمانیت و تمدن داریم خانم ها حق ورود به استادیوم را دارند؟آیا خودمان ظرفیت مدیریت بحران با حضور خانم ها در استادیوم را داریم؟ تا بحال نداشته ایم پس بایدی در كار است كه از اروپایی ها یاد بگیریم ماهم انسانیم و كامل نیستیم و تعارفی در كار نیست.
ما آذربایجانی های هوادار تراكتور به دلیل هم جواری با دروازه های اروپا حداقل از نظرسبك و اخلاق هواداری تا حدودی به سبك اروپایی ها رفتار نموده ایم نوع تشویق ها و حمایت هایمان از سبك سنتی ایرانی به اروپایی ارتقا یافته اما ما هم زمان احتیاج داریم تا جو استادیوم هایمان را پاك تر بكنیم تا خواهرهایمان كنار بردارهایشان احساس راحتی بكنند.
پس تنها الگو برداری از نوع تشویق و حمایت ملاك نیست ما اخلاق تماشاگری خودمان را به احساساتمان باخته ایم قبل اینكه اروپا فرهنگی و تمدنی داشته باشد ما فرهنگ نوشتاری ورفتاری داشته ایم ولی در سالهای اخیر آنها از ما بردند و كاشتند و خوردند و نتیجه گرفتند و متمدن شدند در حالت فعلی این بار ما هستیم كه نیاز به تكامل داریم و باید از نظر افكاری و اخلاقی به نوعی از آنها تاثیر بپذیریم بحث ما غرب گرایی نبوده و نیست بلكه تبادل فرهنگی میباشد.
نتیجه اینكه ما هواداران آذربایجانی تراكتور كمی زودتر به این باور رسیده ایم و گام بلندی در این عرصه برداشته ایم و به نوعی اولین هستیم و مطمئنا در آینده بهترین خواهیم بود پس (آسیا منتظر هواداران اروپایی تراكتور باشد) نوشته شده توسط/مهرداد اورمیا

شنبه 18 آذر 1391