Traxtorchi.ir-yildrim7hgh؛در شرایطی كه تنها چند روز دیگر به دیدار حساس دو تیم تیراختور آذربایجان و استقلال تهران باقی مانده است و هواداران از این بازی با نام ال كلاسیكو یاد می كنند. فدراسیون فوتبال در اقدامی قابل پیش بینی ساعت 15 روز شنبه 29 مهر را برای برگزاری این دیدار حساس اعلام كرد تا بدینوسیله تلاش كنند در ورزشگاهی كه تا حالا هیچ پرچم آبی ای به خود ندیده و همواره پرچمها و شالهای قرمز تیراختوری در آن به اهتزاز درآمده اند؛ جو آرام تری را برای تیم مهمان فراهم كنند چون این بار دیگر نمی توانند از طریق داور نتیجه بازی را رقم بزنند.البته مسئولان باشگاه تیراختور برای اینكه به هواداران نشان دهند كه علاقه مندند تا هواداران بیشتری به ورزشگاه بیایند!! در یك اقدام غافلگیرانه با ارسال نامه ای به سازمان لیگ خواستار برگزاری این دیدار در روز جمعه شد كه البته طبق پیش بینی ها مورد قبول قرار نگرفت تا باشگاه نیز بدینوسیله مثلا انجام وظیفه كند تا فردا كسی نگوید كه چرا اعتراضی در این مورد نشد! از این اقدامات صوری و الكی كه بگذریم مسئله ای كه باعث حساسیت بیش از پیش این بازی شده حضور امیر قلعه نوعی سرمربی فصل قبل تیراختور در روی نیمكت تیم استقلال است.
امیر قلعه نوعی دو فصل پیش ؛ پس از اینكه با تیم سپاهان وارد ورزشگاه سهند شد و عظمت هواداران تیراختور و فرهنگ غنی این مردم را دید لحظه ای درنگ نكرد و تصمیم گرفت فصل بعد را در خدمت تیم تیراختور و هواداران بی شمارش باشد. همه چیز به خوبی پیش رفت و امیر قلعه نوعی با استقبال بی نظیر هواداران تیراختور وارد تبریز شد و از همانجا لقب امیر پاشا روی زبانها افتاد مربی ای كه حتی به رغم استقلالی بودنش محبوبیت چندانی بین استقلالی ها هم نداشت به یكباره محبوبیتی باورنكردنی بدست آورد. قلعه نوعی كه از لحاظ فنی یكی از مربیان سرشناس لیگ بود با حمایت بی مثال هواداران توانست تیراختور را در شرایطی كه شایستگی قهرمان شدن را داشت به مقام دوم لیگ یازدهم برساند تا هواداران تیراختور پس از پایان آخرین بازی فصل پیش با اسكورت اتوبوس حامل بازیكنان و مربیان تیم ؛ خواستار ادامه همكاری او با باشگاه تیراختور شوند.

اما همه چیز آنطوریكه هواداران انتظار داشتند پیش نرفت و امیر قلعه نوعی پس از سیاه نمایی های فراوان به تیم استقلال بازگشت؛جدایی قلعه نوعی از تیراختور آن هم در شرایطی كه این مربی بارها از امضای قرارداد سفید(شما بخوانید 2 میلیاردی) با تیراختور سخن گفته بود باعث ناراحتی شدید هواداران تیراختور از این مربی شد و در همان روزها برخی از هواداران احساساتی شده و عنوان كردند منتظر بازی تیراختور و استقلال خواهند بود تا حال امیر قلعه نوعی را بگیرند همان كسانی كه یادشان رفته بود كه روزی در ورزشگاهها فریاد امیر پاشا امیر پاشایشان گوش فلك را كر كرده بود!

آری امیر قلعه نوعی همانطور كه از سوابقش پیدا بود به بهانه های ریز و درشت(بی پولی) كه در همه تیمهای لیگ برتر خصوصا پرسپولیس و استقلال مشهود است از تیراختور رفت و بازیكنانی نظیر صادقی ، اكبرپور و توزی را نیز با خودش به استقلال برد تا به زغم خود یكی از رقیبان اصلی تیمش را تضعیف كرده باشد.لیگ دوازدهم شروع شد و استقلال كهكشانی با مربی كهكشانی ترش آنطور كه منتظرش بودند نشد و نزدیكی امتیازات بالا نشینان جدول رده بندی باعث شد امیر قلعه نوعی كه بخوبی می دانست كمتر تیمی در ورزشگاه سهند یارای ایستادگی مقابل با تیراختور و هوادارانش را دارد دست به دامان جنگ روانی های كثیف فوتبال ایران آن هم از نوع خودش شد و با استفاده از نفراتی كه سال پیش در تیراختور بودند جنگ رسانه ای خود را علیه تیراختور به راه انداخت تا در آستانه این دیدار حساس بتواند بین هواداران تیراختور تفرقه بیندازد. این مربی به خوبی واقف است كه نیمی از قدرت تیراختور روی سكوهای استادیوم سهند است بنابراین با فرافكنی های فراوان سعی داشت تا ابتدا قدرت هواداران تیراختور را خنثی كند سپس در بازی رو در رو نیز نتیجه دلخواهش را بدست آورد. اما این مربی در محاسباتش یك چیز را فراموش كرده است! و آن عشقی است كه هواداران تیراختور به آذربایجان و تیراختور دارند كه نام آذربایجان را یدك می كشد؛
امیر قلعه نوعی و تمام زیر دستان بله قربانگویش فراموش كرده اند كه تیراختور برای مردم آذربایجان فراتر از یك تیم فوتبال است و یادشان رفته كه تیراختور به سمبل عدالتخواهی مردم آذربایجان تبدیل شده است و بغض سالها فریاد در گلو مانده این مردم است كه در ورزشگاهها به فریادی بلند تبدیل می شود البته از فراموشی این افراد ملالی نیست چون برایمان مهم نیست اما ما هواداران تیراختور چرا این نكته مهم را از یاد برده ایم!؟
مگر ما هواداران تیراختور همواره ادعا نداشتیم كه برای ما نتیجه چندان مهم نیست و اتحاد ما هواداران همواره با فریاد یاشاسین آذربایجان در ورزشگاه نمایان می شود!؟ بله نگارنده به عنوان یك هوادار عاشق به وطن و تیم وطنش روی سخنش با همه هوادارانی است كه این نكته مهم را فراموش كرده اند و انتظار استقبال آنچنانی از قلعه نوعی را دارند!

ای هوادار بیدار باش و بدان كه شفق ها،كمالوندها،سردار جعفری ها،قلعه نوعی ها و ... روزی بوده و هستند و روز دیگر كه رفتنی شده و رفتنی خواهند شد اما تمدن و فرهنگ غنی تو هیچ گاه از دفتر تاریخ پاك نخواهد شد.تو در حفظ این فرهنگ مسئولی و نباید بخاطر شخص یا اشخاصی از این مسئولیت بزرگ شانه خالی كنی! «ای هوادار می دانی كه فرق بین فریاد امیر پاشاها ،فابرگاس ها ،كاسیاس ها ،F14 ها و ... با فریاد آذربایجان یاشاسین چیست!؟ من می گویم و تو هم حتما می دانی و قبول داری كه فریاد اولی فقط از زبان جاری می شود به خاطر یك حس لحظه ای است كه زود هم فروكش می كند اما فریاد دومی نه تنها از زبان بلكه از عمق وجود تو جاری می شود و چنان حسی در آن آمیخته می شود كه گویی آن لحظه روی بلندترین نقطه دنیا ایستاده ای و خود ر ا فاتح دنیا می دانی و وقتی می بینی كل ورزشگاه با تو و مثل تو این عبارت دلنشین را فریاد می زنند به بزرگی و عظمت خود پی می بری .» بارها گفته ام آذربایجان فراتر از یك كلمه است آذربایجان رمز اتحاد ما است پس ای هم زبان! ای هم وطن! و ای هوادار! قلعه نوعی ها و جعفری ها را فراموش كن و اجازه نده بغل دستی ات تو را وادار كند به ندایی كه در قلبت وجود دارد بی اعتنا شوی بیا در كنار هم یك بار دیگر تجلی بخش فرهنگ ناب آذربایجان شده و اتحادمان را با رنگ قرمز و فریاد "آذربایجان یاشاسین" جلوه گر باشیم.


در پایان من هم سخن یك هوادار عاشق را تكرار می كنم كه بسیار خوب اشاره كرده است:

«بیست و نه مهر؛همگی بیاییم تا در كنار یكدیگر،این حماسه ها را تكراركنیم…بیاییم و صداهایمان را یكی كنیم و فریاد (( یاشاسین آذربایجان )) سردهیم…یك روز هم كه شده به خاطر آذربایجان؛ از همه چیز بگذریم و بیاییم….
بیاییم تا یكبار دیگر “یادگار هواداریارها” را به”سهند آذربایجان” تبدیل كنیم….»

چهارشنبه 26 مهر 1391
بؤلوملر : إدمان,