صدا و سیما در جریان المپیك ، با قطع برنامه های عادی خود ، برخی از مسابقات را پخش مستقیم می كرد ؛ آیا زلزله شمال غرب كشور به اندازه فلان مسابقه تكواندو یا كشتی و پینك پنگ ارزش خبری نداشت تا لحظه به لحظه از ان اطلاع رسانی كند؟
عصر روز گذشته خبر زلزله شدید و پرتلفات در شمال غرب كشور به سرعت برق و باد در خبرگزاری ها ، سایت های خبری و شبكه های مجازی چرخید و یك ساعتی طول نكشید كه این خبر حتی به صدر اخبار برخی شبكه های ماهواره ای تبدیل شد ، اما تا زمانی كه این خبر به حدی از اهمیت برسد كه شایسته زیر نویس های شبكه خبر و دیگر شبكه های داخلی كه از بودجه بیت المال همین مردمی كه زیر آوار مانده یا كشته شده بودند ، برسد ساعت ها زمان طی شد!

واقعیت این است كه نگارنده هر چه با خود می اندیشد رفتارها و سلوك صداو سیما در این فقره را درك نمی كند و متوجه نمی شود چرا وقتی حادثه ای در ابعاد زلزله شدید در آذربایجان شرقی و استان های همجوار به وقوع می پیوندد كه صدها كشته و هزاران زخمی دارد ، به قول معروف " كك صداو سیما هم نمی گزد؟ "

آیا این توهین به همه مردم نیست ؟ طرفه آنكه در همان شبی كه صداوسیما حتی به خود زحمت نداد یك شبكه تلویزیونی خود را به پوشش خبری لحظه به لحظه زلزله آذربایجان شرقی اختصاص دهد ، در خبرهای برگزیده شده برای بخش های مختلف خبری حتی خبر تصادف یك كامیون با یك دوچرخه سوار در آلمان كه منجر به مرگ یك تن و زخمی شدن سه تن دیگر شده بود و واژگون شدن اتوبوس در هند به یك دره و اخبار "بسیار بسیارمهم " اعتراض چند شهروند آمریكایی به وضعیت اقتصادی به طور خاص و با آب و تاب پوشش داده می شد.

ولی مردم ایران در همان شب نباید متوجه می شدند كه در سرزمین شان در همان لحظه صدها و شاید هزاران نفر در اثر حادثه زلزله كشته ، زخمی شده و یا زیر آوار منتظر رسیدن یك دست یاریگر هستند.

صدا و سیما در جریان المپیك ، با قطع برنامه های عادی خود ، برخی از مسابقات را پخش مستقیم می كرد ؛ آیا زلزله شمال غرب كشور به اندازه فلان مسابقه تكواندو یا كشتی و پینك پنگ ارزش خبری نداشت تا لحظه به لحظه از ان اطلاع رسانی كند؟

واقعا صداوسیمای ما چه زمانی از حالت یك بوقچی تبلیغاتی خارج شده و وقتی در سال هزاران میلیارد تومان ازبودجه عمومی این ملت می مكد ، واقعا شایسته عنوان " ملی " و متعلق به همه مردم خواهد شد؟

دوشنبه 23 مرداد 1391
بؤلوملر : زلزله آزربایجان,