یاشاسین آزربایجان یاشاسین تراختور

آذربایجان كولتور تانترماخ

سپاهان زیر چرخهای تراختور له شد؛ امید به قهرمانی به جمع سرخهای آذربایجان بازگشت

چند نكته از بازی حساس دیروز

بالاخره تراختور گربه سیاهش را دم حجله كشت

در ادامه رقابتهای لیگ برتر كشور عصر دیروز (دوشنبه) تیم محبوب تیراختور آذربایجان موفق شد در تبریز صدرنشین حال حاضر لیگ یازدهم را با تك رودریگو توزی با شكست راهی اصفهان كند.

تیراختور با این پیروزی به روند شكست ناپذیری ده ساله ی طلایی پوشان در تبریز پایان داد و گربه سیاهش را دم حجله كشت.

بعد از شكست در تبریز/ مسئولین اصفهانی توهم زده شدند:

پس از شكست یك بر صفر سپاهانیها با گل دقیقه 56 توزی رودریگو از روی نقطه پنالتی, مسئولین این تیم اصفهانی بمنظور فرار از بار انتقادات و اعتراضات هواداران, مسئله تعلیق حكم محرومیت توزی را پیش كشیده اند و گفته میشود كه قصد شكایت بمنظور اعلام نتیجه سه بر صفر بنفع تیم سپاهان یا تكرار مجدد بازی را دارند.

كمیته انضباطی توزی رودریگو را درحالی بخاطر اعمال مرتكب شده در بازی هفته هجدهم با صبای قم, مجددآ محروم كرده بود كه این بازیكن محرومیتش را در بازی هفته بیستم با شاهین بوشهر گذرانده بود. جالب اینكه این كمیته دلایل این محرومیت مغرضانه را, مغفول ماندن قسمتی از گزارش داوری آن بازی اعلام می نمود. تعلیق حكم توزی رودریگو كاملا صحیح بوده و درخواست و شكایت مسئولین سپاهانی بمنظور اعلام نتیجه سه بر صفر بنفع سپاهان یا تكرار بازی, توهمی بیش نیست.

یاشاسین غیرتلی هوادار:

بی شك بایستی به حضور هواداران متعصب تیراختور در آن شرایط بد جوی و در آن كولاك شدید و دمای زیر 4 درجه ی تبریز, در استادیوم و تشویق 90 دقیقه ای تیم محبوب خود احسنت و آفرین گفت.

در آن شرایط جوی و درحالیكه بارش برف شدید نزدیك بود منجر به برگزار نشدن بازی بشود, تراختوریها در استادیوم حاضر شدند و در این شرایط هم تیم محبوبشان را تنها نگذاشتند.

علیرغم حضور نزدیك به 15 هزار هوادار در استادیوم آنهم در آن شرایط, حس كارشناسانه برخی مجریان رسانه ملی را كه ماهیت و ذات ضد تراكتوریشان را بارها و بارها نشان داده و اثبات كرده اند, برانگیخت و همانطور كه انتظارش هم میرفت این حضور تراختوریها را آنهم در یك بازی بسیار مهم و سرنوشت ساز زیر سوال برد و آن را ناشی از اهمیت ندادن هواداران به بازیهای تیمشان دانست.

واقعا وقتی چنین افرادی حضور كمتر از 5 هزار نفری هواداران سرخابی تهران در بازیهای خانگی تیمهایشان آنهم در بهترین شرایط جوی و بدون اینكه خبری از برف و باران یا حتی نصف سرمای سوزناك تبریز, در آزادی تهران باشد, را زیر سوال نمیبرد و عدم استقبال پایتخت نشینان را بی اهمیتی نمیداند, باید به مخشان شك كرد. شاید چنین افرادی اصلا از تعادل روانی برخوردار نیستند یا شاید هم عقده های كودكی شان امروز در حال گشوده شدن هستند.

همگان این را بخوبی میدانند كه حتی نصف سرمای تبریز هم در تهران نیست و وقتی هواداران تیمهای پایتخت نشین با وجود در اختیار داشتن آن همه امكانات از جمله بهره مندی از سرویس حمل و نقل عمومی, بازهم به استادیم نمیروند, این رفتار آنها نشانگر یك واقعیت است و آنهم نتیجه گرایی هواداران این تیمها. آنها هوادار تیمشان نیستند بلكه هوادار جامهای پوشالی تیمشان هستند و این را باید درك كرد و واقع بین شد.

آسیا تقریبا OK شد؛ قهرمانی را هم OK میكنیم؛

بازی با سپاهان حساسترین , مهمترین و سختترین بازی خانگی تیراختور بود كه با توكل بر خدا, تلاش و جدیت بازیكنان باغیرت و حمایت های بی منت عاشقان این تیم پرهوادار و دعای خیر میلیونها آذربایجانی, توانست با كسب سه امتیاز این بازی گام مهمی در راه رسیدن به اهداف والایش بردارد؛ با این پیروزی خانگی تاحدودی آسیایی شدن تیم محبوب آذربایجان و پرهوادارترین تیم ایران را قطعی كرد و امیدهای هواداران را به كسب اولین قهرمانی در سومین سال حضور پیاپی در لیگ برتر امیدوارتر نمود.

امید است با حضور مقتدرانه در ادامه بازیهای لیگ یازدهم و زنجیروار نمودن این پیروزیها همچون 5 پیروزی پیاپی كه از هفته دوم شروع و تا هفته ششم ادامه یافت, به روند موفقیتهای خود ادامه دهد تا انشاالله امیرقلعه نویی پرافتخارترین سرمربی كشور سومین قهرمانی پیاپی اش را با اولین قهرمانی تیراختور بدست آورد.


آرديني اوخو
چهارشنبه 24 اسفند 1390
بؤلوملر :

لیگ برتر-هفته بیست و هفتم

لیگ برتر-هفته بیست و هفتم

 

 

تیراختور آذربایجان 1-سپاهان اصفهان 0

دوشنبه 22 اسفند

ساعت 15:00

داور: سعید مظفری زاده

استادیوم سهند تبریز

آرديني اوخو
یکشنبه 21 اسفند 1390
بؤلوملر :

دانلود آهنگ زیبای «شامپییون تیراختور» با صدای علی بیات

دانلود آهنگ زیبای «شامپییون تیراختور» با صدای علی بیات

برای دانلود این متن را در نوار ابزار كپی كنید

http://tiraxturfans.com/images/Slide/ali%20bayat.%20tiraxtor.mp3

آرديني اوخو
یکشنبه 21 اسفند 1390
بؤلوملر :

حتماً بورانی اوخویون (مدیریت وبلاگ)

توجه

سیز حرمتی تماشاچلار كی ایستیر سیز بو موضولارا نظر وئرسیز ائلی بیلرسیز باخیش لاردا كلیك الیب و اوز نظریزی وبلاگ مدیریتینه چاتراسیز و بیزی هر نكدر  وبلگین یاخجی اولماغینا یاردم الیسیز

دیرین تشكورلر وبلاگ مدیریتی

آرديني اوخو
شنبه 13 اسفند 1390
بؤلوملر :

سخنانی تأثر برانگیز از ارسلان آلبایراق

سخنانی تأثر برانگیز از ارسلان آلبایراق

من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم زبان و ادبیات بسیار غنی تركی تدریس می شد!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم زبان تركی ملت 30 میلیونی ما تحقیر نمی شد!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم زبان تركی ملت 30 میلیونی ما ممنوع نمی شد!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم زبان تركی ملت 30 میلیونی ما مورد انواع هجومها قرار نمی گرفت!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم زبان 15 میلیون فارس بر ملت مظلوم ما تحمیل نمی شد!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم با تحمیل زبان بیگانه، سعی در محو كردن فرهنگ و زبان تركی نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم به صدها طومار حق طلبانه ملت آذربایجان اندكی اعتناء میكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم تاریخ 7000 ساله ملت 30 میلیونی آذربایجان تحریف نمی شد!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم شخصیتهای تاریخی ملت كبیر ما مورد توهین قرار نمی گرفت!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم موسیقی و رقص جهانگیر آذربایجان را محلی خطاب نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم مرا تعمدا و شیادانه آذری خطاب نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم نام ازلی و ابدی آذربایجان را آذر آبادگان نمی گفتند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم تبار و نژاد مرا به دروغ آریایی نمی خواندند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم پارسی ها را نجیب و آریائی ها را حامل خون پاك نمی خواندند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم كوروش خونریز و فردوسی ترك ستیز را قهرمان ملی نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم جعلیات باستانی و افسانه های شاهنامه را بر ترك ها تحمیل نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم شخصیتها و قهرمانهای ملی آذربایجان نیز تكریم می شد!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم به مقام استاد شهریار بخاطر روز ملی شعر و ادب توهین نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم در تقویمهای رسمی تاریخ ملت بزرگ آذربایجان را نیز درج میكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم ناشرین تقویمهای تركی را بازداشت نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم اسامی ماههای زرتشتی را بر من مسلمان ترك تحمیل نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم اجازه می دادند تا نامهای تركی برای فرزندانمان انتخاب كنیم!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم زبان عزیز مادری مرا زبان تحمیلی مغول اعلام نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم ستارخانها، پیشه وریها و شریعتمداریهای ما را شهید نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم ضرورت كشتار ترك ها را مقدمه ظهور امام زمان نمی دانستند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم درشبیه خوانی فارسها درمحرم، یزید و شمر تركی صحبت نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم ترك ها را در تلویزیون، مخرب بارگاه سید الشهداء معرفی نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم دهها هزار تن را در آذربایجان در آذر 1325 نمی كشتد!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم صدها هزار جلد كتاب تركی را در 26 آذر نمی سوزاندند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم این نسل كشیهای فیزیكی و فرهنگی را بر آذربایجان روا نمیدانستند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم همخونان قشقائی مرا طی 85 سال گذشته 3 بار كشتار نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم همخونان خراسانی مارا تحت فشارهای شدید فرهنگی نمی گذاشتند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم قیام ضد آریایی 29 بهمن سال 1306 را فراموش نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم حقوق ترك ها را بعد از انقلاب عظیم 57 فراموش نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم صدها هزار شهید و جانباز ترك جنگ ایران و عراق را انكار نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم چند هزار داشناك ارمنی را بر 30 میلیون آذربایجانی ترجیح نمیدادند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم اجازه نمیدادند داشناكها باخیال راحت در تهران ترك ها را سلاخی كنند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم به اشغالگران ایروان، سلاح، انرژی و غذا نمی دادند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم خشم 30 میلیونی مارا بخاطر اتحاد ایران با ارمنستان درك میكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم در كنار فلسطین و لبنان اندكی هم از قره باغ مظلوم حرف می زدند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم ریشه های اقتصادی آذربایجان را اینگونه بی رحمانه نمی سوزاندند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم روستاها و شهرهای مارا ویرانه نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم طاعون بیكاری و فقر را در آذربایجان اشاعه نمی دادند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم سبب مهاجرت میلیونها ترك به مناطق كویری نمی شدند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم جهنم ایران مركزی را جنت و جنت آذربایجان را جهنم نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم مواد معدنی آذربایجان را استخراج و راهی كرمان و اصفهان نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم كمترین بودجه را به آذربایجان اختصاص نمی دادند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم سیاهترین نوع استثمار را بر آذربایجان مستولی نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم جغرافیای ژئوپلتیك آذربایجان را عمدا در بن بست قرار نمی دادند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم میراث تاریخی و فرهنگی ما را ویران نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم اشیاء تاریخی و اثار باستانی ما را غارت نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم تاریخ عظیم ملت ترك آذربایجان را مصادره به مطلوب نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم مواد مخدر را راهی آذربایجان نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم آذربایجان را از صنایع مادر و مهم تهی نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم صنایع بی ارزش و آلوده كننده را به آذربایجان نمی بردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم محیط زیست آذربایجان را به باد فنا نمیدادند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم مدیران غیر بومی را بر آذربایجان حاكم نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم ارامنه، كردها و فارسها را در آذربایجان مستقر نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم حداقل 1 سانتیمتر راه آهن و یا اتوبان جدید در آذربایجان میساختند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم رای اهالی آگاه تبریز را در 31 فروردین 1375 به بازی نمی گرفتند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم نمایندگان تحمیلی را به نام ملت آذربایجان انتصاب نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم پرسشنامه متعفن فاصله اجتماعی را در سال 74 منتشر نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم به نهادهای مدنی آذربایجان اجازه تاسیس میدادند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم موسسین نهادهای مدنی آذربایجان را تهدید و یا زندانی نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم پیكر آذربایجان عزیز را قطعه قطعه نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم اسامی تاریخی تركی شهرها و مناطق جغرافیائی را فارسی نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم نام تاریخی بحر خزر را به نامهای جعلی تغییر نمی دادند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم ایران را فقط كشور فارسها معرفی نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم ترك ها را وحشی، بیابانگرد، فاقد تمدن و خونریز معرفی نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم جمهوری آذربایجان را به دروغ آران نمی گفتند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم برای میلیونها آذربایجانی حداقل 1 كانال تلویزیونی تاسیس می كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم بخاطر علاقه به زبان مادریم، تجزیه طلب و جاسوس خطابم نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم در كتابهای درسی و نشریات به تركها دشنام و فحش نمی دادند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم اطفال ترك را در مهد كودكهای آذربایجان بزور فارس نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم اجازه می دادند تا كودكان ما به ترك بودن خود افتخار كنند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم در صدا و سیما زبان مقدس مرا به لجن نمی كشیدند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم دلقكهایی مثل ماهی صفت بعد از تحقیر ترك ها مدال نمی گرفتند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم رییس جمهور سابق، ملت ترك آذربایجان را آریایی خطاب نمیكرد!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم مقامات ایران، نوروز را فقط به فارسها تبریك نمی گفتند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم ایران كثیر المله را پرشیا نمی خواندند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم پروفسور زهتابی را در شبستر شهید نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم سوگوراران مجلس ترحیم پروفسور فرزانه را تهدید نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم فرزندان دلاور ما را در قورولتای ملی قلعه بابك اسیر نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم لشكرهای جرار خود را در مراسم میلاد بابك، راهی قلعه نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم فعالین ترك را به كثیفترین تهمتهای ممكنه منتسب نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم كنگره ها و سمینارهای ضدتورك و ضد آذربایجانی برگزار نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم به زائرین مزار پروفسور زهتابی و فریدون ابراهیمی یورش نمیبردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم به زائرین مزار صفرخان در تهران هجوم نمی بردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم در تهران به زائرین مزار ستارخان سردار ملی توهین نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم مزار شهید ستارخان را مطابق وصیتش به تبریز میبردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم یپرم ارمنی، قاتل ستارخان را تكریم نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم در تبریز بر سر مزار شریف باقرخان به زائرین حمله نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم روزنامه های تركی را یكی بعد از دیگری توقیف نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم خبرنگاران و سردبیران آذربایجانی را راهی زندان نمی نمودند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم كتابهای ادبی و تاریخی مارا ممنوع و یا سانسور نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم شوونیستهای فارس را میدان دار عرصه فرهنگی ایران نمی ساختند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم معلمین تورك رابه خاطر دفاع از زبان و فرهنگشان زندانی نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم روحانیت مترقی و مدافع آذربایجان را خلع لباس و زندانی نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم در حوزه های علمیه فارسها، تركی را زبان اهل جهنم نمی دانستند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم مشوق آخوند مرتجع جهت صدور فتوای ارتداد علیه بابك نمیشدند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم كوروش را بر پیامبر(ص) و زرتشتیگری را بر اسلام ترجیح نمیدادند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم بدن مهران 6 ساله را بخاطر عشقش به زبان مادری كبود نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم بخاطر نوشتن جمله من تركم، محصل را از مدرسه اخراج نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم ملت ما را با این همه غنای فرهنگی ترك خر خطاب نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم ترك ها را به سوسكهای مدفوع خوار توالتهای فارس تشبیه نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم در نشریه رسمی ایران به آذربایجان لقب چاهك توالت نمی دادند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم اهانت كنندگان فارس زبان را به دروغ منتسب به آذربایجان نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم مطابق قانون حق اعتراض مدنی ترك ها را به رسمیت می شناختند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم دهها فرزند رشید آذربایجان را بخاطر اعتراضات برحقشان نمی كشتند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم در سولدوز سیلاب خون براه نمی انداختند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم جنازه مطهر شهدا را به خانواده هایشان تحویل می دادند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم برای تحویل جنازه شهدا، 2 میلیون تومان جریمه درخواست نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم شبانه به خانه های نوامیس ملت مظلوم ما حمله نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم اخبار مظلومیتهای ملت آذربایجان را بایكوت نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم شعارهای هویت طلبانه تظاهراتهای ملت آذربایجان را جعل نمیكردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم به تظاهراتهای میلیونی انقلاب اخیر آذربایجان تمكین می كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم یك ملت بزرگ را اراذل و اوباش لقب نمی دادند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم آخوند درباری قم، انقلابیون ترك را مفسد فی الارض نمی خواندند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم دختر معصوم 15 ساله تبریزی را شهید نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم دانشگاهیان ترك را به صورت فله ای بازداشت نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم سراسر آذربایجان را به پادگان نظامی تبدیل نمی كردند!
من یك تركم و آذربایجانی هستم، ایرانی نیستم، اگر ایرانی بودم از استقرار و ادامه حاكمیت آپارتاید آریایی دفاع نمی كردند!

قطعا من یك تركم،
یقینا یك آذربایجانی هستم،
هرگز ایرانی نیستم،

آرديني اوخو
شنبه 13 اسفند 1390
بؤلوملر :

خوی شهری

خوی شهری
خویون افتخاری شمس تبریزی          بوردا یاتیب مولانانین عزیزی

میناره سی عظمتلی عزتلی               یوزلر یور بوینوزودور زینتی

سلام اولسون قونیه یه هم خویا         حؤرمتلی توپراقلار قالارغی قالا

دارلصفا شهری آباد اولاسان              آسلان قیز اوغلانلار یئنه دوغاسان

آسلانین اركَكَی دیشی سی اولماز       بو شَهَر ده قیز اوغلاندان تانینماز

آدلی شانلی قوچان ایگیدلرین وار       محببت لی صفالی ائللرین وار

یاشاسین دونیادا آسلان اوغلانلار         خوی شهرینده بؤیویوب آدلانانلار

«زریاب خویی» ائلین آدین اوجالتدی         شهریمیزین افتخاری چوخالتدی

«دوكتور قربانی» یه سلام لار ائلا         عؤمور بویو خدمت ائدیب خویلویا

«كریم زاده »«ریاحی»لر«سعدی»لر         «آغاسی» سؤزلرین شعر ایله دئیر

احمدخان دونبولی روحو شاد اولسون         دونیا بویو آدی سانی یاد اولسون

«زاهدی» «رحیملو» «حكمت شعار»لر         «تبریزدانیشگاهیندا» جان قویارلار

«انصـــاریان» روشندل لر آتاسی         افتخار ائتسین لر آتا آناسی

بوزلر جوان شاعیر خویون وصفینده         سؤزلر یازیب گؤزل توركی دیلینده

هئی اوجالین شانلی خویون داغلاری         انگیزده بسله یه سیز باغلاری

دؤشلرینده  آخار بولاقلارین وار         آلما هئیوا خومار آمرودلو باغلارین وار

دوزلاقلاردا توكنمه یَن دوزلارین         شیرین سؤزلو خومار گؤزلو قیزلارین

خویون قیزی دوزو بوزو دیللرده         محبّت آختارسان بیزیم ائلرده

یاز گلر كن یاسمن لر گول آچار              قیزلار اونو دریب تئلینه ساچار

قیزیل گولون عطری بورویر باغی               شوشه لره دولدورارلار گولایی

گولون یاپراقلارین قنده قاتارلار                 گول قندی دوزه لدیب گونه قویارلار

آی نه گؤزل دادلی گول موربّاسی               قیزیل گولو آیرانلارا قاتماسی

مرداد آیی گونه باخان گوللری                   گونش كیمی پارلار توتار چؤللری

«نظمیه گوچه سی »«معارف دالانی»                اوردا منیم خاطراتیم دولانی

 

 

 

 

آرديني اوخو
شنبه 13 اسفند 1390
بؤلوملر :

ترك ها و ایران

مسائلی كه ذهن ما را مشغول می كند!
شاید برای بعضی این سئوال پیش آمده باشد كه حضور ما تركها در ایران از كجا نشأت می گیرد و تاریخ پیشینه ما چیست؟ زبان تركی چگونه زبانی است كه اكثر ما قادر به خواندن و نوشتن آن نیستیم؟ در ایران جمعیت تركها چقدر است؟ چرا اجازه نداریم در مدارس به زبان تركی تحصیل كرده و حتی صحبت كنیم؟ چرا برای ما جوك می سازند و ما را تحقیر میكنند؟
متاسفانه بعضی از ما به این مسائل توجه نداریم و برای این مسائل به دنبال پاسخ نیستیم. حتی بدتر اینكه بعضی از ما از ترك بودن خود شرمنده ایم و به نحوی قصد انكار آن را داریم! به جای یاد دادن زبان یا احساس و عاطفه مادری به فرزند خردسال خود، به او زبان رسمی و خشك فارسی را می آموزیم! هنگام فارسی صحبت كردن سعی داریم لهجه خود را پنهان كنیم! به جای ترك، خود را آذری می نامیم! اینها مسائلی هستند كه ذهن مارا اشغال می كنند و هنگامی كه موفق می شویم به جواب این سؤالات نزدیك شده و هویت خود را بشناسیم، اگر كنجكاو باشیم از خود میپرسیم كه حقوق ما چیست؟ چرا حقوق ما ضایع شده است؟ و چگونه می توانیم حقوق از دست رفته خود را پس بگیریم؟ در این چند صفحه بصورت خیلی خلاصه قصد جواب دادن به این مسائل را داریم. مطالب مورد بحث در این نوشته عمدتاٌ مسائل مربوط به ملت ترك آذربایجان است.

جمعیت تركان ایران چقدر است؟
براساس اطلاعات منبع زبان شناسیSIL (1) تركیب جمعیتی ایران در سال 1998 به صورت زیر بوده است:
جمعِت كل ایران بر اساس آمار دولتی 65758000
متكلمین زبان تركی آذربایجانی 23500000
قشقایی ها (تركی آذربایجانی) 1500000
متكلمین تركی خراسانی (نزدیك به تركی آذربایجانی) 400000
متكلمین زبان تركی تركمنی 200000
متكلمین زبان فارسی* 22000000
متكلمین زبان لری* 4280000
متكلمین زبان كردی و كرمانجی* 3450000
متكلمین زبان گیلكی* 3265000
متكلمین زبان مازندرانی* 3265000
متكلمین زبان عربی 1400000
متكلمین زبان بلوچی* 856000
متكلمین زبان تالشی و تاكستانی* 332000
متكلمین زبان ارمنی 170800
بقیه زبان ها 700000

متاسفانه تا كنون سرشماری رسمی و درستی برای تعیین تركیب جمعیتی ایران صورت نگرفته و آمارهای موجود اكثراٌ مغرضانه و در جهت كم نشان دادن جمعیت ملت های غیرفارس در ایران بوده است. بر اساس این آمار بدون در نظرگرفتن تركان تركمنی 4/25 میلیون نفر (62/38% جمعیت ایران ) بوده و اكثریت نسبی این كشور را تشكیل می دهند كه این رقم را تا 30 میلیون نفر نیز تخمین زده اند. جمعیت فارس زبان ها نیز 22 میلیون نفر می باشد. بر اساس این آمار جمعیت ترك های ایران حدود 27400000 نفر می باشد و كل متكلمین زبانهای خانواده ایرانی ( نه لهجه ها یا گویش های فارسی! كه با علامت * مشخص شده است) 37500000 می باشد. پس ایران نه فقط سرزمین ملت فارس بلكه سرزمین ملت های مختلف ترك و كرد و عرب و فارس و بلوچ و ... است. لازم به ذكر است كه حدود 8 میلیون ترك آذربایجانی در جمهوری آذربایجان، بیش از 500000 نفر در تركیه و حدود یك میلیون نفر در عراق (عمدتا در شهر كركوك و اطراف آن) زندگی میكنند.
تركان آذربایجانی در شهر های مختلف ایران و بخصوص استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، زنجان، همدان، قزوین، تهران و مركزی و بخشهایی از استان های گیلان، كردستان و كرمانشاهان زندگی میكنند. بخش عمده ملت ترك در جنوب ایران در استانهای فارس، اصفهان، بوشهر، كرمان، چهارمحال وبختیاری و استان های مجاور و عمده ملت های ترك، در شرق ایران در استان های خراسان شمالی و رضوی، گلستان و مازندران ساكن هستند. (23)
بد نیست بدانیم كه كشور ایران از بابت جمعیت تركها بعد از تركیه در رتبه دوم قرار دارد و تهران نیز بعد از استانبول دومین شهریست كه بیشترین جمعیت ترك را در خود جای داده است.

تركان دنیا
تركان دنیا در وسعتی از سیبری تا بالكان عمدتاً در كشورهای قزاقستان، ازبكستان، قرقیزستان، تركمنستان، روسیه، چین، جمهوری آذربایجان، افغانستان، ایران، تركیه و عراق و پراكنده در برخی كشورهای دیگر زندگی می كنند. بنا به لینگواسفر در سال 2000 خانواده زبان های تركی، زبان تقریباً 150 میلیون نفر در آسیا و اروپا و شاخه تركی جنوبی ( شامل سه لهجه عمده: تركی آناتولی، تركی آذربایجانی و تركی تركمنی) زبان اقلاً 98 میلیون نفر در خاورمیانه، قفقاز، آسیای میانه و شبه جزیره بالكان_اروپا بوده است(1). در همین سال زبان فارسی (سه لهجه عمده آن: فارسی(ایران)، دری (افغانستان)، و تاجیكی) زبان تقریباً 40میلیون نفر در خاورمیانه و آسیای میانه بوده است. در حال حاضر 28 لهجه یا زبان تركی در مناطق مختلف زبان رسمی مردم بوده و در حدود 20 لهجه یا زبان تركی دارای كتابت و ادبیات كتبی میباشد(5و23)..

خط زبان تركی
در مورد خط تركی باستان در سنگ نوشته های یئنی سئی و اورخون در 1400 سال پیش و ایسیك گؤل در 500 سال قبل از میلاد سخن رفت كه به عقیده زبان شناسان خطوط ابداعی خود تركان بوده و از هیچ خط دیگری اقتباس نشده است. تركان با پذیرش دین اسلام خط عربی را جایگزین خط باستانی خود كردند (نظیر زبان فارسی كه با الفبای عربی نوشته می شود). با بكار آوردن حكومت جمهوری در تركیه، مردم این كشور الفبای لاتین را جایگزین خط عربی كردند. آذربایجانی های شمال آراز نیز ابتدا در محدوده سال های 1929-1939 بمدت ده سال زبان خود را به لاتین نوشتند سپس به دستور استالین، خط جمهوری های ترك زبان اتحاد شوروی (سابق) به كریل (سیریلیك) تبدیل شد. لاكن این جمهوری ها پس از استقلال دائمی خود در سال 1991 الفبای خود را دوباره به لاتین برگرداندند. آثار مكتوب زیادی به زبان تركی و به دو الفبای عربی و لاتین از 1000 سال قبل بجای مانده است. بنا به دلایلی بسیار، الفبای لاتین از الفبای عربی سریعتر فراگرفته می شود و خواندن و نوشتن به آن راحت تر است. خصوصاً این خط برای تركی كه در آن تعدد اصوات موجود است مناسبتر می باشد. خط لاتین تركی آذربایجانی با چند حرف اضافه (
ə،q،x) یعنی ( اَ، ق، خ) اندكی با خط لاتین تركی استانبولی متفاوت است. متاسفانه در ایران استفاده از خط لاتین برای زبان تركی به دلیل سیاسی محدود گشته است.

 

از دیگر خصوصیات زبان تركی
• زبان تركی از طرف زبان شناشان به عنوان سومین زبان قانونمند و توانمند دنیا شناخته شده است و حتی یكی از توركولوژهای بنام، زبان تركی را اعجاز غیر بشری معرفی كرده است.
• زبان تركی حدود 24000 فعل دارد كه در فارسی بیش از 5000 نمی باشد.
• حدود 1650 لغت تركی آذربایجانی شناخته شده است كه برای آنها لغات مستقلی در فارسی نیست. مانند: یایخالاماق، یوبانماق، یودورتماق و ...(9).
• چند هزار لغت با ریشه تركی در زبان فارسی موجود است كه از این لغات بیش از 600 لغت جزء كلمات مصطلح و روزمره است، مانند: آقا، خانم، بشقاب، قابلمه، دولمه، سنجاق، اتاق، من، تخم، دوقلو، باتلاق، اجاق، آچار، آرزو، دگمه، تشك، فشنگ، توپ، قاچاق، گمرك، اتو، آذوقه، اردو، سوغات، اوستا، الك، النگو، آماج، ایل، بیزار، تپه، چكش، چماق، اردك، چوپان، چنگال، چپاول، چادر، باجه، بشكه، بقچه، چروك و ... (28).
بیان حقیقت مزایای زبان تركی نسبت به فارسی بر اساس دلایل علمی دلیل بر برتری ملت ترك بر فارس نمی شود و چنین منظوری نیز در این نوشته مد نظر نیست، بلكه هدف افشای حقایقی است كه هشتاد سال مغرضانه جهت تحقیر و نابودی ملت ما كتمان و تحریف شده است.

آرديني اوخو
پنجشنبه 4 اسفند 1390
بؤلوملر :

تعویض نام مكان ها و شهرها

از دیگر اقدامات شونیسم كه با سركارآمدن دیكتاتوری رضاخان آغاز شد تغییر نام مكان ها بع اسامی فارسی در ایران بود! سیستم شونیسم علاوه بر تكه تكه كردن آذربایجان در استان هایی با اسامی مختلف چون آذربایجان شرقی و غربی و همدان و زنجان و مركزی و اخیراً اردبیل و اعطای بعضی قسمت های منطقه آذربایجان به اشستان های همجوار ( تهران، گیلان، كردستان و كرمانشاهان)، به تعویض نام بعضی شهرها نیز اقدام كردند كه از آن جمله اند (18):
باش سوما = صومعه علیا، آشاغی سوما = صومعه سفلی، سئیوان = سگبان، كئچی قیران = بزكش، بین گول = هزاربركه، موتاللیق = متعلق، جووت = جوبند، كوشك سارای = كشك سرای، پشتو = پشتاب، پینه شالوار = شادباد، گون دوغان = كندوان، میو = میاب، موجا = خواجه مرجان، ارومیه = رضائیه، سالماس = شاهپور، سولدوز = نقده، قول قاسیم = گول قاسم، توفارقان = آذرشهر-دهخوارگان، قره چور = سیاه چور، شارابخانا = شرفخانه، كوجووار = كجاآباد، داش آتان = دانش آباد، بارش = بارنج، خاروانا = خروانق، سیداوا = سعیدآباد، اووشا = افشار، سلمان كندی = سلمان كند، ینگی جه = نیكجه، سوماقلو = سماق ده، تاتائوچای = سیمین رود-قوشاچای، ایكی سو = میاندوآب، قره گولی = كج ساران، واسمیش = باسمنج، قره سو = سیاه چشمه، آرازبار = ارسباران، یام = پیام، ملیك كندی = ملكان، آجی چای = تلخه رود، هلاكو = هرزند، باش بولاق = سرچشمه، سووش بولاق = مهاباد، قاراچای = سیه رود، قوروچای = شاه آباد، دوه چی = شتربان، انه مه = انانق، قره سو = سیاه آب، قره گؤل = سیاه گل، قیزیل اوزن = سفیدرور، قبله بولاق = قبله چشمه، زنگان = زنجان، سایین قالا = شاهین دژ، خیوه(خیاو) = مشگین شهر، میشوو = میشاب، ساوالان = سبلان، قافلانتی = قافلانكوه، خوجا = خواجه، ساری قه یه = سارقیه، آخماقه یه = حكقیه، گوموش تپه = گومیشان، گوموش قه یه = دمشقیه، تیكان تپه = تیكاب.
شونیسم ها به نام های تركی در مرزهای سیاسی ایران كفایت نكرده و نام منطقه ای در جمهوری آذربایجان یعنی آران را هم به همه جمهوری آذربایجان (آذربایجان شمالی) نسبت دادند تا بدینگونه نام آذربایجان را از صحنه سیاسی دنیا محو كنند! اما علی رغم آرزوی این دشمنان اكنون ملت آذربایجان در شمال رود آراز دارای دولتی مستقل، پرچم و سرود ملی و عضویت در سازمان ملل و پارلمان اروپاست.
شروع تبعیض های حكومت مركزی از 80 سال قبل نسبت به آذربایجان و البته دیگر مناطق و ملت های غیرفارس زبان، نظیر كردها، تركمن ها، عرب ها و بلوچ ها منحصر به مسائل فرهنگی و محدود كردن زبان آنها نبود، بلكه تبعیضات سیاسی و اقتصادی را نیز به ملت های غیرفارس روا داشتند. انتصاب استانداران، فرمانداران و رؤسای دولتی غیرآذربایجانی و یا وابسته برای آذربایجان كه درد مردم منطقه را درك نمی كنند از سیاست های سیستم شونیستی در ایران بوده و هست، حتی نفوذ فعالین سیاسی ترك و دیگر ملت های غیرفارس كه درد ملت خود را درك می كنند، در سیستم حكومتی به سختی امكان پذیر است. بازگشت قسمتی از بودجه بعضی استان های ترك به تهران به عنوان سرمایه مازاد، نمونه ای از عوارض چنین سیاستی می باشد.
امروز آثار تبعیض اقتصادی در آذربایجان برای كسانی كه شهرهای استان های آذربایجانی وشهرهای استان های تهران و فارس و اصفهان و خراسان را دیده اند ، ملموس است و از خود حتماً پرسیده اند كه آیا این وضعیت برای منطقه مستعد و پرظرفیت آذربایجان شایسته می باشد؟! البته قدمت تبعیض های اقتصادی در آذربایجان نیز به زمان رضاشاه می رسد... تبریز در اثر هجوم سیل های خانه برانداز در سال 1308 متحمل خسارات فراوانی شد. در آن زمان كه با صرف هزینه 500 میلیون ریال راه مخصوص آبعلی وآمل ساخته می شد و از محل مالیات های جمع آوری شده از آذربایجان در دهات مازندران و سوادكوه سدهای سیمانی ساخته می شد، مركز برای تعمیر سد تبریز و جبران خسارت 30 میلیون ریالی سیل به مردم در اتاق های وزارت كشور دست به دست هم می مالید و بالاخره وزارت كشور تصمیم گرفت شهرداری تبریز برای تعمیر سد تبریز از بانك ملی وام گرفته و بتدریج از محل درآمد شهرداری مستهلك سازد... . در تابستان سال 1319 غله آذربایجان را كه در محل 350 الی 400 ریال خرواری قیمت داشت، آقای مستوفی استان دار دست نشانده رضاخان بدون توجه به مایحتاج مردم تبریز خرواری 140 ریال خریداری كرده و به مركز حمل می كرئ و در فصل زمستان مردم شهر تبریز بی آذوقه ماندند و ناچار غله مانده و گندیده گرگان را خرواری 600 ریال خریداری كردند. فرمانده ارتش تبریز از كیفیت جوهای خریداری شده به مستوفی می نویسد: « به علت فاسد بودن اسب های ارتش نمی خورند» و آقای مستوفی در حضور جمعی با نهایت بی شرمی در حضور جمعی چنین گفتند: « باكی نیست، حالا كه اسب های ارتش نمی خورند می دهم خرهای تبریز بخورند!...» (14). این تبعیض ها بعد از انقلاب نیز ادامه پیدا كرد. بعد از انقلاب رتبه صنعتی استان آذربایجان شرقی از رتبه 3 به رتبه 17 نزول كرد و در سال 79 نسبت جمعیت بر واحدهای صنعتی در استان اصفهان 13/2 برابر نسبت جمعیت بر واحدهای صنعتی تمامی استان های ترك ایران بود. به جز چند كارخانه بزرگ در منطقه آذربایجان كه تاریخ تأسیس آنها قبل از انقلاب و اكثراً به همت آذربایجانی ها بوده است و اكنون نیز بعضی از آنها ورشكست شده و یا در وضعیت اقتصادی خوبی قرار ندارند، اكثر صنایع استان محدود به كارگاه های كوچك و صنایع سطح پایینی چون كارتن سازی و صنایع غذایی شده است. در زمینه معادن و فلزات سرمایه گذاری دوران 8 ساله سازندگی در استان كرمان حدود 320 برابر سرمایه گذاری در چهار استان آذربایجان شرقی، غربی، اردبیل و زنجان بوده است(32). كارشكنی های مستقیم و غیرمستقیم دولت در سرمایه گذاری آذربایجان بوسیله مسئولین وابسته به مركز موجب گریز سرمایه ها و بدنبال آن نیروی كاری و تحصیل كرده از آذربایجان و سرازیری آن به شهرهای تهران و كرج و شهرهای فارس نشین شده است. به روایتی آمار مهاجرت از آذربایجان در زمان جنگ ایران و عراق بیش از آمار مهاجرت استان خوزستان بوده است! یعنی عاملی بدتر از جنگ در آذربایجان حاكم می باشد! در آمارهای رسمی ارائه شده آمار بیكاران استان های آذربایجانی كمتر از استان های فارس نشین می باشد! كه البته واضح است این هم به معنی حل معضل بیكاری نیست بلكه به معنی فرار بیكاران از منطقه و اسكان آنها به شهركهای اقماری تهران چون اسلامشهر، شهریار و ... می باشد. در حالیكه طرح اتوبان جاده پررفت وآمد و ترانزیت تهران-تبریز-اروپا با تأخیر مواجه می شود، مسافرین باید مسافت 630 كیلومتری بین تبریز و تهران را با صرف 12 ساعت در قطار طی كنند و با وجود آزادراه تهران-اصفهان، به طرح قطار سریع السیر تهران- اصفهان نیز بودجه تخصیص داده می شود تا این مسافت به دو ساعت تقلیل پیدا كند. 53 میلیاردتومان برای قطار هوایی داخل شهری در تهران صرف می شود تا كشاورز بیكار آذربایجانی، منطقه مستعد آذربایجان را به قصد ساخت ستون های بتنی این ریل هوایی، ترك كند.

آرديني اوخو
پنجشنبه 4 اسفند 1390
بؤلوملر :

قاضی و شرافت در قضاوت

 

Tiraxturfans.Com. سر كلاس درس اصول استنباط اسلامی دانشكده حقوق نشسته بودم .استاد در حال تدریس، گریزی به مشاغل آینده مد نظر دانشجویان داشت. به یك باره گفت:" هر یك از شما در آینده نزدیك قاضی، وكیل دادگستری و یا ... خواهید شد هیچوقت حق را ناحق و ناحق را حق نكنید. و اگر به اشتباه این كار را كردید در مقام جبران آن بر آیید".از آن روز بیست سال گذشته است ولی من هنوز گفتار آن حكیم فرزانه را به یاد دارم.

روزی كه فارغ التحصیل شدیم علیرغم اینكه با رتبه بالایی در امتحان قضاوت موفق شده بودم، قدم پس گذاشته در مراحل گزینش شركت نكردم. وقتی مكاتبه شد كه برای گزینش بیایید نرفتم. چون میدانستم وقتی قاضی شوم باید عادل باشم.اعتقاد داشتم در توانم نیست كه در مقام قضاوت حق از باطل باشم.البته من خیلی آدم مؤمنی هم نیستم كه شاید تصور كنید بعد دینی و مذهبی شخصیتم سبب ساز این امر شده باشد. بلكه ناخود آگاه انسانی موجود در شخصیتم اجازه نمی داد.

به خودی خود با فاصله گرفتن از قضاوت به سمت وكالت و دفاع رفتم. امروز توان هیچكدام از كارهای فوق را ندارم ، چرا كه جسمم یاریم نمی كند. اما نگاه غیر عادلانه موجود در جامعه ورزشی ایران خیلی آزارم میدهد. (شما عزیزان كما بیش با نوشته های من آشنائید. هرچند مدتی است نتوانسته ام ادای دین كنم.).

دیدید برای من كه عقل ناقص دارم توصیه یك استاد مثمر ثمر شد. فكر می كنید چرا؟

تراختور تیم مردمی و سمبل ورزشی آذربایجان در آوردگاه سهند با ناجوانمردی روبرو شد .می خواهم سئوال كنم جناب قاضی روزی كه به شغل شریف قضاوت رسیدید چقدر به قضاوت با شرافت خود ایمان داشتید؟

آیا همان شرافت هنوز در وجود شما هست؟

آیا اگر آن روز خود را لایق برای قضاوت می دانستید امروز هم می دانید؟

شرافت انسان چیزی نیست كه از خواروبار فروشی سر كوچه خریداری شده باشد. من با قضاوت شما كاری ندارم. دوست دارم در عین صداقت به من، نه به عنوان هوادار تراختور، بلكه بعنوان یك همنوع جواب بدهید. چقدر در زمان اعلام پنالتی (به زعم بنده كذایی و تحمیلی و سفارشی) قاضی بودید؟ آیا در آن زمان یك آن همان شرافت و وجدان قضاوت دستور به این كار داد؟.

اگر پاسخ جنابعالی به سئوال فوق این باشد كه : بله. فبها. در غیر این صورت نه اینكه منبعد قضاوت نكنید. بلكه، صداقت در رفتار و كردار و عمل را به منصه ظهور رسانیده و طی نوشتاری از خیل عظیم هواداران تراختور و جامعه ورزشی آذربایجان و ایران عذر خواهی نمایید تا بلكه بر اذهان ثبت شود كه امكان دارد یك قاضی نیز به اشتباه در سوت بدمد یا چكش عدالت را بر میز بكوبد.

عمرو عاص در مقام قضاوت با آل علی ( ع) چه كرد؟ مگر نه اینكه ایشان هم قاضی بود و قضاوت كرد؟. قضاوت شهامت نیاز دارد. عمرو عاص با پلیدی قضاوت غیر انسانی كرد ولی از قضاوتش دفاع غلط كرد و برای همیشه از خودی نقشی پلید در اذهان باقی گذاشت.

جناب آقای داور به نیابت از مردم شریف و نجیب آذربایجان و هواداران میلیونی تراختور و به عنوان یك آذربایجانی كه لذت عفو را با دنیا عوض نمی كند، دعوت می كنم در دفاع از مقام و جایگاه قضاوت و همچنین قضاوت های بجایی كه در جایگاه داور میادین ورزشی داشتید، و در بسیاری از این میادین سر بلند بوده اید عذر تقصیر به نزد ملتی ببرید كه ببخش را خطا نمی داند. بلكه دفاع غلط از خطا را خطایی نا بخشودنی می داند.

و اما مخلص كلام:

بر فدراسیون فوتبال ایران و كمیته داروان واجب است كه برای پاك كردن اذهان ورزش دوستان ایرانی از ننگ "پیوند نامبارك كمیته داوران و تیمهای سوگلی پایتخت" چاره ای صواب و درست بیاندیشد كه با قسم حضرت عباس گماشته هایی چون عسگری و تاج ، نمی توان دیگر دم خروس پیدا شده را پنهان كرد.

توصیه به هواداران: ما تراختور را لحظه ای رها نخواهیم كرد

رهرو آن نیست كه گه تند و گهی خسته رود       رهرو آنست كه آهسته و پیوسته رود

برای غلبه بر دشواریها صبر لازم است و ما درس صبوری را از شما ملت آذربایجان در رگهایمان داریم.

برای درس تاریخی حضور در میادین و حمایت از تراختور همه با هم در استادیوم تختی تهران روز جمعه مورخ 14/11/90 سرود یئل یاتار طوفان یاتار یاتماز تیراختور بایراقی سر خواهیم داد.

یاشاسین تراختور

یاشاسین آذربایجان

یاشاسین تراختورچیلار

آدیوخ آذربایجانلی

آرديني اوخو
سه شنبه 11 بهمن 1390
بؤلوملر :

خبر فوری: امیر قلعه نویی در بیمارستان بستری شد

امیر قلعه نویی سرمربی تیم تراكتورسازی پس از بازی مقابل استقلال دچار حمله قلبی شد

امیر قلعه نویی كه در این مسابقه دقایق سختی را سپری كرده بود،حدود ساعت 10 یكشنبه شب به دنبال درد شدید از ناحیه قفسه سینه به پزشك مراجعه كرد و ساعاتی را تحت نظر بود . ولی این پایان كار نبود و ظهر امروز این شدت یافته و امیر قلعه نویی ساعت 13 در بیمارستان مدنی تبریز كه بیمارستان تخصصی قلب می باشد حضور یافته و توسط پزشكان این بیمارستان بستری شد

بعد از اتفاقات بازی روز گذشته فشار زیادی بر امیر قلعه نویی وارد شده است و از روز گذشته دو بار دچار حمله قلبی بوده است كه خوشبختانه با تحت نظر بودن این فشار عصبی كنترل شده است

طبق اخبار رسیده از بیمارستان شهید مدنی تبریز امیر قلعه نویی با اسرار خود مرخص گردید ولی پزشكان اعتقاد داشتند كه فعلا باید تحد نظر باشند

امیدواریم اتفاق ناگواری برای مربی تیم تراكتورسازی تبریز بوجود نیاید.

آرديني اوخو
سه شنبه 11 بهمن 1390
بؤلوملر :

مردمانی از جنس سرما به حرارت آتش

با توجه به رسوایی بوقوع پیوسته در بازی تیراختور-استقلال تجدید این بازی، ابطال كارت قرمز داده شده به بازیكن تیراختور، عذر خواهی رسمی از ملت آزربایجان، جبران خسارات مادی و معنوی تحمیل شده بر این ملت و استفاده از داوران خارجی اگر داوران ایرانی توانایی قضاوت در بازیهای تیراختور را ندارند حداقل كاریست كه برای گذاشته شدن مرهمی هرچند اندك بر آلام هواداران دهها میلیونی این تیم مردمی می تواند انجام شود. هواداران تیراختور خواستار تعیین نتیجه ی بازی در زمین مسابقه بوده و دخالت مافیای فوتبال در تعیین نتایج چنین بازیهای حساسی را به شدت محكوم می نمایند.

 

آسمان ابری، بارش برف و سوز سرمای یك صبح زمستانی بزرگ تبریز، خواب آنانی را كه رعب و وحشت از یكدلی و همنوایی غیرتمندان آزربایجان را داشتند آرام نموده بود، باشد كه این سرما مانع از تجمع یكصد هزار نفری ارتش سرخ آزربایجان نماید. لیكن دشمنان خودی و غیر خودی این سرزمین كلمه فرزندان ستارخان و بابك و...... را به یقین به اشتباه معنی كرده بودند. آنان تصور می‌كردند اینجا تهران است كه با مترو و اتوبوس‌های مجانی كه در درب استادیوم توقف می‌كند تا زحمت چند صد متر را به عزیز دردانه‌های فارس داده نشود و در حین ورود با اطعام مجانی پذیرایی شوند به اشتباه مترادف شده بود لیك ندانستند اینان مردمانی از جنس سرما به حرارت آتش و به توفندگی باد می‌باشند كه با گام‌های استوار و نفس‌های آتشین خود باد را خسته، برف‌ها را ذوب و كوه‌ها را هموار نمودند تا به نقطه اوج همنوایی، همدلی و یكصدایی برای مام میهن صعود كنند.


و درود و صد بدرود بر شكوه، شرف، غیرت، مردانگی و ناموس آن بزرگ مرد دو ساله ترك آزربایجان كه سوز سرمای زمستان و سختی یخ نوردی را به هیچ انگاشت و خود را بر سیل عظیم میهن پرستان رساند و غافلان را شرمگین و دشمنان را مایوس نمود و كوه‌ها را به تحسین خویش به تعظیم وا داشت و درس میهن پرستی و مردانگی را در تابلوی تاریخ به زیباترین شكل به تصویر كشاند تا همگان بدانند ارتش سرخ آزربایجان سربازی به بزرگ مردی دو ساله دارد و هر آن را كه خون قرمز جوشانی در رگ دارد به احترام این سرباز بزرگ و این ملت كلاه از سر بر می‌دارد و می‌داند كه همیشه فاتحان اصلی و بدون بازنده، مردمان غیرتمند آزربایجان می‌باشند.

و بی شك این باخت‌های سیاسی تراختور كه بوی نژاد پرستی آنهم از نوع ایرانی می‌دهد خللی در عزم راسخ میهن پرستان نمی‌كند چون كه نیك می‌دانیم این بی عدالتی‌ها زخم مزمنی است به تاریخ یك قرن كه در پیكر با صلابت آزربایجان نهفته است ......

یاشاسین آزربایجان

یاشاسین تراختور

آرديني اوخو
سه شنبه 11 بهمن 1390
بؤلوملر :

با استناد به آئین‌نامه فیفا؛ نصیرزاده: كمیته انضباطی می‌تواند كارت قرمز حاج‌صفی را پاك كند

سه شنبه, 11 بهمن 1390 ساعت 13:22

كارشناس داوری فوتبال گفت: بر اساس بند B ماده 77 آئین‌نامه انضباطی فیفا، كمیته انضباطی فدراسیون فوتبال می‌تواند كارت قرمز بازیكن تراكتورسازی را پاك كند.

 

خبرگزاری فارس: نصیرزاده: كمیته انضباطی می‌تواند كارت قرمز حاج‌صفی را پاك كند

هوشنگ نصیرزاده در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس با اشاره به بند B ماده 77 آئین‌نامه انضباطی فدراسیون بین‌المللی فوتبال گفت: بر اساس این بند تشكیلات قضایی می‌تواند تصمیمات انضباطی داوران در خصوص كارت‌های داده شده را تغییر دهد.

وی ادامه داد: همان‌طور كه تخلفات بازیكنان در صورت ثبت در تصاویر تلویزیونی و عدم تنبیه آن توسط داور می‌تواند در كمیته انضباطی مورد رسیدگی قرار گیرد، همان گونه نیز قانونگذار اجازه داده  كه كارت‌های اشتباه صادر شده از درجه اعتبار ساقط شود.

نصیرزاده تاكید كرد: در آئین‌نامه انضباطی ایران هیچ اشاره‌ای به این تصمیمات نشده اما در همین آئین‌نامه آمده در صورتی كه در موردی سكوت وجود داشته باشد، می‌توان به آئین‌نامه كنفدراسیون فوتبال آسیا یا فیفا مراجعه كرد.

این كارشناس داوری اظهار داشت: از آنجا كه متن آئین‌نامه‌های انضباطی فیفا و كنفدراسیون فوتبال آسیا كاملا یكی است، بر اساس بند B ماده 77، كمیته انضباطی این حق را دارد در صورتی كه برای موردی كه كاملا آشكار است، همانند دریافت كارت‌های رنگی تجدید نظر صورت گیرد.

وی اضافه كرد: قانونگذار در این ماده اشاره كرده كه آن اشتباه باید خیلی فاحش باشد. از آنجا كه در برنامه‌های تحلیلی تلویزیون و به اعتراف مقامات رسمی برگزار كننده مسابقه، كارت قرمز صادر شده برای حاج صفی در دیدار تراكتورسازی و استقلال یك اشتباه آشكار بوده، این حق و قدرت قانونی برای كمیته انضباطی وجود دارد كه كارت قرمز این بازیكن را پاك كند.

نصیرزاده با اشاره به فوتبال اروپا گفت: برای مثال، دادگاه عالی ورزش در رقابت‌های بوندس لیگای آلمان كه با حضور 9 كارشناس برجسته حقوقی و داوری تشكیل می‌شود، معمولا كارت‌های غیرمنصفانه را پاك می‌كند. این موضوع می‌تواند در فوتبال ایران به یك مورد منصفانه تبدیل شود. در این باره نیازی به شكایت باشگاه تراكتورسازی نیست و كمیته انضباطی می‌تواند خودش كارت قرمز حاج‌صفی را پا كند.

آرديني اوخو
سه شنبه 11 بهمن 1390
بؤلوملر :

تیراختور آذربایجان-استقلال تهران: عدالت قربانی داوری شد؛ تركی جبران مافات كرد!



امروز آذربایجان حماسه ای دیگر آفرید.. بازی تراختور آذربایجان و استقلال تهران  در حالی برگزار شد كه با وجود  سرمای ناشی از بارندگی برف روز قبل ازبازی در تبریز 80000 هوادار عاشق تراختور و آذربایجان با حضور خود در ورزشگاه سهند یكبار دیگر بر شعار (یِئل یاتار-طوفان یاتار –یاتماز تراختور بایراغی) جامه عمل پوشاندند.

داوری این مسابقه بر عهده محسن تركی بود همان داوری كه در مسابقه تراختور با ذوب آهن اصفهان پرچم اشتباه كمكش را خواباند تا گل تراختور با اشتباه كمكش از بین نرود.

تصمیم درست تركی در صحیح اعلام شدن گل تراختور موجب شد تا آقای عسگری رییس كمیته داوران (فسیل) كه سابقه نداشت اشتباهات داورانش در بازی های تراختور را بپذیرد اینبار اشتباه كمكش را پذیرفت و كار تركی را صحیح دانست و از فرصتی كه پیش آمده بود برای سرپوش گذاشتن بر اشتباهات مشكوك داوریها در بازی تراختور سرپوش بگذارد اما اتفاقات بعد از این بازی نشان داد كه  ایشان از كار تركی در این بازی رضایت نداشته است چرا كه بعد از داوری آقای تركی در مسابقه تراختور و ذوب آهن به صورت كاملا مشگوكی ایشان 2 جلسه از داوری های لیگ كنار گذاشته شدند.

تا اینكه در بازی تراختور و استقلال به عنوان داور مسابقه انتخاب شدند؟ چرا؟

آیا انتخاب ایشان برای دادن فرصتی دوباره به ایشان نبوده  است تا اشتباهات داوری تراختور و ذوب آهن را تكرار نكند! و به نوعی جبران مافات كند!؟

جواب كاملا روشن و واضح است! ایشان با داوری هدفداری كه امروز  انجام دادند  این حدس و گمان هواداران تراختوری را كاملا به یقین تبدیل كردند. آقای تركی امروز انقلابی در داوری انجام داد كه نامش برای ابد در تاریخ داوری  خواهد ماند انقلابی در نامردی و فروختن شرافت داوری!

قصاوت تركی در اعلام دو پنالتی بر علیه تراختور و اخراج حاج صفی و نگرفتن پنالتی صد در صدی تراختور آنقدر واضح و روشن بود كه صدای كارشناسان فوتبال 3 را هم در آورد.

آقای تقوی كارشناس برنامه فوتبال 3 قضاوت هدفدار تركی را این چنین تفسیر میكند:


“اگر به طرفداران استقلال برنخورد، من به این دو پنالتی هدیه‌های آسمانی می گویم!

اما این  هدیه الهی نیست كه هدیه الهی برای بندگانش رحمت و مغفرت است. بلكه هدیه ای از جانب كمیته داوران و فدراسیون فوتبال بود.

تراختور و هوادارانش بواسطه همین بی عدالتی هایی كه برآنها روا داشته میشود بزرگ و بزرگتر میشوند به گونه ای كه امان از روزگار بدخواهانش بریده است كه به ناچار دست به چنین كارهای پستی میزنند. جایگاهی كه تراختور و هوادارانش به دست آورده اند جایگاهیست كه با شرافت و مردانگی  به دست آمده است و با چنین كارهایی از بین نمیرود كه هیچ روز به روز بر عظمت و بزرگیش افزوده میشود.

عداوتهای شما تنها قطره كوچكی از بی عدالت هاییست كه در لیگ یك بر ما روا داشته شد اگر چشمانتان را باز كنید كه نمیتوانید! میبینید كه تنها نامی كه از آن روزها مانده بزرگی تراختور و هوادارانش میباشد و نه  نامردانگی آدمهایی امثال شما.

تنها مطلبی كه میماند تعظیم در برابر شكوه و عظمت هواداران با غیرت تراختور و آذربایجانیست.

آذربایجان وار السون

ایستمین كور السون

آرديني اوخو
سه شنبه 11 بهمن 1390
بؤلوملر :

عسگری: اشتباهات داوری سمت و سو ندارد و از پیش تعیین شده نیست

عسگری: تركی به دلیل زاویه نامناسب در تشخیص هند اشتباه كرد

حسین عسگری در گفتگو با سایت رسمی فدراسیون درباره قضاوت های داوران در هفته بیست و دوم و همچنین آنالیز صحنه های داوری گفتگو كرد.

به گزارش سایت رسمی فدراسیون، وی درباره دیدار صحنه استقلال و تراكتورسازی گفت: ما از ساعات اول وقت ادارای امروز بر اساس گزارش و اطلاعات و اظهارات ناظران بازیها  آنالیز ویدئویی هفته بیست و دوم بازبینی فیلم های داوران را انجام دادیم. متاسفانه در بازی تراكتور و استقلال در تبریز ، محسن تركی كه یكی از داوران خوب و كم اشتباه ما بود ، كارنامه خوبی و ضعیف قضاوت كرد.

وی ادامه داد: در صحنه پنالتی اولی كه برای استقلال گرفته شد ، تركی به دلیل اینكه زاویه خوبی نداشت در تشخیص هند اشتباه كرد و در حالی كه توپ به صورت احسان حاج صفی برخورد كرده بود ، تركی خطای هند پنالتی را به سود استقلال گرفت و حاج صفی را هم اخراج كرد. در این باره باید بگویم زمانی كه مهاجم استقلال به توپ ضربه زد سر و دست چپ حاج صفی با هم به سمت بالا حركت كرد و داور به دلیل زاویه نامناسبی كه داشت در تشخیص هند اشتباه كرد، البته اگر صحنه هند بود اخراج تركی درست بود، چرا كه قانون می گوید هر بازیكنی كه از ورود توپ به داخل دروازه با دست جلوگیری كند علاوه بر اینكه خطای پنالی گرفته می شود باید اخراج شود و چون تركی تلقی كرده بود خطای هند اتفاق افتاده احسان حاج صفی را اخراج كرد. این اشتباه ، اشتباه مهم و تاثیرگذاری بود و ما هم به آن اعتراف می كنیم.

عسگری در ادامه گفت: دیروز روز بد محسن تركی بود ، چرا كه در دقیقه 60 هم یك پنالتی برای تراكتور گرفته نشد و مطمئنا  خود تركی می داند و تایید می كند كه قضاوت خوبی نداشته است. داوران همه مثل بازیكنان به عملكرد خودشان واقفند و می دانند كه در چه وضعیتی قضاوت كردند. البته پنالتی دومی كه برای استقلال گرفته شد، كاملا درست بود و امیرحسین صادقی به مهاجم استقلال پشت پا زد. ضمن اینكه اخطارهایی كه به بازیكنان داده شد، كاملا درست بود.

نایب رئیس كمیته داوران درباره حرف و حدیث هایی كه در مورد بازی دیروز مطرح شده است گفت: صحبت های جالی در این باره شنیده ایم . برخی گفته اند بازی 6 امتیازی بود، در حالی كه همه می دانند بازی 3 امتیاز بیشتر ندارد. از جهت حساسیت این دیدار در سطح بالایی بود و این دیدار و با توجه به فضای ورزشگاه ، رقابت دو تیم در بالای جدول به حساسیت های بازی افزوده بود. اما قضاوت یك داور اینگونه نیست كه اگر در نیمه اول داور یك اشتباهی انجام داده ، همه منتظر باشند كه داور اشتباهش را در نیمه دوم جبران كند. بسیاری گفته اند چرا تركی پنالتی دوم را گرفته است. وقتی خطا انجام می شود ، داور باید اعمال قانون كند . در این كه دو اشتباه مهم و تاثیرگذار داور ، باعث شكست تیم تراكتور شد هیچ شكی نیست و من خودم هم با توجه به قضاوت های خوب قبلی تركی در بازی های دیگر و دربی ها قضاوت بازی دیروز را ضعیف ترین قضاوت تركی تا بحال می دانم.

عسگری در ادامه گفت: با محسن تركی هم درست مثل داورانی كه اشتباهات تاثیرگذار كرده اند ، برخورد خواهیم كرد. اما می خواهم رو به اصحاب رسانه بگویم من به هیچ وجه قصد توجیه اشتباهات و حمایت از داوران را ندارم كه اگر اینطور بود اشتباهات را تایید و اعلام نمی كردم. بارها هم به صراحت اشتباه داوران را اعلام كرده ام ، می كنم و خواهم كرد. اما می خواهم به اصحاب رسانه بگویم چرا همیشه ابعاد منفی عملكرد داوران را بزرگ می كنند. چرا بازی سه هفته پیش كه برای همین تراكتورسازی محسن تركی به درستی پرچم كمكش را خواباند تا تراكتور به پیروزی برسد، خبری از تیترهای بزرگ و تعریف و تمجید نبود. من می خواهم خطاب به امیر قلعه نویی سرمربی بادانش و موفق فوتبال ایران بگویم چطور است كه آن روزها كه تراكتور با اشتباه داوری به یك پنالتی در بازی با داماش و یك گل آفساید در بازی با شهرداری تبریز رسید ، دست های پشت پرده ای در كار نبود؟ اما دیروز كه اشتباه داوری اتفاق افتاده ایشان دست های پشت پرده را مقصر می داند و ادعا می كند كه اشتباهات داوری از پیش تعیین شده بوده است و می خواهد از فوتبال خداحافظی كند . در دو بازی 6 امتیاز برای تراكتورسازی توسط اشتباهات داوری به دست آمد و خود قلعه نویی گفت كه در این دو بازی خوش شانس بوده است و حالا هم در یك بازی اشتباه داوری سه امتیاز را از تراكتور گرفته است. همه این اتفاقات نشان می دهد اشتباهات داوری سمت و سو ندارد. من از اصحاب رسانه می خواهم برای كارهای خوب هم تیتر درشت بزنند. با این كارها و با بزرگ نمایی اشتباه داوری ما به افكار عمومی راه غلط را نشان می دهیم.

وی در پایان گفت: به غیر از بازی پیروزی و ذوب آهن كه باید محسن قهرمانی یك پنالتی برای پیروزی به خاطر خطای هند می گرفت و در دقیقه 80 داور به درستی اعلام پنالتی نكرد  و هیچ خطایی روی علی كریمی انجام نشد، در دیگر بازیها شاهد قضاوت خوب داوران بودیم.

آرديني اوخو
سه شنبه 11 بهمن 1390
بؤلوملر :

شصت هزار سر بریده بر روی سینه شصت هزار سینه مجروح

افتضاح داوری در مسابقه استقلال ، تراكتور بقدری مشهود بود كه حتی پرداختن به حاشیه های آن در برنامه 90 نیز نتوانست اصل موضوع را به انحراف بكشاند، به موضوع پرتاب گلوله برف و شكستن صندلی كه نتیجه ناداوری بود بیشتر از ناداوری صورت گرفته پرداخت شد، بلغوری از اشتباهات داوری گذشته بطور سفسطه آمیز به مردم تحویل داده شد تا بلكه این حقیقت تلخ را لاپوشانی كند. اما مگر ماه در زیر ابر باقی می ماند؟ طرح ضعف های گذشته برای سرپوش گذاشتن به ظلم روا شده به تراكتور بیشتر مشت داوری ها را باز كرد تا مردم بفهمند كه در داوری ها چه میگذرد. خداوند اموات فردوسی پور را بیامرزد كه لااقل چند كلمه حقیقت از زبانش جاری شد.

استدلال آقای عسگری مبنی بر اینكه اشتباهات داوران سمت و سو ندارد، اعتراف به حقیقت تلخ اشتباهات داوری ها است كه تمامی ندارد و جمله دیگری كه از آقای عسگری در تمام خبرگزاریها منتشر شد این بود كه: ما نمی توانیم سر یك داور را به خاطر اشتباهات ببریم كه معنای آن این است كه میتوان سر تیم ها و هوادارانش را برید بطوریكه الان بریده می شود.

پرتاب برف و شكستن صندلی از طرف مسئولین باشگاه و سرمربی محكوم شده و تایید نگردید اما آنچه بیشتر از گلوله برف و صندلی به چشم خورد سرهای بریده تماشاگران در ورزشگاه بود شصت هزار سربریده بر روی سینه شصت هزار سینه مجروح.

آرديني اوخو
سه شنبه 11 بهمن 1390
بؤلوملر :