یاشاسین آزربایجان یاشاسین تراختور

آذربایجان كولتور تانترماخ

توروكی های باستان آذربایجان

توروكی های باستان آذربایجان

نویسنده: مرحوم عادل ارشادی فر

مهم ترین سند تاریخی منهای داده های زبانشناسی تطبیقی كه تاكنون در اثبات بومی بودن ترك های آذربایجان ارائه شده است، وجود نام «توروكی» در اسناد آشوری و اورارتویی از آغاز سده چهاردهم تا اوایل هزاره اول قبل از میلاد است.

«یامپولسكی» بر اساس همین اسناد كوشیده است حضور طوایف ترك زبان آذربایجان را از سده چهاردهم قبل از میلاد به بعد در اطراف دریاچه ارومیه اثبات نماید (رك: رحیم رئیس نیا، آذربایجان در سیر تاریخ ایران 876). تاریخی كه یامپولسكی ارائه كرده متكی بر گزارش جنگی «آداد ـ نیراری اول» پادشاه آشور در اواخر سده چهاردهم قبل از میلاد می باشد. بسیار مسرورم كه این مقاله برای نخستین بار این اطلاع خیلی مهم و ارزنده را به خوانندگان خود و همچنین پژوهشگران عرصه ی تاریخ آذربایجان می بخشد كه «توروكی های» باستان آذربایجان حداقل از آغازه هزاره دوم قبل از میلاد در اطراف دریاچه ارومیه سكونت داشته‌اند. بر اساس اطلاعاتی كه دانشمندان غربی از روی الواح آشوری قدیم منتشر كرده‌اند و در سال 1376 شمسی از طرف آقای دكتر یوسف مجید زاده باستان شناس معروف ایرانی، در ایران منتشر شده است، آگاهی ما تا اندازه ای از توروكی های باستان آذربایجان تكمیل‌تر می‌شود. سرزمینی كه «توروكی» ها در آنجا سكونت داشتند در الواح آشوری قدیم «توروكوم» (Turukum) نامیده شده است. این سرزمین در حد فاصل اربیل در شمال شرقی عراق تا دریاچه ارومیه در آذربایجان قرار داشت. سرزمین «توروكوم» با سرزمین «گوتیوم» (میهن گوتی ها) و هم چنین با ایالت هوری نشین «اشنونا»(1) در كرانه شرقی رود دیاله همسایگی داشت. اشنونا (تل اسمر كنونی) به طور قطع در جنوب سرزمین «توروكوم» قرار داشت. نخستین اطلاعی كه از توروكی های باستان آذربایجان داده شده مربوط به شمشی آداد اول (1813 – 1781 ق.م) پادشاه آشور در اواخر قرن نوزدهم قبل از میلاد می باشد ولی این موضوع كه «توروكی‌ها» قبل از این تاریخ با حمورابی پادشاه مشهور بابل (به توریخ دلاپورت 2003 – 1961 ق.م)(2) درگیری‌هایی داشته اند، مورد تصدیق دانشمندان بوده است. بر اساس نخستین اطلاع تاریخی كه از «توروكی»های آذربایجان در اواخر قرن نوزدهم قبل از میلاد به دست ما رسیده است و آخرین اطلاعی كه منابع اورارتویی در قرن نهم قبل از میلاد داده اند، توروكی ها حداقل به مدت یك هزاره (ده قرن) در اطراف دریاچه ارومیه و شمال شرقی عراق اقامت داشته اند.

یوسف مجید زاده با استناد به یك منبع غربی (LaessØe,1959e:31) و بر اساس مندرجات الواح آشوری مربوط به شمشی آداد اول می گوید: «شمشی آداد اول پادشاه آشور قدیم بر سر مالكیت «قابرا» در منطقه اربیل نه تنها با «دادوشا» پادشاه اشنونا درگیری داشت بلكه ساكنان گردنكش كوهپایه های زاگرس یعنی گوتی ها و توروكی ها نیز برای او همیشه مزاحمت هایی ایجاد می كردند و به ویژه توروكی ها كه تصرف «شوشارا»(3) را برای وی غیر ممكن كرده بودند و دشمنان خطرناكی برای آشور به شمار می رفتند (تاریخ و تمدن بین النهرین، جلد اول، 148) منبع مورد استناد یوسف مجید زاده می گوید: «یكی از جنگ های عمده شمشی آداد اول لشكركشی به منطقه زاب سفلی (زاب كوچك) بود. در این جنگ چندین شهر ازجمله قابرا، آراپخا (كركوك) و توروكوم به تصرف سپاهیان آشوری درآمد. به نظر می رسد كه تصرف سرزمین «توروكوم» (كشور توروكی ها) به دست شمشی آداد اول پایدار نبوده و نیروهای آشور مجبور به ترك این سرزمین شده اند، زیرا منابع آشور نشان می دهند كه بعد از مرگ شمشی آداد اول «ایشمَ ـ داگان اول»(4) فرزند و جانشین او كه مابین سال های 1780 – 1741 قبل از میلاد (به توریخ مجید زاده) سلطنت كرده است معاهده صلحی را با «توروكو» بسته و دختر رئیس قبیله توروكی (به تعبیر مجیدزاده) نیز با «موت – آشكور» فرزند «ایشم ـ داگان اول» ازدواج كرده است.(5) یك منبع مورد استناد مجیدزاده احتمال داده است كه در زمان شمشی آداد اول شهر «شوشازا» زیر فشار توروكی ها متروك شده است. در نامه های «ماری» (6) نام دو فرمانروای توروكی ذكر شده ـ متاسفانه این نام ها در تالیف مجیدزاده نیامده و نام یكی از رهبران توروكی نیز «زازیا» بوده است. منابع مورد استفاده دكتر مجیدزاده و همچنین خود ایشان بر این عقیده اند كه نام هر سه فرمانروای توروكی «هوری» بوده است. یوسف مجیدزاده با توجه به این اسامی این استنتاج را كرده است كه : «شاید بتوان گفت كه تمام قوم جنگاور توروكی كه در دامنه های زاگرس (به تحقیق زاگرس شمالی) زندگی می كردند و با حمورابی درگیری هایی داشتند از اقوام هوری بوده‌اند (ماخذ بالا ، 169) . از آنجایی كه زبان قوم هوری شناخته شده است و هیچ دانشمندی در خصوص آسیانی (=التصاقی) بودن این زبان تردیدی نكرده است مخالفت با این استنتاج كه توروكی‌ها شاید از تبار هوری ها بوده‌اند موردی ندارد اما بر این استنتاج این مطلب را باید علاوه كرد كه اتنونیم و توپونیم «توروكی» همانطوری كه یامپولسكی به درستی دریافته است همان واژه «توروكو» در سنگ نبشته های اورخون ویئنی‌سئی سده های میلادی و «تورك» امروزی است. بنابراین می توان زبان هوری را به عنوان زبانی «پروتو تورك» كه از هزاره چهارم قبل از میلاد توسط عناصر هوری در كرانه غربی دریای خزر تكلم می شده و در هزاره های بعد به شمال بین النهرین تا سوریه رسیده است معرفی كرد.(7)

من با استناد به وجود دهها واژه پایه تركی در زبان های سومری، ایلامی، گوتی، كاسّی و … و همچنین مهاجرت سومری ها، ایلامی ها، هوری ها و شعبه هایی از كاسی ها از كرانه های غربی دریای خزر (آذربایجان و قفقاز) به سرزمین های جدید و ایضاً نفوذ نظامی گوتی ها و كاسی ها از شمال غرب و غرب ایران در بین النهرین، معتقدم كه دانشوران امروزی تاریخ باید در این فرضیه كه خاستگاه عناصر ترك، آسیای مركزی بوده، تجدید نظر كنند و طبق شواهد موجود باید بپذیرند كه حوزه دریای خزر خاستگاه اصلی عناصر قومی ترك بوده است.

توروكی های مورد بحث ما كه یگانه سند رسمی و غیر قابل تفسیر اثبات حضور طوایف ترك زبان از آغاز هزاره دوم ق.م تا آغاز هزاره اول ق.م در آذربایجان می باشند. پس از سپری شدن قرن های 17-16-15 دوباره در قرن چهاردهم قبل از میلاد در اسناد بین النهرین ظاهر می‌شوند. سكوت منابع آشوری در قرن‌های17-16-15 در مورد همه اقوام ساكن در ایران غربی یك سكوت همه جانبه است و علاوه بر توروكی ها، گوتی ها و لولوبی ها را نیز شامل می شود و علت اصلی آن را باید در ضعف آشور در این سه قرن جستجو كرد. اما در قرن چهاردهم قبل از میلاد این سكوت شكسته می شود و بار دیگر مدارك تاریخی بیشتری ارائه می شود. با روی كار آمدن آداد ـ نیراری اول (1275 ـ 1307 ق.م به توریخ مجیدزاده و 1281 و 1310 به توریخ دلاپورت) وی شرح پیروزی های پدر پادشاه خود «اریك ـ دن ـ ایلو» علیه مناطق «توروكو»، «نیگیمتی» و روسای همه ی گوتی های كوه نشین را به دست می دهد. مجیدزاده از این لحن لوحه آشوری استنباط می كند كه این توصیف آشكار می كند كه مخالفان ساكن در كوه های زاگرس را در مجموع «گوتی» می نامیدند. قطع نظر از درستی و یا نادرستی این استنباط این نكته كه نام «توروكو» در كنار گوتی ها برده شده حائز اهمیت است به این سبب كه این دو قوم كوهستانی در عرض پانصد سال در كنار هم زندگی می كرده اند و تغییر عمده ای در مواضع و پایگاه های سكونتی آن ها حاصل نشده است. ولی ظهور منطقه جدیدی به نام «نیگیمتی» (به قرائت دیاكونوف: نیگیمخی) كه به گفته جورج كامرون در رشته كوههای شرق اربیل قرار داشت، در جوار حوزه های سنتی گوتی ها و توروكی ها حائز اهمیت بیشتری است زیرا این توپونیم گواه تفوق عنصر قومی «هوری» در جنوب دریاچه ارومیه است «نیگیمتی» (= نیگیمخی) به گفته دیاكونوف نامی هوری است (تاریخ ماده، 474) و وی به جای منطقه توروكی «كشور توروكی» نوشته است كه صحیح تر می نماید. زیرا این توصیف وجود پادشاهی (امارت) را در كشور مذكور تایید می نماید. همانطوری كه نیگیمتی نیز كشور نامیده شده است. (8)

آدادنیرای اول خویشتن را نابود كننده قبایل نیرومند كاسی (كاسی های حاكم بر بابل) و گوتیان و لولومیان (=لولوبیان) و شوباریان (سوبارتوها = میتانیان و فی الواقع هوریان) می داند (تاریخ ماد، 474) آنچه از این ادعاهای گزاف بر می آید این است كه دولت دوباره قدرت یافته ی آشور با چهار عنصر قوم هوری، توروكو و گوتی و لولوبی در منطقه عمومی شمال شرق عراق و شمال غرب و غرب ایر ان درگیر بوده است. دشمن دیگر وی كاسی ها در این زمان در مركز عراق (بابل) فرمانروایی و سلطنت داشتند «اریك ـ دن ـ ایلی» پدر پادشاه «آداد نیراری اول» نیز در متنی كه بیشتر آن از میان رفته است شرح بیشتری از لشكر كشی خود به سرزمین «نیگیمتی» كه پادشاه آن در این موقع (قرن چهاردهم ق.م) شخصی به نام «اسینو» بوده است به دست می دهد. همانطوری كه نیگیمتی نامی هوری است «اسینو» نیز نامی هوری و شهری از شهرهای نیگیمتی به نام «ارنونا» كه اسینو در آنجا به محاصره نیروهای آشوری در آمده بود نیز به احتمال قوی هوری است. با توجه به این نام های كثیر هوری در منطقه عمومی كردستان و آذربایجان و وجود یك ایالت هوری نشین مشهور به نام «اشنونا» در ناحیه دیاله، شكی در این نیست كه هوریان نزدیك ترین متحدان توروكی ها، گوتی ها و لولوبی ها در مقابله با آشوری ها بوده اند. ستایش خدای «تیشپاك» در میان اشنونایی ها، كه همان خدای «تشوپ» مشهور هوری ها و هیتی ها و تئشپا (=توشپا)ی اورارتوهاست این احتمال را تقویت می كند كه خدای مورد احترام توروكی ها نیز «تیشپاك» بوده است زیرا اسامی فرماندهان توروكی نیز چنانچه گذشت منشا هوری داشته است. من توپونیم باستانی «اشنونا» را در نام «اشنو» ضبطی كه جغرافیدانان عرب از اشنویه آذربایجان داشته اند باز می جویم و معتقدم كه این نام (= اشنو) بازمانده توپونیم باستانی اشنوناست. یوسف مجید زاده می نویسد: «یكی از پادشاهان «اشنونا» به نام «بیلالاما» بر پایه مداركی كه به دست آمده قانونی به زبان اكدی تدوین كرده است كه در حدود دو قرن مقدم بر قانون حمورابی است. امروزه می دانیم كه در حدود سه چهارم از قانون اشنونا عیناً در قانون حمورابی آمده است و موضوع بقیه آن شباهت فراوان به مواد مشابه در آن قانون دارد (ماخذ فوق 157 ـ156) .
منابع آشوری در قرن سیزدهم قبل از میلاد مجددا در مورد توروكی ها سكوت كرده اند و به نظر می رسد كه توروكی ها در این قرن در اتحادیه پادشاهان نائیری داخل شده اند. این اتحادیه كه چهل پادشاه در آن عضویت داشت سرزمین های واقع در بین دریاچه های ارومیه ـ وان و احتمالا سیوان (گؤی گؤل) را شامل می شد. توكولتی نینورتای اول در اواسط قرن سیزدهم ق.م خود را شاه دریای بالا و پائین و شاه سوباریان و گوتیان و سراسر كشور نائیری می ‌خواند و محتمل است ما در این بیانیه توروكی‌ها را تحت نام « نائیری» باز جوئیم هر چند كه اصطلاح گوتیان و سوباریان (=هوریان) نیز می توانند این معنی را كامل كنند. در هر صورت بعد از سپری شدن سه قرن دیگر و در اوایل هزاره اول قبل از میلاد (قرن نهم قبل از میلاد) در سنگ نوشته های میخی اورارتو (كشور نائیری ) سخن از ایالاتی در اراضی آذربایجان رفته است كه قومی به نام توریخی در آنها زندگی می كرده ا ند. نام «توریخی» بدون شك صورت اورارتویی «توروكی» آشوری است. یامپولسكی بر اساس منابع یونانی سخن از مسكون بودن آذربایجان در سده 5 قبل از میلاد توسط «ایركی ها» رانده است. وی از طریق تحلیل فقه اللغه ای به این نتیجه رسیده است كه منظور از توروك ها و توریخی ها و ایركی ها همان تركان هستند. یامپولسكی در موردی دیگر با استناد به پومپونیوس (جغرافی نگار و تاریخ نگار نیمه اول سده اول میلادی) می نویسد كه تركان در اوایل سده اول میلادی و حتی پیش از آن در چراگاه های شروان و دشت میل زندگی می كردند (رك. رئیس نیا، 876-877). با در نظر گرفتن مراتب فوق و با تاكید بر این موضوع بسیار اساسی كه «جاحظ» در اواخر قرن دوم هجری در رساله معروف خود «مناقب الترك» درباره تركانی سخن می گوید كه در آسیای صغیر سكنی داشته اند و عرب ها با آن ها در ازمنه قدیم آشنا بودند(9) موضوع بومی بودن تركان آذربایجان بصورت تسلسل تاریخی مستمر احراز می شود.

توضیحات:
1 ـ پادشاهی اشنونا در قسمت سفلای دره رود دیاله قرار داشت. این پادشاهای با ایلام و سومر– اكد و كشورهای شمالی خود در كردستان و آذربایجان تماسی تنگاتنگ و پیوندی ناگسستنی داشت.
2 ـ درباره تاریخ جلوس حمورابی بر سلطنت بابل در میان دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد.
3- شوشارّا یا ششروم و شمشرّ قرائت های مختلف از نام یك شهر عمدتا هوری نشین می باشد. این محل در حال حاضر «تلّ شمشاره» خوانده می شود و در شمال شرقی عراق در نزدیكی های رواندوز در حوزه علیای زاب كوچك در جنوب غربی دریاچه ارومیه قرار دارد (رك: یوسف زاده، تاریخ و تمدن بین النهرین، 46-168)
4 - جزء اول این نام یعنی «ایشمَ» به معنی شنیده است می باشد. داگان خدای حامی شهر ترقا «تل عشاره» در جنوب ملتقای رود خابور و فرات و خدای مورد احترام آموری ها است ایشمَ داگان یعنی داگان شنیده است و یشمك آداد نام پسر دیگر شمشی آداد اول كه به سلطنت «ماری» رسید به معنی آداد می شنود می باشد واژه ایشمَ یا واژه ائشیتمك (شنیدن) و واژه عربی (سمع) و مشتقات آن قابل مقایسه است.
5 ـ مجید زاده معتقد است كه این ازدواج سیاسی بوده و ایشمَ داگان پادشاه آشور به منظور دست یابی به صلح پایدار با توروكوها دست به این اقدام زده است. (ماخذ مذكور، 190)
6 ـ «ماری» (تل حریری امروزی) است واقع در جنوب ملتقای رود خابور به فرات در سوریه این شهر در آغاز منطقه ای سومری نشین بود اما بعد ها عنصر سامی غربی در آن تفوق یافت.
7 ـ خاستگاه نخستین هوری ها قفقاز و آذربایجان بوده است.
8 ـ در آن زمان آشوریها سرزمین های بسیار كوچك را كشور می نامیدند. مثلا در فلات ارمنستان 80 كشور برمی شمردند (رك: تاریخ ماد، 475)
9 - رك: بر تولد اشپولر، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، جلد اول، 453

آرديني اوخو
پنجشنبه 19 مرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

كویرها آباد شدند سرزمین سبز من كجاست؟

صرفا جهت اطلاع!

آرال كه بین دو كشور ازبكستان و قزاقستان قرار دارد اكنون چیزی جز یك بركه كوچك نیست؛ البته سرشار از سموم و پساب‌های شیمیایی و با غلظت 400گرم نمك در هر لیتر؛ در نتیجه جمعیت بزرگی در اطراف دریاچه به بیماری‌های گوناگون ازجمله سرطان مبتلا شدند، ریه‌های عفونت‌زده، طحال و كبد از كار افتاده، روده و معده بیمار، درد چشم و كودكان ناقص‌الخلقه و مرگ زودرس، تنها بخش كوچكی از نتایج این درام اكولوژیكی است.

براساس آمار مركز تحقیقاتی «اكوسان»، در منطقه اطراف دریاچه آرال سال 1984 از هر هزار نفر 202 بیمار وجود داشت، اما سال 2008 این رقم به 900 نفر افزایش یافت و...

جام جم آنلاین: مداد رنگی خود را بردارید و دریاچه ارومیه را در نقشه‌های جغرافیایی و خاطرات خود، با رنگ قرمز خط خطی كنید. دیگر دریا آبی نیست. یادمان داده بودند كه دریاچه ارومیه پس از بحرالمیت، دومین دریاچه شور جهان است، اما حالا باید برای آیندگان خویش شرمسار بنویسیم كه دریاچه ارومیه شوره‌زاری بیش نیست.موضوع خیلی جدی است، اگر جدی گرفته نشود بار دیگر فاجعه‌ای به مراتب بزرگ‌تر از دریاچه «آرال» تكرار خواهد شد

نمك!!

آرديني اوخو
چهارشنبه 18 مرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

حواشی بازی تراختور و راه آهن

تشویق دایی و شعار علیه نیروی انتظامی


 

هواداران تیم فوتبال تراكتورسازی در نیمه دوم سرمربی تیم فوتبال راه‌آهن را تشویق كردند(ادامه مطلب )

گزارش خبرگزاری فارس تماشاگران تیم فوتبال تراكتور‌سازی در نیمه دوم و پس از آنكه تیمشان از راه‌اهن پیش‌ بود به شدت علی دایی را تشویق كردند و سرمربی راه‌آهن نیز به ابراز احساسات آنها پاسخ داد.

* بهشاد یاور‌زاده بازیكن سابق استقلال در بین تماشاگران نشسته بود و هنگامی كه قصد داشت به سمت پیست دوومیدانی برود با مأموران نیروی انتظامی درگیر شد.

* هواداران تراكتور‌سازی شعارهایی علیه مأموران انتظامی در ورزشگاه سر دادند.

* در پایان مسابقه بازیكنان تراكتور‌سازی دسته گل‌هایی را به سمت تماشاگران خود پرتاب كردند. مسعود ابراهیم‌زاده مهاجم تراكتور‌سازی نیز پیراهنش را به تماشاگران اهدا كرد.

این دیدار با نتیجه یك بر صفر به سود تراكتور‌سازی به پایان رسید.





آرديني اوخو
چهارشنبه 18 مرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

دیدار راه‌آهن و تراكتورسازی در ورزشگاه تختی

آرديني اوخو
چهارشنبه 11 مرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

اطلاعیه جذب اسپانسر باشگاه

باشگاه تراكتورسازی در راستای سیاستهای جذب اسپانسر خود خطاب به صاحبان صنایع و بنگاه های اقتصادی و علاقمندان به امر تبلیغ اطلاعیه ای به شرح ذیل صادر كرد .



بدینوسیله به اطلاع صاحبان حرف و مدیران كارخانجات و همه فعالان اقتصادی می رساند باشگاه فرهنگی ورزشی تراكتورسازی آماده واگذاری اسپانسری به منظور تبلیغات خدمات و محصولات شما فعالان اقتصادی با استفاده از برند باشگاه و عناصر وابسته به آن رادر زمینه های ذیل می باشد .
لذا عزیزان سرمایه گذار می توانند با قائم مقام باشگاه و معاونت اقتصادی آقای حمید زینی زاده با شماره تماس 09143031979 و با تلفن های باشگاه 4296154 – 4248666 و یا مراجعه حضوری به محل باشگاه واقع در تبریز – اول جاده سردرود – جنب شركت تراكتورسازی ایران مذاكره نمایند .
1- پشت پیراهن تیم بزرگسال : پایین و بالای شماره در طول لیگ برتر فصل
2- انجام تبلیغات روی ساكها ، كوله پشتی ها ، اوركت ها و گرمكن های تیم بزرگسال
3- انجام تبلیغات روی البسه مسابقاتی تیم های امید ، جوانان ، نوجوانان و نونهالان در لیگ برتر رده های كشور
4- انجام تبلیغات روی پیراهن 2 هزار دانش آموز مدرسه فوتبال آكادمی نمونه كشوری تراكتورسازی در طول سال
5- انجام تبلیغات محیطی در سایت اصلی باشگاه شامل استادیوم رسمی و چمن مصنوئی در معرض دید روزانه هزاران نفر
6- شما می توانید با تامین وسیله مسافرت تیم بزرگسال در طول فصل به صورت هوایی به شكل چارتر برای 40 نفر تیم ، مابقی صندلی های خالی را به هواداران خاص با شرایط دلخواه خودتان واگذار كنید تا آنها در دو مسیر رفت و برگشت در كنار تیم باشند . بدین نحو شما در طول فصل همیشه در جراید و رسانه ها حضور خواهید داشت .
7- صاحبان هتل های 4 و 5 ستاره تبریز می توانند با اختصاص 4 دستگاه سوئیت و اتاق برای باشگاه جهت اسكان بازیكنان و مربیان نام هتل خود را در رسانه ها تبلیغ نمایند .
8- صنایع بسته بندی كه محصولات سوپر ماركتی با بسته بندی خاص عرضه می كنند می توانند همراه آرم خود از لوگو و برند باشگاه جهت تشویق و ترغیب مردم برای خرید محصولات خود استفاده نمایند .
9- باشگاه (بازیكنان و مربیان) آماده تبلیغ محصولات موسسات محترم تبلیغاتی ، رسانه ای و صاحبان حرف و صنایع و بنگاه های اقتصادی در محیط شهر می باشد . با انتخاب مربی و بازیكن دلخواه خود ، ما در كنار شما خواهیم بود .
10- بازیكنان و مربیان تیم آماده هستند میهمان افتخاری مراسم ، افتتاحیه ، اختتامیه های شما باشند ، آماده ایم كارخانجات و فروشگاه ها با حضور ما افتتاح شوند .
11- ما آماده ایم جهت رونق و حضور بیشتر عزیزان نونهال ، نوجوان و جوانان در سایر باشگاه ها برند خود را به آنها واگذار و در تبادلات فنی و مدیریتی همكاری نماییم .
12- باشگاه تراكتورسازی آماده انتقال تجارب موفق خود در زمینه افتتاح و مدیریت آكادمی فوتبال به سایر باشگاه ها می باشد .
13- جهت تبلیغ كالا و خدمات خودتان در استادیوم یادگار امام توسط كانون هواداران در جمع هفتاد هزار تماشاگر با ما تماس بگیرید .
14- انجام تبلیغات مورد توجه علاقمندان در سایت بین المللی باشگاه
15- تهیه پوستر های ورزشی ، سررسید ها و انواع مكتوبات با ایده و نظر عزیزان علاقمند .
16- علاقمندان می توانند با اهدای یك دستگاه اتوبوس VIP به باشگاه تبلیغاتهای مورد نظرشان بر بدنه اتوبوس تبلیغ نمایند این اتوبوس در تمام بازیهای خارجی و خانگی تیم تراكتور در سرتاسر كشور در تردد بوده و در معرض دید عموم مردم كشور می باشد .


روابط عمومی باشگاه  

آرديني اوخو
چهارشنبه 11 مرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

برد شیرین در دومین بازی خانگی

دیدار تراكتورسازی و مس كرمان كه قرار بود از ساعت 22 آغاز شود به دلیل قطع برق ورزشگاه یادگار امام تبریز در دقیقه دوم، حدود 40 دقیقه متوقف و دوباره از سر گرفته شد.

در این دیدار كه در حضور حدود 25 هزار نفر و با قضاوت سعید مظفری‌زاده برگزار شد، تراكتورسازی 2 بر یك به برتری رسید.

در دقیقه 84 فرزاد حاتمی تبریزی‌ها را از حریف پیش انداخت. شادی تراكتوری‌ها خیلی ادامه نداشت و در دقیقه 89 مصطفی شجاعی توانست گل تساوی را برای مسی‌ها به ثمر برساند، اما تبریزی‌ها دست از تلاش برنداشتند و در دقیقه 94 توسط فلاویو لوپز از روی نقطه پنالتی یك بار دیگر تبریزی‌ها را پیش انداخت تا مسی‌ها دست خالی تبریز را ترك كنند.

در این مسابقه مظفری‌زاده، قاسم دهنوی از تراكتورسازی و استفان باسیچ از مس با كارت قرمز از زمین مسابقه اخراج كرد.

سایت رسمی  

آرديني اوخو
چهارشنبه 11 مرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

خبرآنلاین و تراكتور

یاوری: به فجر ۵ میلیارد بودجه دادند به تراكتور ۱۵ میلیارد/ داخل ماشینم فیلم بازی حریفان را آنالیز می‌كنم

لیگ برتر - محمود یاوری این روزها در بین مربیان ایرانی یك چهره ویژه محسوب می‌شود.
به گزارش خبرآنلاین؛ تیم او شروع فوق‌العاده‌ای در لیگ برتر داشته و با 9 امتیاز در صدرجدول قرار دارد. یاوری در گفت‌وگو با خبرآنلاین ابتدا در مورد صدرنشینی تیمش می‌گوید:« من قبلا هم گفته بودم كه در هفته‌های ابتدایی نمی‌توان بابت برد و باخت‌ها خوشحال یا ناراحت بود و مهم این است كه فجرسپاسی پایان خوبی در لیگ داشته باشد و همانطور كه خوب شروع كرده است، بازی‌ها را خوب به پایان برساند. من هم خوشحالم كه 3 برد پیاپی به دست آوردیم ولی می‌دانم كه در هفته‌های آینده بازی‌های سختی را در پیش خواهیم داشت.»
یاوری قبل از بازی با صنعت نفت به این موضوع اشاره كرده بود كه مسوولان بلندپایه فجرسپاسی كه تراكتورسازی تبریز را هم ادامه می‌كنند پول‌ها را به تبریز می‌برند. او در این خصوص می‌گوید:« من گفتم كه این 2 تیم توسط یك نهاد اداره می‌شود ولی بودجه آنها قابل قیاس نیست. به فجرسپاسی 5 میلیارد بودجه دادند ولی به تراكتورسازی 15 میلیارد و من واقعا دلیل این تفاوت را نمی‌دانم و باید در این خصوص از مسوولان باشگاه سوال كنیم.»
از یاوری می‌پرسیم كه آیا همچنان فوتبال روز دنیا و تمرینات مدرن را دنبال می‌كنید كه او می‌گوید:« من قرار نیست در یك گوشه بنشینم و كلاهم را روی سرم بگذارم. من اهل مطالعه هستم و سعی می‌كنم همیشه آخرین اطلاعات را داشته باشم تا بتوانم چیزهای جدیدی به بازیكنان یاد بدهم. حتی در اتومبیل شخصی‌ام فیلم بازی‌های حریفان را آنالیز می‌كنم و دوست دارم از وقتی كه دارم نهایت استفاده را ببرم.»





عنایتی: تماشاگران تراكتور آنقدر فحش دادند كه مظفری‌زاده پنالتی گرفت/ امیدوارم قاسمپور بركنار نشود

لیگ برتر - مس كرمان در تبریز سومین شكست فصل را تجربه كرد و حالا شاگردان ابراهیم قاسمپور در آستانه بازی با استقلال در اوج بحران به سر می‌برد.
رضا عنایتی مهاجم مس در گفت‌وگو با خبرنگار خبرآنلاین در خصوص شكست تیمش در تبریز می‌گوید: «در این بازی تراكتور فقط یك موقعیت گل داشت و پنالتی آنها هم به هیچ عنوان درست نبود. ما هم مثل دو بازی گذشته فرصت‌های زیادی را از دست دادیم و متاسفانه در حالی بازی را واگذار كردیم كه به هیچ عنوان مستحق شكست نبودیم. واقعا نمی‌دانم این بدشانسی كی می‌خواهد دست از سر تیم ما بردارد.»
او ادامه می‌دهد:« ما صددرصد مستحق برد بودیم ولی حداقل اگر اشتباه سعید مظفری‌زاده نبود می‌توانستیم یك امتیاز بگیریم. تماشاگران تراكتور برای من قابل احترام هستند ولی آنها از دقیقه 70 شروع به فحش دادن كردند و همین موضوع باعث شد كه مظفری‌زاده تحت تاثیر قرار گرفته و در نهایت برای تراكتور پنالتی بگیرد. اگر قرار است داوران تحت تاثیر تماشاگران قرار بگیرند بهتر است كه اصلا قضاوت نكنند.»
از عنایتی می‌پرسیم كه فكر نمی‌كنی با این شرایط ابراهیم قاسمپور اخراج شود كه او می‌گوید:« من امیدوارم این اتفاق نیفتد و قاسمپور بركنار نشود. او تقصیری ندارد و تیم ما در این 3 بازی نمایش خوبی داشته و به شكل باورنكردنی فرصت‌ها را از دست داده است.»  

آرديني اوخو
چهارشنبه 11 مرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

در شب ۴۰ هزار نفری استادیوم آزادی، بازی تراكتورسازی چند نفر تماشاگر داشت؟/ عكس

 




لیگ برتر - تبریزی‌ها مدعی هستند تراكتورسازی پرتماشاگرترین تیم فوتبال ایران است.


به گزارش خبرآنلاین؛ دیشب برای بازی استقلال و ذوب آهن از سری مسابقات هفته سوم لیگ برتر فوتبال، حدود 40 هزار تماشاگر به ورزشگاه آزادی رفته بود. این در حالی است كه بازی تراكتورسازی و مس كرمان طبق اعلام مسئولان ورزشگاه یادگار امام، كمتر از 11 هزار نفر تماشاگر داشته. در چنین شرایطی آیا می توان این ادعای هواداران تراكتورسازی كه می گویند این تیم تبریزی پرطرفدارترین تیم ایران است را قبول كرد ؟  

آرديني اوخو
چهارشنبه 11 مرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

تراكتور 2-مس 1؛خدا صبوری هواداران را بی پاسخ نگذاشت.

 

Traxtorchi.ir-yildrim7hgh؛از هفته سوم رقابتهای لیگ برتر فوتبال كشور؛در دیداری كسل كننده و پرانتقاد تیم تراكتور موفق شد به لطف درخشش محمد ابراهیمی با نتیجه 2 بر یك از سد تیم مس بگذرد تا اولین برد خود را در لیگ دوازدهم بدست آورد.بیش از 25 هزار هوادار نیز از نزدیك این بازی نظاره گر بودند.
گلهای این دیدار را فرزاد حاتمی در دقیقه 85 و فلاویو لوپز در دقیقه 90+4 (پنالتی) برای تراكتور به ثمر رساندند و مصطفی شجاعی در دقیقه 90 تك گل تیم مس را وارد دروازه تراكتور كرد.

داوری این دیدار بر عهده سعید مظفری زاده بود كه در خلال این بازی سید محسن حسینی،جلیلی،ابراهیمی،فخرالدینی و دهنوی از تراكتور و شجاع خلیل زاده ، ایوان پتروویچ استوان باتیس،آرمان شهداد نژاد و مصطفی شجاعی از تیم مس كرمان را با كارت زرد جریمه كرد.هچنین قاسم دهنوی از تیراختور و استفان باسیج از مس كرمان اخراجی های این دیدار بودند.
بازیكنان تراكتورسازی: مجسن فروزان، مهدی كیانی ،احسان حاج صفی ،مرتضی اسدی، سید محسن حسینی،میلاد فخر الدینی،قاسم دهنوی ،فلاویو لوپز سیدمهدی سید صالحی(از دقیقه 84 ابراهیم زاده) ،فرزاد خاتمی(از دقیقه 90+4 نصرتی)، علیرضا جلیلی(از دقیقه 59 محمد ابراهیمی)

بازیكنان مس كرمان:آرمان شهداد نژاد، شجاع خلیل زاده ،استوان باتیس ،فرهاد سالاری پور(پوریا صیف پناهی از دقیقه 74 )،وحید اسماعیل بیگی(احمدی از دقیقه 90) ،فرزاد حسین خانی، ایوان پتروویچ ،مصطفی شجاعی ،اجمد حسن زاده(امرایی از دقیقه 82)، شهرام گودرزی، رضا عنایتی

تراكتورسازان در این دیدار با چند تغییر خصوصا در خط دفاعی بازی را آغاز كرد. و بازیكنان این تیم در قالب سیستم 2-4-4 در زمین آرایش یافته بودند.دقایق ابتدایی این دیدار تراكتوریها بازی نسبتا خوبی را به نمایش گذاشتند اما با قطع شدن برق ورزشگاه و توقف بازی انگار موتور بازیكنان تراكتور هم خاموش گردید و بازیكنان تراكتور در این دیدار یك بازی پر انتقاد و دور از انتظار انجام دادند كه با اخراج بی دلیل قاسم دهنوی و حركات زشت این بازیكن بعد از اخراج شدنش بازی بد سرخپوشان تكمیل شد.در مقابل تیم مس كرمان نیز با انجام یك بازی بسته و تاخیری راههای نفوذ را بخوبی روی بازیكنان بی رمق تراكتور بسته بود و روی ضد حمله امیدشان به گلزنی رضا عنایتی بود.
در ادامه بازی و در حالی كه هیچ امیدی به گلزنی بازیكنان تراكتور نبود با ورود محمد ابراهیمی به بازی،تحرك بازیكنان تیم بیشتر شد . بالاخره محمد ابراهیمی روی سماجت و دوندگی خود در پشت محوطه جریمه توانست یك ضربه آزاد از بازیكنان مس بگیرد كه روی همین ضربه ایستگاهی و ارسال حاج صفی به محوطه جریمه فرزاد حاتمی در شلوغی دروازه با ضربه سر قفل دروازه مس كرمان را باز كرد تا 25 هزار نفر هوادار حاضر در ورزشگاه سر از پا نشناسند اما این خوشحالی دیری طول نكشید و سعید مظفری زاده در دقیقه 89 با گرفتن یك خطای اشتباه به نفع تیم حریف زمینه گلزنی مسی ها را فراهم كرد.روی این گل بازیكنان تراكتور تنها نظاره گر گلزنی مهاجم حریف بودند.بازی در دقایق تلف شده در جریان بود كه باز هم محمد ابراهیمی روی پاس عمقی هم تیمی خود با فریب داور یك پنالتی حیاتی برای تراكتور گرفت و فلاویو لوپز باز به ثمر رساندن این گل هواداران تراكتور را یك بار دیگر غرق شادی كرد.

نكته ویژه:هواداران تراكتور علی رغم حضوری كم رنگ و دور از انتظار در ورزشگاه ،حمایت خوبی را از تیم خود انجام دادند و در حالی كه بازیكنان اصلا در حد نام تراكتور بازی نمی كردند با صبوری به تشویق آنها پرداختند و به نظر خدا صبر و خون دل خوردن هواداران را با این برد شیرین پاسخ داد.در هر حال انتظار از هواداران تراكتور برای حضور بیشتر از این در ورزشگاه می باشد.

بهترین بازیكن میدان:در حالی كه بازیكنان هر دوتیم خصوصا تراكتور بی رمق و نا امید كننده نشان می دادند. محمد F14 تراكتوریها 30 دقیقه برایش كافی بود كه خودش را به مرد اول این میدان تبدیل كند.ابراهیمی بعد از پشت سر گذاشتن مصدومیت نشان داد كه هر لحظه می تواند وزن تیمی تراكتور را بالا ببرد و بی دلیل نیست كه با ورودش به زمین هواداران یك صدا فریاد«ممد گل ایستیروخ» سر می دادند.تراكتور در این دیدار هر دو گلش را مدیون این بازیكن است.

خوب:فارق از بازی ضعیف تراكتور در این دیدار؛كسب سه امتیاز این بازی و رسیدن به اولین پیروزی فصل می تواند بازیكنان و كادرفنی این تیم را به لحاظ روحی روانی در شرایط ایده آلی قرار دهد. و نگاه هواداران را نیز به آینده تیم امیدوارتر كند.هر چند این تیم هنوز با روزهای خوب خود خیلی فاصله دارد.

بد:داوری این دیدار خیلی ضعیف بود و سعید مظفری زاده علاوه بر سوت زدن های فراوان و توقف بیش از حد بازی؛چند اشتباه تاثیر گذار مرتكب شد كه گل تیم مس و پنالتی تراكتور مهترین این اشتباهات بود.هر چند در دادن اخطار به محمد ابراهیمی نیز عجله كرد.
قطع برق ورزشگاه و توقف 35 دقیقه ای بازی نیز می تواند نمره بدی برای میزبانی ما باشد اتفاقی كه به نظر می رسد هر فصل در حال تكرار شدن می باشد.

زشت:قاسم دهنوی كه از وقت كشی دروازه بان تیم سابق خود به شدت عصبانی شده بود نتوانست عصبانیت خودش را كنترل كند و در حالی كه تابلو تعویض نشانگر تعویض این بازیكن با مسعود ابراهیم زاده بود با انجام حركاتی احساسی و بچگانه كارت قرمز داور را جلوی چشمان خود دید.دهنوی باید بداند كه در تیم بزرگی چون تراكتور باید خودش را بیش از پیش كنترل كند.این هواداران طاقت ندارند خاطره اخراج شدن های بی دلیل جاسم كرار دوباره برایشان زنده شود.

           

آرديني اوخو
چهارشنبه 11 مرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

كیانی: باشگاه باید چند بازیكن جدید جذب كند

تراكتور فصل جدید لیگ برتر را چندان با اقتدار شروع نكرده و شاگردان تونی اولیویرا مقابل سایپا و پیكان به 2 تساوی پیاپی دست پیدا كردند. با این حال مهدی كیانی هافبك دفاعی این تیم معتقد است كه تراكتور در هفته‌های آینده شرایط بهتری پیدا خواهد كرد.
كیانی حرف‌هایش را اینگونه آغاز می‌كند:« این درست است كه گرفتن 2 امتیاز برای تراكتور چندان خوب نیست ولی ما در هر 2 بازی موقعیت‌های خوبی داشتیم كه هدر دادیم. در همین بازی با پیكان در نیمه دوم باید 4 گل به حریف می‌زدیم ولی بدشانسی آوردیم. با این حال امیدوارم در بازی بعدی مقابل مس با حمایت تماشاگران اولین برد را به دست آوریم.»


كیانی ادامه می‌دهد:«‌الان همه بازی‌های لیگ سخت است و بازی با مس كرمان هم آسان نیست. الان شده‌ایم مثل استقلال و پرسپولیس و هر تیمی جلوی تراكتور قرار می‌گیرد چند برابر انگیزه دارد. ما بازی سختی در پیش داریم امیدوارم مس كرمان را در زمین خودمان شكست دهیم.»
از كیانی در مورد عملكرد خودش در این 2 بازی سوال می‌كنیم او اینگونه جواب می‌دهد:«‌من در این 2 بازی بد كار نكردم ولی در نیمه اول بازی با پیكان زیاد خوب نبودم. با این حال فكر می‌كنم كه هنوز جا دارم تا شرایط بهتری پیدا كنم و بازی‌هایی را انجام دهم تا هواداران و كادرفنی تراكتور از عملكرد من راضی باشند.»
بعضی از بازیكنان تراكتور از جمله محمد نصرتی معتقدند كه این تیم نیاز به جذب بازیكن جدید دارد تا نیمكت خودش را قوی كند. از كیانی در این مورد سوال می‌كنیم كه او می‌گوید:« تیم ما برای اینكه دوباره در لیگ برتر مدعی باشد و در آسیا هم نتایج خوبی بگیرد باید قوی‌تر از سال گذشته باشد. من هم فكر می‌كنم كه بهتر است باشگاه چند بازیكن جدید را اضافه كند تا بتوانیم یك تیم قوی داشته باشیم.»

آرديني اوخو
دوشنبه 9 مرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

تراكتورسازان به دنبال اولین پیروزی فصل مس برای تراكتورسازی حكم طلا را دارد

خبرگزاری فارس: مس برای تراكتورسازی حكم طلا را دارد

از هفته سوم لیگ برتر فوتبال كشور روز سه‌شنبه تیم تراكتورسازی ساعت 10 شب در ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز میزبان تیم مس كرمان است.

تراكتورسازی در هفته اول در تبریز مقابل سایپا به تساوی بدون گل رسیده و در هفته دوم نیز در تهران در مصاف با پیكان یك بر یك شده است. در واقع ماحصل تلاش شاگردان "تونی" در مقابل خودروسازان دو امتیاز بود.

در مقابل مس كرمان نیز امتیازی از بازی با تیم‌های اصفهانی كسب نكرده و در هفته اول در اصفهان با یك گل مغلوب سپاهان شده و در هفته دوم نیز نتیجه را در خانه خود به ذوب آهن واگذار كرده است.

هر دو تیم برای فرار از نیمه دوم جدول به سه امتیاز بازی احتیاج دارند، اما با توجه به میزبانی تراكتورسازی و حضور تماشاگران این تیم احتمال پیروزی تراكتورسازان بیشتر است.

در حال حاضر تیم تراكتورسازی با دو امتیاز در مكان دهم و مس بدون امتیاز در جایگاه شانزدهم جدول قرار دارند.

بازی فصل گذشته دو تیم در تبریز با نتیجه سه بر یك به سود تیم تراكتورسازی تبریز به اتمام رسید.

 

آرديني اوخو
دوشنبه 9 مرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

تیراختور مال آذربایجان و همه توركهای ایران است؛یاشاسین آذربایجان رمز اتحادمان است

در چند فصلی كه تیراختور پا به عرصه لیگ برتر گذاشته بدخواهان تیم و حاشیه سازان از راههای گوناگون سعی در تخریب تیراختور و هواداران میلیونی آن داشته اند . حاشیه سازان در اولین قدم پرشمار بودن هواداران تیراختور را تنها به دلیل بازگشت دوباره این تیم به لیگ برتر می دانستند و در دو نظرسنجی كاملا هدف دار و مغرضانه هواداران ما را ابتدا به عنوان پر شورترین هواداران لیگ معرفی كرد. سپس تیراختور را بعد از تیمهای پرسپولیس و استقلال سومین تیم پرهوادار كشور قلمداد كرد. و عنوان گردید كه هواداران تیراختور شاید پرشورترین باشند اما تعدادشان كمتر از هواداران دو تیم پایتخت است.بعد از اینكه این سناریو آنها با حضور 120 هزار نفری هواداران و اعتراض آنها به نظرسنجی ها ،ناكام ماند سعی در آشوبگر نشان دادن هواداران تیراختور كردند.

در این راه از توهین هواداران تیمهای مس كرمان،نفت آبادان،ملوان و داماش گیلان،پرسپولیس و استقلال تهران به مردم آذربایجان و هواداران تیراختور چشم پوشی كردند و كوچكترین اعتراض هواداران تیراختور را در بوق و كرنا كردند و چندین و چندین هفته سوژه رسانه های نوشتاری و تصویری كردند.هر چند در این مورد هم راه به جایی نبردند چون با یك سد محكم مواجه بودند: «سدی به نام اتحاد هواداران با رمز یاشاسین آذربایجان»

اما این دشمنان قسم خورده از هیچ تلاشی برای ضربه زدن به اتحاد هواداران تیراختور و گسستن این اتحاد فروگذار نكرده اند آنها در تازه ترین اقدام خود با نام بردن از تیم تیراختور-كه متعلق به تمام مردم آذربایجان و توركها است- با عنوان تراكتورسازی تبریز سعی در كوچك كردن تیم دارند در حالیكه در مورد تیم كم هواداری مانند سایپا؛ از عنوان «سایپا البرز» استفاده می كنند. تنها این مورد نیست به تازگی در سایت گل و حتی برخی از سایتهای هواداری تیراختور شاهد كامنتهایی هستیم كه با نیت تفرقه میان شهرهای آذربایجان نگاشته شده اند. به عنوان مثال در كامنتی خواندم كه نوشته شده بود:"بودجه آذربایجان را فقط خرج تبریز می كنند" یا در كامنتی دیگر از طرف یك تبریزی به اردبیلی ها توهین شده و كامنتهایی از این دست كه نویسنده های آنها یا اصلا تورك نیستند و یا خودفروخته ای بیش نیستند.

در حالی كه دشمنان مردم آذربایجان و در راس آنها هواداران تیراختور سعی در تفرقه و اختلاف انداختن بین مردم و هواداران تیراختور آذربایجان هستند. یادداشتی از امیر توپچی پور در صفحه اصلی سایت تراكتور اف سی مشاهده كردم با عنوان «یاشاسین تراختور یاردیمجیلاری» كه عنوان نوشته بسیار زیبا بود وقتی این مقاله را خواندم در نگاه اول مقاله ای خیلی خوب و زیبا بود اما وقتی كمی دقیق تر به مقاله ریز شدم دریافتم كه در عین حال كه مقاله ای خوب در وصف هواداران تیراختور است ایرادات زیادی دارد و همین نكته بیشترین بهانه را دست بدخواهان می دهد. در اول این مقاله نوشته شده:
"با وجود اینكه تراكتور دیشب نتوانست نتیجه مطلوبی كسب كند اما هواداران تراكتور كه كیلومترها پیموده بودند تا تراكتور را تنها نگذارند پیروز این میدان بودند." و در پایان آن اضافه شده: "جا دارد از آنهایی كه با پیمودن صدها كیلومتر راهی پایتخت شدند تا از نماینده آذربایجان دفاع كنند تشكر ویژه ای داشته باشیم و از طرف میلیون ها هوادار تراكتور كه از راه دور نظاره گر عملكرد آنان بودند خسته نباشید جانانه ای به آنان بگوییم"

در اینكه هواداران تیراختور همواره از تبریز و شهرهای دیگر آذربایجان صدها كیلومتر را طی كرده اند تا تیراختور را در تهران و شهرهای دیگر تنها نگذارند شكی نیست و تشكر كردن از آنها كوچكترین كاری است كه می توان انجام داد اما اینكه فقط بیاییم و عنوان كنیم كه همه 5 هزار هوادار تیراختور از تبریز به ورزشگاه تختی آمده بودند خودش عامل ایجاد تفرقه و اختلاف می گردد . آیا واقعا همه حاضران در ورزشگاه صدها كیلومتر طی كرده بودند و به ورزشگاه آمده بودند كه از توركهای مقیم تهران و شهرهای اطراف تهران حاضر در ورزشگاه چشم پوشی می كنیم؟ شاید در نوشتن اینگونه مقالات غرضی در كار نباشد اما این موضوع در آینده می تواند مورد سو استفاده بدخواهان قرار گیرد.چرا باید چشم مان را به واقعیات ببندیم و از روی تعصب قلم بزنیم؟ در بازی با پیكان آیا بیش از 500 نفر از تبریز یا شهرهای آذربایجان در ورزشگاه آمده بودند؟ چرا یك بار هم نشده از هواداران تیراختور ساكن در تهران قدردانی كنیم؟

در استادیوم سهند تبریز هواداران همه شهرهای آذربایجان حضور دارند و طبیعی است كه از شهرهای دور هواداران كمتری در استادیوم حاضر شوند در ورزشگاه تختی تهران نیز طبیعی است كه توركهای ساكن آن و شهرهای اطرافش بیشتر باشند.بنابراین سعی كنیم در نوشته هایمان واقعیات را بنویسیم وقتی ما خودمان محدوده هواداران تیراختور را كوچك و كوچك تر می كنیم طبیعی است كه سایتهای حاشیه سازی همچون سایت گل بین ما تفرقه بیندازند.
بنابراین ما هواداران باید بیش از پیش هوشیار باشیم و اجازه ندهیم بین ما اختلاف ایجاد كنند.همیشه یك صدا و یك دل باشیم و با عشق فریاد «یاشاسین آذربایجان» را سر دهیم تا اتحاد خود را بیش از پیش به آنان نشان دهیم.

در پایان پاسخ ما هواداران تیراختور به این حاشیه سازان این است: «تیراختور مال آذربایجان و همه توركهای ایران است و هیچ وقت اتحاد هواداران تیراختور گسستنی نیست.»

آرديني اوخو
دوشنبه 9 مرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

هوادار تراكتور برای باشگاهش چند می ارزد ؟

منبع: اختصاصی Traxtorchi.ir - Samburan : مدتی هست كه در سكوت كامل نشسته و نظاره گر عملكرد باشگاه خود هستیم تا بلكه حس تعصب عواملش نیاز ما را در رساندن به هدف اصلی كه مقامی در خور و شان هوادارانش است كم رنگتر كند اما دیگر نتوانستیم سكوت خود را در لابلای بغض تركیده خود پنهان كنیم

در روزهایی كه زمین و زمان از ضعف تراكتور در یارگیری اول فصل كنایه و طعنه میزنند اما همچنان پافشاری در بی نیازی به بازیكن كار آمد در تیم از طرف مسئولان باشگاه موج میزند و هنوز علت اصلی این مسئله و یا كسانی كه نمیگذارند تیم در حد انتظارات عمل كند برایمان نا معلوم و مجهول است و ظاهرا باید برای حل این مسئله دست به دامن فیثاغورثها و دانشمندان علم گذشته و روز باشیم .

مسئولانی كه تا به امروز به پشتوانه عظیم خود بنام هوادار پی نبرده اند به گوش باشند كه هوادار تراكتور به مقامی جز قهرمانی و نایب قهرمانی بسنده نمیكند و نخواهد كرد و حق دارد تا معترض عملكرد ضعیف باشگاهش در فصل نقل و انتقالات باشد آیا هواداری كه كه از شهرهای مختلف آذربایجان و حتی استانهای غیر آذری برای دیدن تیمش فرسنگها راه می پیماید به اندازه پول توی جیبی هم برای باشگاهش ارزش ندارد؟ آیا سكوت كردن نشانگر بی رغبتی هوادار به تیمش هست؟ به نظر ما خیر! تنها عامل سكوت اعتماد به مسئولین باشگاهش هست كه در این روزها رو به ضعف گذاشته و كم كم در دید هوادارش اعتماد خود را از دست میدهد و ان روز روزی خواهد بود كه همه مسئولین باید به انتظار انتقادات شدید مردمی باشگاهش بنشیند

تیم تراكتور و هواداران فهیم و میلیونیش هیچ شباهتی به هواداران پایتخت و دیگر تیمها ندارد و به اقتدار تیمش بیش از پیش پایبند و ارزش قائل هست. آقایان مسئولین باشگاه كه به نمایندگی از این مردم و هوادار در راس باشگاه نشسته و خودسرانه تصمیم گیری میكنید به گوش باشید كه امروز سكوت هواداران به خاطر قولهای توخالی هست كه به آنها میدهید و به یاد
داشته باشید چنین روزی را كه در آخر فصل باید جوابگوی انها شوید. پس تادیر نشده به فكر تیم باشید و نگذارید عده ای سوء استفاده گر و بد خواه در لابه لای همین هوادار شروع به مسخره كردن و شكستن غرور هوادارت كند كه تنها راه مقابله با این مساله یارگیری خوب در همین ابتدا برای تیم است، برای تیمی كه بچه ی خردسال هم برخلاف نظر عده ای در باشگاه كه متاسفانه در راس نشسته اند و نیاز فوق العاده و مبرم برای جذب مهاجمین تمام عیار و هافبك بازیساز را نا دیده میگیرند و تیم را بدون پشتوانه راهی میادین سختی می كنند كه نتیجه نگرفتنش برابر با شكستن غرور طرفدارانش هست، تشخیص می دهد كه باشگاه در این زمینه ها عملكرد ضعیفی داشته است.

و البته باید همین هوادار برای همین مسئولین ارزش داشته باشد و گرنه هیچ كس نمیتواند به داد تیم تراكتور برسد كه انشاالله امیدواریم چشمان مسئولین ما هنوز از نور كافی برای دیدن این مطالب بهره مند هست كه از گوششان نا امید گشته ایم . یا حق..

آرديني اوخو
دوشنبه 9 مرداد 1391
بؤلوملر : إدمان,

نگاهی به زندگانی استاد شهریار

نگاهی به زندگانی استاد شهریار
استاد محمد حسین شهریار در سال 1285 هجری شمسی در تبریز به دنیا آمدند بعد از مدتی به دلیل وجود جو ناآرام بخاطر انقاب مشروطیت پدرش او را به روستای خشكناب از توابع قره چمن می برد پدرش سید اسماعیل موسوی معروف به حاج میر آقا خشكنابی از وكلای درجه یك تبریز بودند و یك عمر در جهت دفاع از حقوق مظلومان منطقه كوشیده اند
شهریار در روستا در خانه عمه اش نگهداری می شود و از همان زمان كودكی با دو كتاب موجود در خانه عمه ( قران كریم و دیوان حافظ) انس می گیرد و از اول مغز و قلب شهریار با آهنگ ونظم قران و دیوان حافظ اشنا میشود شهریار تا 6 سالگی در روستای خشكناب می ماند و زمانی كه شعله های انقلاب با به شهادت رسیدن رهبرانش خاموش می شود پدرش دو باره او را به تبریز بر می گردانداو تحصیلات خود را نزد پدرش شروع كرده ود وران متوسطه را در مدرسه متحده و فیوضات پی می گیرد او در ده سالگی آموختن زبان فرانسه را شروع كرد و بعد از مدت كوتاهی به زبان فرانسه نیز مسلط گشت بطوریكه در 14 سالگی به فرانسه شعر هم می گفت شهریار ذوق ادبی خودش رامدیون مادرش می داندمادرش با اینكه سواد نداشت ولی محفوظات

زیادی از اشعار تركی و فارسی داشت او ولین شعر لطیفی را كه در پنج سالگی از زبان مادرش می شنود با جان ود ل حس كرده وحفظ می كند بطوریكه در اواخر عمر نیزآن شعر را از بر خوانده و از ان به شیرینی یاد می كند كه ان شعر دو بیتی تركی به مضمون زیر بود
گئتمه ترسا بالاسی منده سنه سایه گلیم دامنینن یاپیشیم منده كلیسایه گلیم
یا كی سن گل اسلامی ایله قبول یا كی تعلیم ایله منده مذهب عیسایه گلیم
بعد از ان شهریار با اشعار میرزا علی اكبر صابر كه در ان زمان در ایران خیلی رایج بود اشنا می شود و هر شعری كه از او به دستش می رسد حفظ می كند و در سن هفت سالگی اولین شعر خود را به تركی می سراید در سن نه سالگی دومین شعر خود را به زبان فارسی می سراید شهریار سومین شعر خود را با لهام از اشعار شاتو بریان فرانسوی می سراید كه یك شعر وصفی در مورد تبریز می باشد بیشتر اشعار شهریار تا سن 14 سالگی در مجله ادب تبریز چاپ می شد او در 29 اسفند سال 1299 وارد تهران می شود و به سفارش پدرش اوایل تحت مراقبت دوست پدرش كمال السلطنه قرار می گیرد او در تبریز بهجت تخلص می كرد و درتهران تصمیم می گیرد كه تخلص خود را عوض كند برا اینكار از دیوان حافظ فال می گیرد كه بار اول غزلی می اید كه مصرع اخر ان چنبن بود
كه چرخ این سكه به نام شهریاران زد
او عنوان شهریار را برای خود بزرگ می بیند و برای یافتن عنوانی درخور ان زمان خود دوباره از حافظ كمك می گیرد كه دو بیت زیر می اید
چرا نه در پی عزم دیار خو د باشم چرا نه خاك سر كوی یار خود باشم
غم غریبی و غربت چون بر نمی تابم روم به شهر خود و شهریار خود باشم
به این ترتیب او تخلص شهریار را بر می گزیند ولی تا چند سال بعد از ان هنگامی كه برای دوستان خود شعر می خواند بیت اخر را نمی خواند چون از تخلص خود خجالت می كشید استاد اشعارخود را خودشان نمی نوشتند بلكه دوستشان شهیار اشعار استاد را جمع اوری می كردند شهیار در سال 1308 مرحوم می شوند و اشعار را به میز محمد علی ترقی مدیر انتشارات خیام می سپارند و در سال 1310 اشعار او با عنوان دیوان شهریار وبا مقدمه ملك الشعرای بهار و سعید نفیسی و پژمان بختیاری در قطع جیبی به چاپ می رسد
شهریار در تهران تحصیلات خود را در مدرسه دارالفنون پی می گیرد و بعداز یكسال وارد مدرسه عالی طب می شود و در همان سالها در خانه یك سرهنگ ارتش مستاجر می شود این سرهنگ یك پسر و یك دختر داشت وشهریار در مقابل محبت های خانواده به درس بچه ها می رسیده است دختر این خانواده ثریا همان معشوقه شهریار بود كه شهریار در بیشتر غزلیاتش او را پری خطاب می كند ثریا نیز ابتدا به شهریار علاقه مند بود تا اینكه یك روز خواستگار پولدار و زورداری(تیمور تاش) برای ثریا پیدا می شود و پدر دختر تصمیم می گیرد تا دخترش را به ازدواج تیمور تاش در اوردثریا یك روز توسط دختركی به شهریار پیغام می دهد كه می خواهد برای اخرین او را ببیند و می گوید عصر در بهجت اباد منتظرم باش شهریار ان عصر به بهجت اباد می رود ولی هر قدر منتظر می ماند او نمی اید تا صبح انجا می ماند ولی از او خبری نمی شود شعر اخرین خاطره بهجت اباد گویای این خاطره است شهریار در این زما ندر حالیكه تنها یكسال مانده بود تا مدرك پزشكی اش را بگیرد مدرس طب را رها می كند
آن مرد درباری چون از علا قه شهریار و ثریا به یكدیگر خبر داشت شهریار را با تهدید مجبور به ترك تهران می كند و شهریار پس از پانزده روز بازداشت به نیشابور تبعید می شود
او در نیشابور شعری با عنوان زفاف شاعر كه ان را در شب زفاف معشوقه اش سروده است در ان شب شهریار بخواب می رود در عالم خواب یكی ا ز معصومین بخوابش می ایند و بر زخم های دلش تسلی می بخشند و به می گوید " ناراحت مباش خدای عادل چیزی را از انسان نمی گیرد مگر اینكه در مقابل چیز بهتری به بدهد گر چه واقعیت را از دست داده ای اما حقیقت بر تو ارزانی شد " شهریار تمام این ماجرا در شعر زفاف شاعر بیان كرده است
در نیشابور شهریار با كمال الملك آشنا می شود(در سال 1311 ) و به این مناسبت شعر زیبای زیارت كمال الملك را ساخته است
در نیشابور بد ترین بلا ها بر سر استاد می اید و درد و رنج زیادی را در انجا متحمل می شود شعر غروب نیشابور گویای حوادثی است كه در انجا بر استاد گذشته است شهریار را از نیشابور به تهران میی برند و بخاطر بیماری و ضعف بدنی در بیمارستان بستری می شود ثری كه در این زمان شوهر خود را از دست داده بود ( در واقع شوهرش به قتل رسیده بود ) ار امدن شهریار به تهران با خبر می شود و به ملاقات شهریار می اید گویا ثزیا قصد داسته است با این حركت به شهریار بگوید كه من حالا اماده ام تا با تو ازدواج كنم ولی این بار شهریار حاضر نمی شود با او ازدواج كند و همان غزل بسیار زیبا و معروف را می سازد
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بی وفا حالا كه افتاده ام از پا چرا
بعد از مرخص شدن ار بیمارستان دو ستانش خیلی تلاش می كنند تا مدرك پزشكیش را بگیرد ولی شهریار ان ان شهریار قبلی نبود و كار از كار گذشته بود بالاخره او مجبور می شود برای گذران زندگی ابتدا در اداره ی ثبت و اسناد و سپس در بانك كشاورزی مشغول به كار شود در ان زمان ساعدی مراغه ای نخست وزیر وقت دستور می دهد كه شهریار چه به بانك برود یا نرود حقوقش بطور مرتب پرداخت شود درشب 23 ماهرمضان سال 1313پدر شهریار فوت می كنند و بعد از شنیدن خبر فوت پدر شهریار شعر "در ماتم پدر" را سروده اند

مطالب بالا از كتاب زندگانی استاد شهریار اقتباس شده است

آرديني اوخو
دوشنبه 9 مرداد 1391

76 اوستاد شهریارین شعرلری

 

(١)
حیدربابا ، ایلدیریملار شاخاندا
سئللر ، سولار ، شاققیلدییوب آخاندا
قیزلار اوْنا صف باغلییوب باخاندا
سلام اولسون شوْكتوْزه ، ائلوْزه !
منیم دا بیر آدیم گلسین دیلوْزه

(٢)
حیدربابا ، كهلیك لروْن اوچاندا
كوْل دیبینَّن دوْشان قالخوب ، قاچاندا
باخچالارون چیچكلنوْب ، آچاندا
بیزدن ده بیر موْمكوْن اوْلسا یاد ائله
آچیلمیان اوْركلرى شاد ائله

(٣)
بایرام یئلى چارداخلارى ییخاندا
نوْروز گوْلى ، قارچیچكى ، چیخاندا
آغ بولوتلار كؤینكلرین سیخاندا
بیزدن ده بیر یاد ائلییه ن ساغ اوْلسون
دردلریمیز قوْى دیّكلسین ، داغ اوْلسون

(٤)
حیدربابا ، گوْن دالووى داغلاسین !
اوْزوْن گوْلسوْن ، بولاخلارون آغلاسین !
اوشاخلارون بیر دسته گوْل باغلاسین !
یئل گلنده ، وئر گتیرسین بویانا
بلكه منیم یاتمیش بختیم اوْیانا

(٥)
حیدربابا ،‌ سنوْن اوْزوْن آغ اوْلسون !
دؤرت بیر یانون بولاغ اوْلسون باغ اوْلسون !
بیزدن سوْرا سنوْن باشون ساغ اوْلسون !
دوْنیا قضوْ-قدر ، اؤلوْم-ایتیمدى
دوْنیا بوْیى اوْغولسوزدى ، یئتیمدى

(٦)
حیدربابا ، یوْلوم سنَّن كج اوْلدى
عؤمروْم كئچدى ، گلممه دیم ، گئج اوْلدى
هئچ بیلمه دیم گؤزللروْن نئج اوْلدى
بیلمزیدیم دؤنگه لر وار ،‌ دؤنوْم وار
ایتگین لیك وار ، آیریلیق وار ، اوْلوْم وار

(٧)
حیدربابا ، ایگیت اَمَك ایتیرمز
عؤموْر كئچر ، افسوس بَرَه بیتیرمز
نامرد اوْلان عؤمرى باشا یئتیرمز
بیزد ، واللاه ، اونوتماریق سیزلرى
گؤرنمسك حلال ائدوْن بیزلرى

(٨)
حیدربابا ، میراژدر سَسلننده
كَند ایچینه سسدن - كوْیدن دوْشنده
عاشیق رستم سازین دیللندیرنده
یادوندادى نه هؤلَسَك قاچاردیم
قوشلار تكین قاناد آچیب اوچاردیم

(٩)
شنگیل آوا یوردى ، عاشیق آلماسى
گاهدان گئدوب ، اوْردا قوْناق قالماسى
داش آتماسى ، آلما ،‌ هیوا سالماسى
قالیب شیرین یوخى كیمین یادیمدا
اثر قویوب روحومدا ، هر زادیمدا


(١٠)
حیدربابا ، قورى گؤلوْن قازلارى
گدیكلرین سازاخ چالان سازلارى
كَت كؤشنین پاییزلارى ، یازلارى
بیر سینما پرده سى دیر گؤزوْمده
تك اوْتوروب ، سئیر ائده رم اؤزوْمده

(١١)
حیدربابا ،‌ قره چمن جاداسى
چْووشلارین گَلَر سسى ، صداسى
كربلیا گئدنلرین قاداسى
دوْشسون بو آج یوْلسوزلارین گؤزوْنه
تمدّونون اویدوخ یالان سؤزوْنه

(١٢)
حیدربابا ، شیطان بیزى آزدیریب
محبتى اوْركلردن قازدیریب
قره گوْنوْن سرنوشتین یازدیریب
سالیب خلقى بیر-بیرینن جانینا
باریشیغى بلشدیریب قانینا

(١٣)
گؤز یاشینا باخان اوْلسا ، قان آخماز
انسان اوْلان بئلینه تاخماز
آمما حئییف كوْر توتدوغون بوراخماز
بهشتیمیز جهنّم اوْلماقدادیر !
ذى حجّه میز محرّم اوْلماقدادیر !

(١٤)
خزان یئلى یارپاخلارى تؤكنده
بولوت داغدان یئنیب ، كنده چؤكنده
شیخ الاسلام گؤزل سسین چكنده
نیسگیللى سؤز اوْركلره دَیَردى
آغاشلار دا آللاها باش اَیَردى


(١٥)
داشلى بولاخ داش-قومونان دوْلماسین !
باخچالارى سارالماسین ، سوْلماسین !
اوْردان كئچن آتلى سوسوز اولماسین !
دینه : بولاخ ، خیرون اوْلسون آخارسان
افقلره خُمار-خُمار باخارسان

(١٦)
حیدر بابا ، داغین ، داشین ، سره سى
كهلیك اوْخور ، دالیسیندا فره سى
قوزولارین آغى ، بوْزى ، قره سى
بیر گئدیدیم داغ-دره لر اوزونى
اوْخویئدیم‌ : « چوْبان ، قیتر قوزونى »


(١٧)
حیدر بابا ، سولى یئرین دوْزوْنده
بولاخ قئنیر چاى چمنین گؤزونده
بولاغ اوْتى اوْزَر سویون اوْزوْنده
گؤزل قوشلار اوْردان گلیب ، گئچللر
خلوتلیوْب ، بولاخدان سو ایچللر

(١٨)
بىچین اوْستى ، سونبول بیچن اوْراخلار
ایله بیل كى ، زوْلفى دارار داراخلار
شكارچیلار بیلدیرچینى سوْراخلار
بیچین چیلر آیرانلارین ایچللر
بیرهوشلانیب ، سوْننان دوروب ، بیچللر

(١٩)
حیدربابا ، كندین گوْنى باتاندا
اوشاقلارون شامین ئییوب ، یاتاندا
آى بولوتدان چیخوب ، قاش-گؤز آتاندا
بیزدن ده بیر سن اوْنلارا قصّه ده
قصّه میزده چوخلى غم و غصّه ده


(٢٠)
قارى ننه گئجه ناغیل دییَنده
كوْلك قالخیب ، قاپ-باجانى دؤیَنده
قورد گئچینین شنگوْلوْسون یینده
من قاییدیب ، بیرده اوشاق اوْلئیدیم
بیر گوْل آچیب ، اوْندان سوْرا سوْلئیدیم

(٢١)
عمّه جانین بال بلله سین ییه ردیم
سوْننان دوروب ، اوْس دوْنومى گییه ردیم
باخچالاردا تیرینگَنى دییه ردیم
آى اؤزومى اوْ ازدیرن گوْنلریم !
آغاج مینیپ ، آت گزدیرن گوْنلریم !

(٢٢)
هَچى خالا چایدا پالتار یوواردى
مَمَد صادق داملارینى سوواردى
هئچ بیلمزدیك داغدى ، داشدى ، دوواردى
هریان گلدى شیلاغ آتیب ، آشاردیق
آللاه ، نه خوْش غمسیز-غمسیز یاشاردیق

(٢٣)
شیخ الاسلام مُناجاتى دییه ردى
مَشَدرحیم لبّاده نى گییه ردى
مشْدآجلى بوْز باشلارى ییه ردى
بیز خوْشودوق خیرات اوْلسون ، توْى اوْلسون
فرق ائلَمَز ، هر نوْلاجاق ، قوْى اولسون

(٢٤)
ملك نیاز ورندیلین سالاردى
آتین چاپوپ قئیقاجیدان چالاردى
قیرقى تكین گدیك باشین آلاردى
دوْلائیا قیزلار آچیپ پنجره
پنجره لرده نه گؤزل منظره !


(٢٥)
حیدربابا ، كندین توْیون توتاندا
قیز-گلینلر ، حنا-پیلته ساتاندا
بیگ گلینه دامنان آلما آتاندا
منیم ده اوْ قیزلاروندا گؤزوم وار
عاشیقلارین سازلاریندا سؤزوم وار

(٢٦)
حیدربابا ، بولاخلارین یارپیزى
بوْستانلارین گوْل بَسَرى ، قارپیزى
چرچیلرین آغ ناباتى ، ساققیزى
ایندى ده وار داماغیمدا ، داد وئرر
ایتگین گئدن گوْنلریمدن یاد وئرر

(٢٧)
بایرامیدى ، گئجه قوشى اوخوردى
آداخلى قیز ، بیگ جوْرابى توْخوردى
هركس شالین بیر باجادان سوْخوردى
آى نه گؤزل قایدادى شال ساللاماق !
بیگ شالینا بایراملیغین باغلاماق !

(٢٨)
شال ایسته دیم منده ائوده آغلادیم
بیر شال آلیب ، تئز بئلیمه باغلادیم
غلام گیله قاشدیم ، شالى ساللادیم
فاطمه خالا منه جوراب باغلادى
خان ننه مى یادا سالیب ، آغلادى

(٢٩)
حیدربابا ، میرزَممدین باخچاسى
باخچالارین تورشا-شیرین آلچاسى
گلینلرین دوْزمه لرى ، طاخچاسى
هى دوْزوْلر گؤزلریمین رفینده
خیمه وورار خاطره لر صفینده

(٣٠)
بایرام اوْلوب ، قیزیل پالچیق اَزَللر
ناققیش ووروب ، اوتاقلارى بَزَللر
طاخچالارا دوْزمه لرى دوْزللر
قیز-گلینین فندقچاسى ، حناسى
هَوَسله نر آناسى ، قایناناسى

(٣١)
باكى چى نین سؤزى ، سوْوى ، كاغیذى
اینكلرین بولاماسى ، آغوزى
چرشنبه نین گیردكانى ، مویزى
قیزلار دییه ر : « آتیل ماتیل چرشنبه
آینا تكین بختیم آچیل چرشنبه »


(٣٢)
یومورتانى گؤیچك ، گوللى بوْیاردیق
چاققیشدیریب ، سینانلارین سوْیاردیق
اوْیناماقدان بیرجه مگر دوْیاردیق ؟
على منه یاشیل آشیق وئرردى
ارضا منه نوروزگوْلى درردى

(٣٣)
نوْروز على خرمنده وَل سوْرردى
گاهدان یئنوب ، كوْلشلرى كوْرردى
داغدان دا بیر چوْبان ایتى هوْرردى
اوندا ، گؤردن ، اولاخ ایاخ ساخلادى
داغا باخیب ، قولاخلارین شاخلادى

(٣٤)
آخشام باشى ناخیرینان گلنده
قوْدوخلارى چكیب ، وورادیق بنده
ناخیر گئچیب ، گئدیب ، یئتنده كنده
حیوانلارى چیلپاق مینیب ، قوْواردیق
سؤز چیخسایدى ، سینه گریب ، سوْواردیق

(٣٥)
یاز گئجه سى چایدا سولار شاریلدار
داش-قَیه لر سئلده آشیب خاریلدار
قارانلیقدا قوردون گؤزى پاریلدار
ایتر ، گؤردوْن ، قوردى سئچیب ، اولاشدى
قورددا ، گؤردوْن ، قالخیب ، گدیكدن آشدى

(٣٦)
قیش گئجه سى طؤله لرین اوْتاغى
كتلیلرین اوْتوراغى ، یاتاغى
بوخاریدا یانار اوْتون یاناغى
شبچره سى ، گیردكانى ، ایده سى
كنده باسار گوْلوْب - دانیشماق سسى


(٣٧)
شجاع خال اوْغلونون باكى سوْقتى
دامدا قوران سماوارى ، صحبتى
یادیمدادى شسلى قدى ، قامتى
جؤنممه گین توْیى دؤندى ، یاس اوْلدى
ننه قیزین بخت آیناسى كاس اوْلدى

(٣٨)
حیدربابا ، ننه قیزین گؤزلرى
رخشنده نین شیرین-شیرین سؤزلرى
تركى دئدیم اوْخوسونلار اؤزلرى
بیلسینلر كى ، آدام گئدر ، آد قالار
یاخشى-پیسدن آغیزدا بیر داد قالار

(٣٩)
یاز قاباغى گوْن گوْنئیى دؤیَنده
كند اوشاغى قار گوْلله سین سؤیَنده
كوْركچى لر داغدا كوْرك زوْیَنده
منیم روحوم ، ایله بیلوْن اوْردادور
كهلیك كیمین باتیب ، قالیب ، قاردادور

(٤٠)
قارى ننه اوزاداندا ایشینى
گوْن بولوتدا اَییرردى تشینى
قورد قوْجالیب ، چكدیرنده دیشینى
سوْرى قالخیب ، دوْلائیدان آشاردى
بایدالارین سوْتى آشیب ، داشاردى

(٤١)
خجّه سلطان عمّه دیشین قیساردى
ملا باقر عم اوغلى تئز میساردى
تندیر یانیب ، توْسسى ائوى باساردى
چایدانیمیز ارسین اوْسته قایناردى
قوْورقامیز ساج ایچینده اوْیناردى

(٤٢)
بوْستان پوْزوب ، گتیرردیك آشاغى
دوْلدوریردیق ائوده تاختا-طاباغى
تندیرلرده پیشیرردیك قاباغى
اؤزوْن ئییوْب ، توخوملارین چیتداردیق
چوْخ یئمكدن ، لاپ آز قالا چاتداردیق

(٤٣)
ورزغان نان آرموت ساتان گلنده
اوشاقلارین سسى دوْشردى كنده
بیزده بویاننان ائشیدیب ، بیلنده
شیللاق آتیب ، بیر قیشقریق سالاردیق
بوغدا وئریب ، آرموتلاردان آلاردیق

(٤٤)
میرزاتاغى نان گئجه گئتدیك چایا
من باخیرام سئلده بوْغولموش آیا
بیردن ایشیق دوْشدى اوْتاى باخچایا
اى واى دئدیك قورددى ، قئیتدیك قاشدیق
هئچ بیلمه دیك نه وقت كوْللوكدن آشدیق

(٤٥)
حیدربابا ، آغاجلارون اوجالدى
آمما حئییف ، جوانلارون قوْجالدى
توْخلیلارون آریخلییب ، آجالدى
كؤلگه دؤندى ، گوْن باتدى ، قاش قَرَلدى
قوردون گؤزى قارانلیقدا بَرَلدى

(٤٦)
ائشیتمیشم یانیر آللاه چیراغى
دایر اوْلوب مسجدیزوْن بولاغى
راحت اوْلوب كندین ائوى ، اوشاغى
منصورخانین الی-قوْلى وار اوْلسون
هاردا قالسا ، آللاه اوْنا یار اوْلسون

(٤٧)
حیدربابا ، ملا ابراهیم وار ، یا یوْخ ؟
مكتب آچار ، اوْخور اوشاقلار ، یا یوْخ ؟
خرمن اوْستى مكتبى باغلار ،‌ یا یوْخ ؟
مندن آخوندا یتیررسن سلام
ادبلى بیر سلامِ مالاكلام

(٤٨)
خجّه سلطان عمّه گئدیب تبریزه
آمما ، نه تبریز ، كى گلممیر بیزه
بالام ، دورون قوْیاخ گئداخ ائممیزه
آقا اؤلدى ، تو فاقیمیز داغیلدى
قوْیون اوْلان ، یاد گئدوْبَن ساغیلدى

(٤٩)
حیدربابا ، دوْنیا یالان دوْنیادى
سلیماننان ، نوحدان قالان دوْنیادى
اوغول دوْغان ، درده سالان دوْنیادى
هر كیمسَیه هر نه وئریب ، آلیبدى
افلاطوننان بیر قورى آد قالیبدى

(٥٠)
حیدربابا ، یار و یولداش دؤندوْلر
بیر-بیر منى چؤلده قوْیوب ، چؤندوْلر
چشمه لریم ، چیراخلاریم ، سؤندوْلر
یامان یئرده گؤن دؤندى ، آخشام اوْلدى
دوْنیا منه خرابه شام اوْلدى

(٥١)
عم اوْغلینان گئدن گئجه قیپچاغا
آى كى چیخدى ، آتلار گلدى اوْیناغا
دیرماشیردیق ، داغلان آشیردیق داغا
مش ممى خان گؤى آتینى اوْیناتدى
تفنگینى آشیردى ، شاققیلداتدى

(٥٢)
حیدربابا ، قره كوْلون دره سى
خشگنابین یوْلى ، بندى ، بره سى
اوْردا دوْشَر چیل كهلیگین فره سى
اوْردان گئچر یوردوموزون اؤزوْنه
بیزده گئچك یوردوموزون سؤزوْنه

(٥٣)
خشگنابى یامان گوْنه كیم سالیب ؟
سیدلردن كیم قیریلیب ، كیم قالیب ؟
آمیرغفار دام-داشینى كیم آلیب ؟
بولاخ گنه گلیب ، گؤلى دوْلدورور ؟
یاقورویوب ، باخچالارى سوْلدورور ؟

(٥٤)
آمیر غفار سیدلرین تاجییدى
شاهلار شكار ائتمه سى قیقاجییدى
مَرده شیرین ، نامرده چوْخ آجییدى
مظلوملارین حقّى اوْسته اَسَردى
ظالم لرى قیلیش تكین كَسَردى


(٥٥)
میر مصطفا دایى ، اوجابوْى بابا
هیكللى ،ساققاللى ، توْلستوْى بابا
ائیلردى یاس مجلسینى توْى بابا
خشگنابین آبروسى ، اَردَمى
مسجدلرین ، مجلسلرین گؤركَمى

(٥٦)
مجدالسّادات گوْلردى باغلاركیمى
گوْروْلدردى بولوتلى داغلاركیمى
سؤز آغزیندا اریردى یاغلاركیمى
آلنى آچیق ، یاخشى درین قاناردى
یاشیل گؤزلر چیراغ تكین یاناردى

(٥٧)
منیم آتام سفره لى بیر كیشییدى
ائل الیندن توتماق اوْنون ایشییدى
گؤزللرین آخره قالمیشییدى
اوْننان سوْرا دؤنرگه لر دؤنوْبلر
محبّتین چیراخلارى سؤنوْبلر

(٥٨)
میرصالحین دلى سوْلوق ائتمه سى
میر عزیزین شیرین شاخسِى گئتمه سى
میرممّدین قورولماسى ، بیتمه سى
ایندى دئسك ، احوالاتدى ، ناغیلدى
گئچدى ، گئتدى ، ایتدى ، باتدى ، داغیلدى

(٥٩)
میر عبدوْلوْن آیناداقاش یاخماسى
جؤجیلریندن قاشینین آخماسى
بوْیلانماسى ، دام-دوواردان باخماسى
شاه عبّاسین دوْربوْنى ، یادش بخیر !
خشگنابین خوْش گوْنى ، یادش بخیر !

(٦٠)
ستاره عمّه نزیك لرى یاپاردى
میرقادر ده ، هر دم بیرین قاپاردى
قاپیپ ، یئیوْب ، دایچاتكین چاپاردى
گوْلمه لیدى اوْنون نزیك قاپپاسى
عمّه مینده ارسینینین شاپپاسى

(٦١)
حیدربابا ، آمیر حیدر نئینیوْر ؟
یقین گنه سماوارى قئینیوْر
داى قوْجالیب ، آلت انگینن چئینیوْر
قولاخ باتیب ، گؤزى گیریب قاشینا
یازیق عمّه ، هاوا گلیب باشینا

(٦٢)
خانم عمّه میرعبدوْلوْن سؤزوْنى
ائشیدنده ، ایه ر آغز-گؤزوْنى
مَلْكامِدا وئرر اوْنون اؤزوْنى
دعوالارین شوخلوغیلان قاتاللار
اتى یئیوْب ، باشى آتیب ، یاتاللار

(٦٣)
فضّه خانم خشگنابین گوْلییدى
آمیریحیا عمقزینون قولییدى
رُخساره آرتیستیدى ، سؤگوْلییدى
سیّد حسین ، میر صالحى یانسیلار
آمیرجعفر غیرتلى دیر ، قان سالار

(٦٤)
سحر تئزدن ناخیرچیلار گَلَردى
قوْیون-قوزى دام باجادا مَلَردى
عمّه جانیم كؤرپه لرین بَلَردى
تندیرلرین قوْزاناردى توْسیسى
چؤركلرین گؤزل اییى ، ایسیسى

(٦٥)
گؤیرچینلر دسته قالخیب ، اوچاللار
گوْن ساچاندا ، قیزیل پرده آچاللار
قیزیل پرده آچیب ، ییغیب ، قاچاللار
گوْن اوجالیب ، آرتارداغین جلالى
طبیعتین جوانلانار جمالى

(٦٦)
حیدربابا ، قارلى داغلار آشاندا
گئجه كروان یوْلون آزیب ، چاشاندا
من هارداسام ، تهراندا یا كاشاندا
اوزاقلاردان گؤزوم سئچر اوْنلارى
خیال گلیب ، آشیب ، گئچر اوْنلارى

(٦٧)
بیر چیخئیدیم دام قیه نین داشینا
بیر باخئیدیم گئچمیشینه ، یاشینا
بیر گورئیدیم نه لر گلمیش باشینا
منده اْونون قارلاریلان آغلاردیم
قیش دوْندوران اوْركلرى داغلاردیم

(٦٨)
حیدربابا ، گوْل غنچه سى خنداندى
آمما حئیف ، اوْرك غذاسى قاندى
زندگانلیق بیر قارانلیق زینداندى
بو زیندانین دربچه سین آچان یوْخ

بو دارلیقدان بیرقورتولوب ، قاچان یوْخ

(٦٩)
حیدربابا گؤیلر بوْتوْن دوماندى
گونلریمیز بیر-بیریندن یاماندى
بیر-بیروْزدن آیریلمایون ، آماندى
یاخشیلیغى الیمیزدن آلیبلار
یاخشى بیزى یامان گوْنه سالیبلار

(٧٠)
بیر سوْروشون بو قارقینمیش فلكدن
نه ایستیوْر بو قوردوغى كلكدن ؟
دینه گئچیرت اولدوزلارى الكدن
قوْى تؤكوْلسوْن ، بو یئر اوْزى داغیلسین
بو شیطانلیق قورقوسى بیر ییغیلسین

(٧١)
بیر اوچئیدیم بو چیرپینان یئلینن
باغلاشئیدیم داغدان آشان سئلینن
آغلاشئیدیم اوزاق دوْشَن ائلینن
بیر گؤرئیدیم آیریلیغى كیم سالدى
اؤلكه میزده كیم قیریلدى ، كیم قالدى

(٧٢)
من سنون تك داغا سالدیم نَفَسى
سنده قئیتر ، گوْیلره سال بوسَسى
بایقوشوندا دار اوْلماسین قفسى
بوردا بیر شئر داردا قالیب ، باغیریر
مروّت سیز انسانلارى چاغیریر


(٧٣)
حیدربابا ، غیرت قانون قایناركن
قره قوشلار سنَّن قوْپوپ ، قالخاركن
اوْ سیلدیریم داشلارینان اوْیناركن
قوْزان ، منیم همّتیمى اوْردا گؤر
اوردان اَییل ، قامتیمى داردا گؤر

(٧٤)
حیدربابا . گئجه دورنا گئچنده
كوْراوْغلونون گؤزى قارا سئچنده
قیر آتینى مینیب ، كسیب ، بیچنده
منده بوردان تئز مطلبه چاتمارام
ایوز گلیب ، چاتمیونجان یاتمارام

(٧٥)
حیدربابا ، مرد اوْغوللار دوْغگینان
نامردلرین بورونلارین اوْغگینان
گدیكلرده قوردلارى توت ، بوْغگینان
قوْى قوزولار آیین-شایین اوْتلاسین
قوْیونلارون قویروقلارین قاتلاسین

(٧٦)
حیدربابا ، سنوْن گؤیلوْن شاد اوْلسون
دوْنیا واركن ، آغزون دوْلى داد اوْلسون
سنَّن گئچن تانیش اوْلسون ، یاد اوْلسون
دینه منیم شاعر اوْغلوم شهریار
بیر عمر دوْر غم اوْستوْنه غم قالار

 

آرديني اوخو
دوشنبه 9 مرداد 1391